تقبیل (دانشنامهحج)-شمارش کلمات 2
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تقبیل به معنای بوسیدن، از مسائلی است که در
علم فقه و
کلام از آن بحث شده است. بوسیدن
حجر الاسود و
رکن یمانی از
مستحبات حج و بوسیدن
همسر از
محرمات احرام است. برخی از سلفیها بوسیدن
قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
اهل بیت (علیهمالسلام) را
شرک میپندارند. برخی موارد تقبیل خوب در
شریعت عبارتند از: تقبیل
ارکان کعبه، تقبیل قبور پیامبران و امامان و اولیای الهی، تقبیل
مصحف و تقبیل زائر
خانه خدا.
«تقبیل» از ریشه «ق ـ ب ـ ل» به معنای بوسیدن است
و در منابع فقهی نیز به همین معنا به کار میرود و با واژگانی چون قُبله
و لثم
نیز بدان اشاره میشود. از بُعد فقهی، احکامی گوناگون بر این رفتار ترتب مییابد. از جمله احکام آن در باب حج،
حرمت بوسیدن همسر در حال احرام
و
استحباب بوسه بر حجرالاسود و دیگر مکانهای مقدس در حرمین است.
از جنبه کلامی،اندکی از افراد بوسه بر مکانهای مقدس را شرک خواندهاند و بسیاری به آن پاسخ دادهاند. یکی از تکنگاریهایی که از این جنبه به موضوع پرداخته، کتاب
ازاحة الوسوسة عن جواز تقبیل الاعتاب المقدسه نگاشته
ملا عبدالله مامقانی (م
۱۳۵۱ق)
است.
مواردی از تقبیل که در مبحث حج و
حرمین شریفین، بدانها پرداخته شده، عبارتند از:
بر پایه منابع روایی، نخستین بار
حضرت آدم (علیهالسلام) به بوسیدن حجرالاسود پرداخت.
روایت شده که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان معصوم:
و
صحابه حجرالاسود را میبوسیدهاند. در برخی روایات، بوسیدن حجرالاسود به معنای تجدید پیمان با
خداوند شمرده شده
و در پارهای منابع، بوسه دیانت (قُبلة الدیانه) خوانده شده است.
فقیهان امامی
و
اهل سنت بوسیدن حجرالاسود را همراه با
استلام آن، جز برای
زنان و در صورت ازدحام،
مستحب دانستهاند. در شماری از منابع فقهی، به پیروی از برخی احادیث، بوسیدن جزء مفهوم اصطلاحی «استلام» قلمداد شده است.
اندکی از فقیهان بوسیدن حجرالاسود را از واجبات حج به شمار آوردهاند.
بر اساس دیدگاههایی در فقه اسلامی، بوسیدن حجرالاسود در این موارد مستحب است: ا. آغاز
طواف.
ب. آغاز هر
شوط از طواف
به ویژه در شوطهای فرد (یکم، سوم، پنجم، هفتم)
یا در شوطهای اول و آخر.
ج. پس از گزاردن
نماز طواف و پیش از به جا آوردن
سعی.
به باور بسیاری از فقیهان امامی
واهل سنت،
هرگاه بوسیدن حجرالاسود ممکن نباشد، دست کشیدن بر آن و سپس بوسیدن
دست مستحب است. به تصریح شماری از فقیهان، در این حالت، بوسیدن دست پس از اشاره کردن به حجرالاسود نیز استحباب دارد.
در منابع فقهی امامی و اهل سنت، بوسیدن حجرالاسود آدابی دارد؛ از جمله: جویدن
اذخر پیش از بوسیدن حجرالاسود،
طهارت داشتن هنگام بوسیدن آن،
سه بار بوسیدن حجرالاسود،
گفتن
الله اکبر با هر بوسه،
بیصدا بودن بوسه بر حجرالاسود،
و نهادن
صورت و
پیشانی بر حجرالاسود پس از بوسیدن آن.
بر پایه برخی روایات، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان (علیهمالسلام) افزون بر حجرالاسود،
رکن یمانی را نیز میبوسیدهاند.
