تقوا و نجات از جهنم (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از جلوههای تقواپیشگی نجات
انسان متقی از
عذاب دوزخ میباشد.
تقوا، مایه نجات آدمی از
عذاب دوزخ است:
... قال عذابی اصیب به من اشاء ورحمتی وسعت کل شیء فساکتبها للذین یتقون...
... گفت: مجازاتم را به هر کس بخواهم میرسانم و رحمتم همه چیز را فراگرفته و آن را برای آنها که
تقوا پیشه کنند، و
زکات را بپردازند، ... .
فوربک لنحشرنهم... ثم لنحضرنهم حول جهنم جثیـا• وان منکم الا واردها کان علی ربک حتمـا مقضیـا• ثم ننجی الذین اتقوا ونذر الظــلمین فیها جثیـا.
سوگند به پروردگارت که همه آنها را همراه با
شیاطین در
قیامت جمع میکنیم سپس همه را (در حالی که به زانو درآمدهاند) گرداگرد
جهنم حاضر میسازیم.
و همه شما (بدون استثنا) وارد
جهنم میشوید این امری است حتمی و قطعی بر پروردگارت!
سپس آنها را که
تقوا پیشه کردند از آن رهایی میبخشیم و
ظالمان را (در حالی که (از ضعف و
ذلت) به زانو درآمدهاند) در آن رها میسازیم.
ویوم القیـمة تری الذین... الیس فی جهنم مثوی للمتکبرین• وینجی الله الذین اتقوا بمفازتهم لا یمسهم السوء ولا هم یحزنون.
و روز قیامت کسانی را که ... آیا در جهنم جایگاهی برای متکبران نیست؟!
و خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند با رستگاری رهایی میبخشد هیچ بدی به آنان نمیرسد و هرگز غمگین نخواهند شد.
ان المتقین فی مقام امین• لا یذوقون فیها الموت الا الموتة الاولی و وقـهم عذاب الجحیم.
(ولی) پرهیزگاران در جایگاه امنی قرار دارند.
هرگز مرگی جز همان
مرگ اول (که در
دنیا چشیدهاند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از
عذاب دوزخ حفظ میکند.
ان المتقین فی جنـت ونعیم• فـکهین بما ءاتـهم ربهم ووقـهم ربهم عذاب الجحیم• فمن الله علینا ووقـنا عذاب السموم.
ولی پرهیزگاران در میان باغهای
بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند،
و از آنچه پروردگارشان به آنها داده و آنان را از
عذاب دوزخ نگاه داشته است
شاد و مسرورند!
اما خداوند بر ما
منت نهاد و از عذاب کشنده ما را حفظ کرد!
فانذرتکم نارا تلظی• وسیجنبها الاتقی.
و من شما را از آتشی که زبانه میکشد
بیم میدهم.
و بزودی با تقواترین مردم از آن دور داشته میشود.
خداوند فرمود
عذاب و کیفرم را به هر کس بخواهم (و مستحق ببینم) میرسانم (قال عذابی اصیب به من اشاء).
بارها گفتهایم که
مشیت در اینگونه موارد بلکه در همه موارد به معنی خواست مطلق و بدون قید و شرط نیست، بلکه خواست توام با
حکمت و شایستگیها و لیاقتها است و به این ترتیب پاسخ هرگونه اشکالی در این زمینه روشن میشود. سپس اضافه میکند: اما
رحمت من همه چیز را در بر گرفته است (و رحمتی وسعت کل شیء). این رحمت واسعه پروردگار ممکن است اشاره به نعمتها و برکات دنیوی باشد که همگان را در برگرفته و بر و
فاجر و نیک و بد از آن بهره میبرند. و نیز میتواند اشاره به همه رحمتهای مادی و معنوی باشد زیرا نعمتهای معنوی اختصاص به
قوم و جمعیتی ندارد، هر چند شرائطی دارد که بدون آن، شامل کسی نمیشود، و به تعبیر دیگر درهای رحمت الهی به روی همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند و اگر کسانی شرائط ورود در آن را فراهم نسازند دلیل بر تقصیر خود آنها است، نه محدود بودن رحمت خدا (تفسیر دوم با مفهوم آیه و جملهای که بعد میآید سازگارتر و مناسبتر است). ولی برای اینکه کسانی
خیال نکنند، پذیرش
توبه و یا وسعت رحمت پروردگار و عمومیت آن، بی قید و شرط و بدون
حساب و
کتاب است، در پایان آیه اضافه میکند، من بزودی رحمتم را برای کسانی که سه کار را انجام میدهند مینویسم، آنها که
تقوا پیشه میکنند، و آنها که
زکات میپردازند، و آنها که به آیات ما
ایمان میآورند (فساکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکاة و الذین هم بآیاتنا یؤمنون) تقوا اشاره به پرهیز از هرگونه
گناه و آلودگی است.
و زکات به معنی وسیع کلمه و طبق
حدیث معروف لکل شیء زکاة: برای همه نعمتها و مواهب الهی، زکاتی هست، تمام اعمال نیک را شامل میشود.
