تاریخ تفسیر شیعه امامیه، به تاریخ شکل گیری شیعه برمی گردد. همان طور که جلال الدین سیوطی از مفسران معروف اهل سنت نوشته است، نخستین بار خود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم کلمه شیعه را بر یاران علی علیهالسّلام اطلاق فرمود. شیعیان از آغاز تاریخ خود اثر چشمگیری در تفسیر وحی داشتند؛ زیرا به آبشخور وحی و عدیل قرآن یعنی علی علیهالسّلام و خاندانش روی آوردند.
شیعه در تفسیر قرآن از دو منبع اصیل قرآنی بهره مند بوده است: ۱. میراث غنی و ارزشمند احادیثاهل بیت علیهالسّلام ؛ ۲. اجتهاد بر اساس روشهای اتخاذ شده از ائمهمعصوم علیهالسّلام . از آن جا که شیعه به عصمت امامان علیهالسّلام معتقد است، گفتار و عمل پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ائمه اطهار علیهالسّلام را برای همگان حجت قطعی، و دیدگاههای صحابه و تابعین را فاقد حجیت میداند و به احادیث معتبر تفسیری که از راههای مطمئن از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم یا ائمه علیهالسّلام رسیده باشد، استناد میجوید، و اجتهاد را نیز به معنای شیوه استنباط مطالب بر اساس این احادیث معتبر میداند.
صحابه و تابعین پس از اهل بیت علیهالسّلام همانند ابن عباس ، ابن مسعود ، جابر بن عبدالله انصاری ، ابی بن کعب و میثم تمار [[]] در زمینه گسترش تفسیر شیعی تلاشهای چشمگیری کردهاند، در دوره تابعین، تفسیر شیعه با سعید بن جبیرشهید راه تشیع آغاز شد و با مجاهد بن جبر ادامه یافت. عالمان شیعه ، تفسیر قرآن را با احتیاط بیشتری پی گرفتهاند؛ زیرا اولا امامان علیهالسّلام از تفسیر به رای و بازی با قرآن و سنجش کلام الهی با عقل محدود بشری برحذر داشتهاند؛ ثانیا شیعه در مدت طولانی حضور ائمه اطهار علیهالسّلام به علت دسترسی به واقعیت شریعت و تفسیر حقیقی و قطعی اهل بیت علیهالسّلام از آیات، خود را از اجتهاد شخصی بی نیاز میدانستند. این دو عامل در کنار فشارهای سیاسی سبب شد روند نگارش تفسیر قرآن نزد شیعه با احتیاط پیش برود.
در دوران غیبتحضرت ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف به دلیل نیاز به تفسیر قرآن و عدم دسترسی به اماممعصوم علیهالسّلام حرکت علمی شیعه افزایش یافت و پس از یک فترت نسبتا طولانی بار دیگر گرایش به تفسیر و علوم قرآنی شتاب بیشتر گرفت و در قرن اخیر به اوج خود رسید.
[۱]جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، ص(۱۶۸-۱۷۸).