از اینرو، بسیاری از فقیهان امامی
و شماری از فقیهان اهل سنت
تقبیل رکن یمانی را مستحب دانستهاند. بیشتر فقیهان اهل سنت، انجام دادن این رفتار را از سوی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قطعی ندانسته
و آن را مستحب نشمردهاند.
در باور
شافعیان، بوسیدن دست پس از استلام رکن یمانی، مستحب است.
شماری از فقیهان امامی، تقبیل ارکان چهارگانه
کعبه را از سنن طواف شمردهاند.
بعضی به استحباب بوسیدن همه اجزای کعبه، به ویژه
مستجار، باور دارند.
برخی شافعیان نیز بوسیدن همه اجزای کعبه را نیکو دانسته
و شماری از
حنفیان به جواز تقبیل عَتَبه کعبه (درگاه کعبه) تصریح کردهاند.
فقیهان امامی به پشتوانه روایات متعدد
بر آنند که بوسیدن
قبر و
ضریح پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و دیگر امامان (علیهمالسلام) مستحب است.
نیز آنان عتبهبوسی
حرم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و دیگر معصومان را در شمار سیره امامیه دانستهاند و اگر مورد سوء استفاده دیگران قرار نگیرد، آن را جایز شمردهاند.
شماری از اهل سنت هم تقبیل قبرهای صالحان و عتبهبوسی به قصد تبرک را جایز دانسته و سیره دانشوران را بر آن جاری دانستهاند.
در برابر، بعضی این تقبیل را خلاف
ادب خوانده و حکم به
کراهت یا عدم استحباب آن دادهاند.
ابن تیمیه، فقیه حنبلی
سده هشتم ق. و وهابیان بوسیدن قبرها، حتی قبرهای پیامبران، را به ادعای
اجماع همه مسلمانان،
حرام دانسته و آن را مصداق
شرک شمردهاند.
از اینرو، بوسه زدن بر ضریح پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را ممنوع کردهاند و از آن سخت پیشگیری میکنند.
در پاسخ میتوان گفت که بوسه بر این مکانها، با اعتقاد به استقلال غیر خدا در تاثیر، همراه نیست تا شرک به شمار آید؛ بلکه به قصد احترام به آنان و تبرک انجام میشود. احترام به صالحان و بوسیدن آثارشان حتی پس از
مرگ آنان، خود، نوعی اظهار محبت به آنها است. در
سیره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و صحابه، نمونههایی از این احترام و بوسه به چشم میخورد. از آن جمله، میتوان به بوسه پیامبر بر
جنازه عثمان بن مظعون،
بوسه
جابر بن عبدالله بر جنازه پدرش در حضور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)،
و بوسه
ابوبکر بر جنازه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
اشاره کرد. افزون بر این، در رفتار صحابه، موارد بسیار از
تبرک آنان به آثار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به ویژه قبر و
منبر ایشان دیده میشود.
گذشته از اینها،
احمد بن حنبل، امام
حنبلیان، بوسیدن قبر و منبر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را روا دانسته است.
برخی جواز آن را از مشروعیت تقبیل حجرالاسود برداشت کردهاند.
به تصریح شماری از فقیهان امامی، تقبیل مکان ولادت پیامبر در
مکه به قصد تیمن و تبرک مستحب است.
از سخن برخی
شافعیان نیز برمیآید که بوسیدن هر مکان شریفی به قصد تبرک نیکو است.
در شماری از منابع امامی،
شافعی،
حنفی و حنبلی، به پشتوانه سیره شماری از صحابه
بوسیدن
قرآن کاری نیکو یا جایز شمرده شده است.
بر پایه منابع حدیثی امامی، بوسیدن
دهان و
چشم و پیشانی و
صورت کسی که از مکه بازگشته، مستحب است.
در شماری از منابع، مواردی دیگر نیز به عنوان تقبیل
مباح یا مستحب یاد شدهاند؛ از جمله: دست فرد عالم و صالح،
فرزند، و کسی که از
سفر برگشته است.
