• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توحید اصحاب کهف (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



براساس ظاهر آيات ، اصحاب کهف جوانانی بودند که به خدا ايمان آوردند و خداوند نيز بر هدايتشان افزود: «انَّهُم فِتيَةٌ ءامَنوا بِرَبّهِم وزِدنهُم هُدًی». «فتيه» جمع «فتا» به معنای جوان است. براساس برخی روايات ، آنان سالمندانی با ایمان بودند و واژه «فتيه» کنايه از جوانمردی آنان است.



اصحاب کهف، جوانمردانی موحد و معترض به مشرک بودن قوم خود بودند همانطور که در قرآن می‌فرماید:
اذ اوی الفتیة الی الکهف فقالوا ربنآ ءاتنا من لدنک رحمة وهیئ لنا من امرنا رشدا (آنگاه كه جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند پروردگار ما از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان). و ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السمـوت والارض لن ندعوا من دونه الـها لقد قلنآ اذا شططا (و دلهايشان را استوار گردانيديم آنگاه كه به قصد مخالفت با شرك برخاستند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمين است جز او هرگز معبودى را نخواهيم خواند كه در اين صورت قطعا ناصواب گفته‌ايم). هـؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة لولا یاتون علیهم بسلطـن بین فمن اظـلم ممن افتری علی الله کذبا (اين قوم ما جز او معبودانى اختيار كرده‌اند چرا بر حقانيت آنها برهانى آشكار نمى‌آورند پس كيست‌ ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد).

۱.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

اصحاب کهف در این قسمت از محاوره خود ابتداء با جمله ((ربنا رب السموات والارض)) توحید را اثبات نموده وربوبیت تمامى عالم را منحصر به رب واحدى کرده اند که شریک ندارد، واین غیر آن چیزى است که وثنیت مى گوید. وثنیت براى هر نوع از انواع مخلوقات ، اله وربّى قائل هستند. الهى براى آسمانها والهى براى زمین وربّى براى انسانها وهمچنین براى هر قسم از موجودات ربّى جداگانه قائلند.
آنگاه براى تاءکید توحید اضافه کرده اند که : ((لن ندعوا من دونه الها - ما به غیر اواله دیگرى نمى خوانیم)) وفائده این تاءکید نفى آلهه ایست که وثنیت آنها را اثبات مى کرد، وآن آلهه را مافوق رب النوع ها مى دانست مانند عقول کلیه اى که صابئین عبادت مى کردند، ومانند برهما وسیوا و شنوکه براهمه وبودائیان آنها را مى پرستیدند. اصحاب کهف براى نفى الوهیت آنها آن تاءکید را آورده مجددا تاءکید دیگرى آوردند که : ((لقد قلنا اذا شططا - اگر چنین کنیم از راه حق تجاوز کرده ایم)) وبا این جمله فهماندند که خواندن غیر خدا تجاوز از حد وغلودر حق مخلوق وبالابردن آن تا حد خالق است .
آنگاه به مردم عصر خود در پرستش غیر خداى سبحان واتخاذ آلهه حمله کرده گفته اند: ((هولاء قومنا اتخذوا من دونه الهه لولایاتون علیهم بسلطان بین)) وعقیده آنان را چنین رد کرده اند که اینان دلیل روشنى بر آنچه ادعاء مى کنند ندارند.
واین دلیلى که بت پرستان آورده اند که خداى سبحان بزرگتر از آن است که ادراک خلق بر اواحاطه یافته توجهش به سوى او متوجه گردد، ویا عبادت خود به سویش تقرب جوید ولاجرم راه دیگرى جز این نیست که مخلوق اوبعضى از موجودات شریف ومحترم را عبادت کند تا آن موجود عبادت وى را به خدا برساند و او را به خدا نزدیک کند دلیلى است که به ضرر خود آنان است ، زیرا اولا احاطه نیافتن ادراک بشر به خداى تعالى اشکالى است که میان همه ما افراد بشر وآنچه عبادتش ‌ مى کنند مشترک است.


در قرآن کریم به اعلام عقیده اصحاب کهف به ربوبیت پروردگار و پیراستن او از هر گونه شرک اشاره شده است آنجاکه می‌فرماید:
و ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السمـوت والارض لن ندعوا من دونه الـها لقد قلنآ اذا شططا (و دلهايشان را استوار گردانيديم آنگاه كه به قصد مخالفت با شرك برخاستند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمان‌ها و زمين است جز او هرگز معبودى را نخواهيم خواند كه در اين صورت قطعا ناصواب گفته‌ايم).

۲.۱ - تفسیر آیات مذکور

این گروه از جوانمردان که از هوش و صداقت کافى برخوردار بودند سرانجام به فساد این آئین پى بردند و تصمیم بر قیام گرفتند و در صورت عدم توانائى ، مهاجرت کردن از آن محیط آلوده .
لذا قرآن به دنبال بحث گذشته مى گوید: ما دلهاى آنها را محکم ساختیم ، در آن هنگام که قیام کردند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است (و ربطنا على قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السماوات و الارض .
ما هرگز غیر از او معبودى را نمى پرستیم (لن ندعوا من دونه الها).
اگر چنین بگوئیم و کسى را جز او معبود بدانیم سخنى گزاف و دور از حق گفته ایم (لقد قلنا اذا شططا).
از جمله ربطنا على قلوبهم استفاده مى شود که نخست فکر توحید در دل آنها پیدا شد ولى توانائى بر اظهار آن را نداشتند، اما خداوند دلهاى آنها را استحکام بخشید و به آنها قدرت و شهامت داد تا بپاخیزند و آشکارا نداى توحید سر دهند.
آیا نخستین بار در برابر پادشاه جبار زمان دقیانوس چنین اظهارى را کردند، و یا در میان توده مردم ، و یا هر دو و یا خودشان در میان خود؟ درست روشن نیست ، ولى ظاهر تعبیر به قاموا این است که این سخن را در میان مردم یا در برابر سلطان ظالم گفته اند.


شناخت توحیدی اصحاب کهف ، شناختی عمیق و مبتنی بر دلایل قطعی و روشن بود همانطور که در قرآن می‌فرماید:
هـؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة لولا یاتون علیهم بسلطـن بین فمن اظـلم ممن افتری علی الله کذبا (اين قوم ما جز او معبودانى اختيار كرده‌اند چرا بر حقانيت آنها برهانى آشكار نمى‌آورند پس كيست‌ ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد). از این که اصحاب کهف، مردم خود را به دلیل سطحی نگری و بی منطقی سرزنش کرده‌اند، استفاده می‌شود که آنان عقایدی قطعی و استوار داشته‌اند.


با توجه به برخی از آیات قرآن ، یکتاپرستی و توحید، انگیزه و محور نهضت و هدف نهایی اصحاب کهف شمرده شده است آنجاکه می‌فرماید:
واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فاو ا الی الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته ویهیئ لکم من امرکم مرفقا (و چون از آنها و از آنچه كه جز خدا مى‌پرستند كناره گرفتيد پس به غار پناه جوييد تا پروردگارتان از رحمت ‌خود بر شما بگستراند و براى شما در كارتان گشايشى فراهم سازد).


۱. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰.    
۲. کهف/سوره۱۸، آیه۱۴.    
۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.    
۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۳، ص۳۴۹.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۱۴.    
۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۲، ص۳۶۱.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.    
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۱۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «توحید اصحاب کهف».    



جعبه ابزار