و جمله و الذین هم بآیاتنا یؤمنون، ایمان به مقدسات را فرا میگیرد. و به این ترتیب آیه مشتمل بر یک برنامه کامل و جامع است.
و اگر زکات را به معنی خصوص زکات مال تفسیر کنیم، ذکر آن از میان سایر وظائف الهی به خاطر اهمیتی است که در
عدالت اجتماعی دارد. در حدیثی از
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم چنین نقل شده است که حضرت مشغول
نماز بود، شنید
مرد عربی میگوید: اللهم ارحمنی و محمدا و لا ترحم معنا احدا، خداوندا تنها من و
محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را مشمول رحمت قرار بده و هیچکس دیگر را در این رحمت وارد مکن! هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم سلام نماز را داد رو به او کرده فرمود: لقد تحجرت واسعا!
یعنی: موضوع نامحدود و وسیعی را محدود ساختی و جنبه اختصاصی به آن دادی! اشاره به اینکه رحمت بی پایان خدا به هیچ صورت نمیتواند محدود به من و تو باشد.
آیات فوق نیز ادامه بحث در ویژگیهای رستاخیز و پاداش و
کیفر است. نخست به مطلبی که شاید شنیدنش برای غالب مردم شگفت انگیز باشد اشاره کرده میگوید: همه شما بدون استثنا وارد
جهنم میشوید (و ان منکم الا واردها). این امری است حتمی و فرمانی است قطعی از پروردگارتان (کان علی ربک حتما مقضیا). سپس آنها را که تقوی پیشه کردند از آن نجات میدهیم، و
ظالمان و ستمگران را در حالی که از ضعف و
ذلت به زانو در آمدهاند در آن رها میکنیم، (ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا).
در تفسیر این دو آیه در میان مفسران گفتگوی دامنه داری است، بر اساس اینکه منظور از ورود در جمله: ان منکم الا واردها، چیست؟
بعضی از مفسران معتقدند که ورود، در اینجا به معنی نزدیک شدن و اشراف پیدا کردن است، یعنی همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا برای حسابرسی یا برای مشاهده سرنوشت نهایی بدکاران، به کنار
جهنم میآیند، سپس خداوند پرهیزگاران را رهایی میبخشد و ستمگران را در آن رها میکند.
آنها برای این تفسیر به آیه ۲۳
سوره قصص استدلال میکنند و لما ورد ماء مدین...
هنگامی که
موسی کنار
آب مدین رسید...، که در اینجا نیز ورود به همان معنی است.
تفسیر دومی که اکثر مفسران آن را انتخاب کردهاند این است که ورود، در اینجا به معنی دخول است و به این ترتیب همه انسانها بدون استثناء، نیک و بد، وارد جهنم میشوند، منتها
دوزخ بر نیکان سرد و
سالم خواهد بود همانگونه که
آتش نمرود بر
ابراهیم (یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم) چرا که آتش با آنها سنخیت ندارد گویی از آنان دور میشود و فرار میکند، و هر جا آنها قرار میگیرند خاموش میگردد، ولی دوزخیان که تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالی که به آتش برسد فورا شعله ور میشوند.
قطع نظر از اینکه
فلسفه این کار چیست، بدون
شک ظاهر آیه فوق با تفسیر دوم هماهنگ است، زیرا معنی اصلی ورود، دخول است و غیر آن نیاز به قرینه دارد، علاوه بر این جمله: ثم ننجی الذین اتقوا، (سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم) همچون جمله نذر الظالمین فیها (ستمگران را در آن وا میگذاریم) همه شاهد برای این معنی است. بعلاوه
روایات متعددی در تفسیر آیه رسیده است که این معنی را کاملا تقویت میکند: از جمله از
جابر بن عبدالله انصاری چنین نقل شده که شخصی از او درباره این آیه پرسید، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره کرد و گفت: مطلبی با این دو
گوش خود از
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم شنیدم که اگر
دروغ بگویم هر دو کر باد! میفرمود: الورود الدخول، لا یبقی بر و لا فاجر لا یدخلها فیکون علی المؤمنین بردا و سلاما کما کانت علی ابراهیم حتی ان للنار- او قال لجهنم- ضجیجا من بردها، ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا:
ورود در اینجا به معنی دخول است هیچ نیکوکار و بدکاری نیست مگر اینکه داخل جهنم میشود، آتش در برابر
مؤمنان سرد و سالم خواهد بود، همانگونه که بر ابراهیم بود، تا آنجا که آتش ( یا جهنم) (تردید از جابر است) از شدت سردی فریاد میکشد، سپس خداوند پرهیزگاران را رهایی میبخشد و ظالمان را در آن ذلیلانه رها میکند.
در
حدیث دیگری از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میخوانیم: تقول النار للمؤمن یوم القیامه جز، یا مؤمن! فقد اطفا نورک لهبی:
آتش به فرد با
ایمان روز قیامت میگوید زودتر از من بگذر که نورت، شعله مرا خاموش کرد!
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «نجات از جهنّم».