۱. آيين وهابيت: سبحاني، قم، انتشارات اسلامي، ۱۳۷۳ش.
۲. ارشاد السائل: سيد محمد رضا گلپايگاني، بيروت، دار الصفوة، ۱۴۱۳ق.
۳. اسني المطالب: احمد زيني دحلان، قاهره، ۱۳۲۳ق.
۴. اشارة السبق: علي بن حسين حلبي (م. قرن۶ق)، به كوشش بهادري، قم، جامعه مدرسين، ۱۴۱۴ق.
۵. اصول مذهب الشيعه: ناصر بن عبدالله قفاري، دار النشر، ۱۴۱۴ق.
۶. اقبال الاعمال: ابن طاوس (م۶۶۴ق)، به كوشش قيومي، قم، دفتر تبليغات، ۱۴۱۸ق.
۷. الام: شافعي (م ۲۰۴ق)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۳ق.
۸. الانتصار: سيد مرتضي (م۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامي، ۱۴۱۵ق.
۹. البحر الرائق: ابونجيم مصري (م۹۷۰ق)، به كوشش زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
۱۰. البداية و النهايه: ابن كثير (م۷۷۴ق)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۸ق.
۱۱. البرهان في علوم القرآن: زركشي (م۷۹۴ق)، به كوشش محمد ابوالفضل، قاهره، دار احياء الكتب العربيه، ۱۳۷۶ق.
۱۲. التبرك: علي احمدي ميانجي، تهران، مشعر، ۱۴۲۲ق.
۱۳. تبيين الحقائق: عثمان زيلعي (م۷۴۳ق)، قاهره، دار الكتب الاسلامي، ۱۳۱۳ق.
۱۴. التحفة السنيه: سيد عبدالله جزائري (م۱۱۸۰ق).
۱۵. تحفة المحتاج: احمد بن حجر هيتمي، مصر، المكتبة التجارية الكبري، ۱۹۸۳م.
۱۶. تفصيل الشريعه: محمد فاضل لنكراني، بيروت، دار التعارف، ۱۴۱۸ق.
۱۷. توضيح المسائل مراجع: گردآورنده: سيد محمد حسن بنيهاشمي، قم، انتشارات اسلامي، ۱۳۷۷ش.
۱۸. الثمر الداني: آبي ازهري (م۱۳۳۰ق)، بيروت، المكتبة الثقافيه.
۱۹. جامع الفتاوي: سيد مرتضي موسوي شاهرودي، تهران، مشعر، ۱۴۲۸ق.
۲۰. جامع المسائل لابن تيميه: ابن تيميه (م۷۲۸ق)، به كوشش محمد عزيز، دار عالم الفوائد، ۱۴۲۲ق.
۲۱. جواهر الكلام: نجفي (م۱۲۶۶ق)، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربی.
۲۲. حاشية الدسوقي: دسوقي (م۱۲۳۰ق)، دار احياء الكتب العربيه.
۲۳. حاشية العدوي: علي صعيدي عدوي (م۱۱۸۹ق)، به كوشش بقاعي، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۲ق.
۲۴. حاشية رد المحتار: ابن عابدين (م۱۲۵۲ق)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۵ق.
۲۵. الحاوي الكبير: ماوردي (م. ۴۵۰ق)، به كوشش علي محمد، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۴ق.
۲۶. الحدائق الناضره: يوسف بحراني (م۱۱۸۶ق)، به كوشش آخوندي، قم، نشر اسلامي، ۱۳۶۳ش.
۲۷. حواشي الشرواني و العبادي: شرواني (م۱۳۰۱ق) و عبادي (م.۹۹۴ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي.
۲۸. الخصال: صدوق (م۳۸۱ق)، به كوشش غفاري، قم، نشر اسلامي، ۱۴۱۶ق.
۲۹. الدر المختار: حصكفي (م۱۰۸۸ق)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۵ق.
۳۰. الدروس الشرعيه: شهيد اول (م۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامي، ۱۴۱۲ق.
۳۱. دعائم الاسلام: نعمان مغربي (م۳۶۳ق)، به كوشش فيضي، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
۳۲. الذريعة الي تصانيف الشيعه: آقا بزرگ تهراني (م۱۳۸۹ق)، بيروت، دار الاضواء، ۱۴۰۳ق.
۳۳. رسالة القيرواني: عبدالله بن ابيزيد قيرواني (م۳۸۶ق)، بيروت، دار الفكر.
۳۴. رسائل الشهيد: شهيد ثاني (م۹۶۵ق)، قم، بصيرتي، سنگي.
۳۵. رسائل و مسائل: احمد نراقي (م۱۲۴۵ق)، قم، كنگره نراقيين، ۱۴۲۲ق.
۳۶. روض الجنان: ابوالفتوح رازي (م۵۵۴ق)، به كوشش ياحقي و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوي، ۱۳۷۵ش.
۳۷. الروضة البهية في شرح اللمعه: شهيد ثاني (م۹۶۵ق)، به كوشش كلانتر، قم، مكتبة الداوري، ۱۴۱۰ق.
۳۸. زيارة القبور: ابن تيميه (م۷۲۸ق)، رياض، الادارة العامه، ۱۴۱۰ق.
۳۹. السرائر: ابن ادريس (م۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامي، ۱۴۱۱ق.
۴۰. سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م۲۷۵ق)، به كوشش محمد فؤاد، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۳۹۵ق.
۴۱. سنن ابيداود: سجستاني (م۲۷۵ق)، به كوشش سعيد لحام، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۰ق.
۴۲. سنن الترمذي: ترمذي (م۲۷۹ق)، به كوشش عبدالوهاب، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۲ق.
۴۳. السنن الكبري: بيهقي (م۴۵۸ق)، بيروت، دار الفكر.
۴۴. سنن النسائي: نسائي (م۳۰۳ق)، بيروت، دار الفكر، ۱۳۴۸ق.
۴۵. الشرح الكبير: عبدالرحمن بن قدامه (م۶۸۲ق)، بيروت، دار الكتب العلميه.
۴۶. شفاء الغرام: محمد فاسي (م۸۳۲ق)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۲۱ق.
۴۷. شمس العلوم: نشوان حميري (م۵۷۳ق)، به كوشش عمري و اريابي، دمشق، دار الفكر، ۱۴۲۰ق.
۴۸. صحيح البخاري: بخاري (م۲۵۶ق)، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۱ق.
۴۹. صحيح مسلم: مسلم (م۲۶۱ق)، بيروت، دار الفكر.
۵۰. صراط النجاة: ميرزا جواد تبريزي، دار الاعتصام، ۱۴۱۷ق.
۵۱. الطبقات الكبري: ابن سعد (م۲۳۰ق)، بيروت، دار صادر.
۵۲. علل الشرائع: صدوق (م۳۸۱ق)، به كوشش بحر العلوم، نجف، المكتبة الحيدريه، ۱۳۸۵ق.
۵۳. العلل و معرفة الرجال: احمد بن حنبل (م۲۴۰ق)، به كوشش وصي الله بن محمد، بيروت، المكتب الاسلامي.
۵۴. عمدة القاري: عيني (م۸۵۵ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي.
۵۵. العين: خليل (م۱۷۵ق)، به كوشش مخزومي و سامرائي، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
۵۶. فتاوي الرملي: احمد بن حمزة رملي (م۹۵۷ق)، به كوشش محمد بن ابيالعباس، المكتبة الاسلاميه.
۵۷. فتح الباري: ابن حجر عسقلاني (م۸۵۲ق)، بيروت، دار المعرفه.
۵۸. فتح العزيز: عبدالكريم بن محمد رافعي (م۶۲۳ق)، دار الفكر.
۵۹. الفقه الاسلامي و ادلته: وهبة زحيلي، دمشق، دار الفكر، ۱۴۱۸ق.
۶۰. الفواكه الدواني: احمد بن غنيم نفراوي (م۱۱۲۶ق)، به كوشش رضا فرحات، مكتبة الثقافة الاسلاميه.
۶۱. الفوائد المدنيه: محمد امين استرآبادي (م۱۰۳۳ق)، اهل بيت، خطي.
۶۲. قلائد الدرر في مناسك من حج و اعتمر: احمد بن علي كاشف الغطاء (م۱۳۴۴ق)، نجف، كاشف الغطاء، ۱۳۶۷ق.
۶۳. الكافي: كليني (م۳۲۹ق)، به كوشش غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۷۵ش.
۶۴. كشاف القناع: منصور بهوتي (م۱۰۵۱ق)، به كوشش محمد حسن، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
۶۵. لسان العرب: ابن منظور (م۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
۶۶. المبسوط في فقه الاماميه: طوسي (م۴۶۰ق)، به كوشش بهبودي، تهران، المكتبة المرتضويه.
۶۷. المبسوط: سرخسي (م۴۸۳ق)، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۶۸. مجمع الانهر في شرح ملتقي الأبحر: عبدالرحمن بن محمد شيخيزاده (م۱۰۷۸ق)، دار احياء التراث العربي.
۶۹. المجموع شرح المهذب: نووي (م۶۷۶ق)، دار الفكر.
۷۰. المختصر من مرشد الانام لحج بيت الله الحرام: علي بن محمد كاشف الغطاء، نجف، كاشف الغطاء، ۱۴۲۳ق.
۷۱. مختلف الشيعه: علامة حلي (م۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامي، ۱۴۱۲ق.
۷۲. المراسم العلويه: سلار حمزة بن عبدالعزيز (م۴۴۸ق)، به كوشش بستاني، قم، منشورات الحرمين، ۱۴۰۴ق.
۷۳. المراسم العلويه: سلار حمزة بن عبدالعزيز (م۴۴۸ق)، به كوشش حسيني، قم، المجمع العالمي لأهل البيت:، ۱۴۱۴ق.
۷۴. المزار الكبير: محمد بن مشهدي (م۶۱۰ق)، به كوشش قيّومي، قم، النشر الاسلامي، ۱۴۱۹ق.
۷۵. المستدرك علي الصحيحين: حاكم نيشابوري (م۴۰۵ق)، به كوشش مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۷۶. مستند الشيعه: احمد نراقي (م۱۲۴۵ق)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۵ق.
۷۷. مسند احمد: احمد بن حنبل (م۲۴۱ق)، بيروت، دار صادر.
۷۸. المعالم المأثوره: ميرزا هاشم آملي، قم، ناشر: مؤلف، ۱۴۰۶ق.
۷۹. مغني المحتاج: محمد شربيني (م۹۷۷ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۳۷۷ق.
۸۰. المغني: عبدالله بن قدامه (م۶۲۰ق)، بيروت، دار الكتب العلميه.
۸۱. المقنعه: مفيد (م۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامي، ۱۴۱۰ق.
۸۲. من لا يحضره الفقيه: صدوق (م۳۸۱ق)، به كوشش غفاري، قم، نشر اسلامي، ۱۴۰۴ق.
۸۳. مواهب الجليل: حطاب رعيني (م۹۵۴ق)، به كوشش زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۶ق.
۸۴. نهاية المحتاج: محمد بن ابيالعباس شافعي (م۱۰۰۴ق)، دار الكتب العلميه.
۸۵. نيل الاوطار: شوكاني (م۱۲۵۵ق)، بيروت، دار الجيل، ۱۹۷۳م.
۸۶. وسائل الشيعه: حر عاملي (م۱۱۰۴ق)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۲ق.
۸۷. وفاء الوفاء: سمهودي (م۹۱۱ق)، به كوشش خالد عبدالغني، بيروت، دار الكتب العلميه، ۲۰۰۶م.
۸۸. هداية الامه: حر عاملي (م۱۱۰۴ق)، مشهد، مجمع البحوث الاسلاميه، ۱۴۱۲ق.
حمیدرضا خراسانی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «تقبیل»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۲/۲۲ .