تَعَمَّدَتْ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَعَمَّدَتْ:
(وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلوبُكُمْ) تَعَمَّدَتْ: واژه «تعمّد» به معنى كارى است كه از روى «قصد و نيّت» انجام گيرد و آن برخلاف سهو و نسيان است.
چنان كه در آيه مورد بحث مىخوانيم:
«...در آنچه خطا كردهايد گناهى نداريد، ولى آنچه را از روى عمد و اختيار مىگوييد مورد مجازات قرار خواهيد گرفت.»
(وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلوبُكُمْ) همچنين در آيه ۹۳
سوره نساء مىخوانيم:
«و هركس فرد با ايمانى را از روى عمد (و قصد) به قتل برساند مجازات او دوزخ است كه جاودانه در آن مىماند و خداوند بر او غضب مىكند و از رحمتش او را دور مىسازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.»
در اين آيه (بعد از بيان حكم قتل خطا) به مجازات كسى كه فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند اشاره مىكند.
از آنجا كه آدمكشى يكى از بزرگترين جنايات و گناهان خطرناک است و اگر با آن مبارزه نشود، امنيت كه يكى از مهمترين شرايط يک اجتماع سالم است به كلى از بين مىرود، قرآن در آيات مختلف آن را با اهميّت فوقالعادهاى ذكر كرده است، تا آنجا كه قتل بىدليل يک انسان را همانند كشتن تمام مردم روى زمين معرفى مىكند.
به همين دليل در آيه مورد بحث نيز براى كسانى كه فرد با ايمانى را عمدا به قتل برسانند چهار مجازات و كيفر شديد اخروى (علاوه بر مسئله قصاص كه مجازات دنيوى است) ذكر شده است:
۱-خلود، يعنى جاودانه در آتش دوزخ ماندن، ۲-خشم و غضب الهى، ۳-دورى از رحمت خدا، ۴-مهيا ساختن عذاب عظيمى براى او و به اين ترتيب از نظر مجازات اخروى حداكثر تشديد در مورد قتل عمدى شده است، به طورى كه در هيج مورد از قرآن اين چنين مجازات شديدى بيان نشده و امّا كيفر دنيوى قتل عمد همان قصاص است.
به مواردی از کاربرد
تَعَمَّدَتْ در
قرآن، اشاره میشود:
(ادْعوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَموا آباءهُمْ فَإِخْوانُكُمْ فی الدّينِ وَ مَواليكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فيما أَخْطَأْتُم بِهِ وَ لَكِن مّا تَعَمَّدَتْ قُلوبُكُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفورًا رَّحيمًا) (آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانهتر است و اگر پدرانشان را نمىشناسيد، آنها برادران دينى و ياران شما هستند؛ امّا گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه در ناميدن آنها به نام ديگران از شما سر مىزند، ولى آنچه را از روى عمد مىگوييد مورد مؤاخذه قرار خواهد داد) و خداوند آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلوبُكُمْ) يعنى گناهى بر شما نيست در مواردى كه اشتباها و يا از روى فراموشى ايشان را به غير پدرانشان نسبت دهيد و ليكن در مواردى كه دلهايتان آگاه است و عمدا اين كار را مىكنيد، گناهكاريد؛ اين معنا در صورتى است كه كلمه ما را موصوله و به معناى آنچه بگيريم و اما اگر مصدر بگيريم معنايش چنين مىشود و ليكن در تعمد دلهايتان گناه هست و جمله
(وَ كانَ اللَّهُ غَفوراً رَحيماً) مربوط به موارد اشتباه و خطا است.
(وَ مَن يَقْتُلْ مؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزآؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فيها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذابًا عَظيمًا) (و هر كس، فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالى كه جاودانه در آن خواهد بود و خداوند بر او غضب مىكند و او را از رحمتش دور مىسازد و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه تعمد به معناى آن است كه قصد كنى عملى را به همان عنوانى كه دارد انجام دهى و چون فعل اختيارى خالى از قصد عنوان نيست، تصور دارد كه يک عمل داراى چند عنوان باشد و در نتيجه ممكن است كه يک فعل از جهتى عمدى باشد و از جهتى ديگر خطايى، مثلا كسى كه از دور شبحى مىبيند و مىپندارد آهو و يا گورخر است، در حالى كه در واقع انسانى است (كه دارد چيزى از زمين جمع مىكند) بيننده به خيال شكار آن را هدف قرار مىدهد و مىكشد، تيراندازى او به سوى شكار عمدى است، ولى انسان كشتنش خطايى است و همچنين وقتى معلم كودكى را به عنوان تاديب مىزند و اتفاقا چوب و يا مشت و يا لگدش به قتلگاه او بر مىخورد و او را مىكشد، عمل واحدى را انجام داده، اما عنوان تاديبش عمدى است و كشتنش خطايى و بنابراين كسى مؤمنى را عمدا به قتل رسانده كه مقصودش از عملى كه كرده -زدن- يا -تير انداختن- همان قتل بوده باشد، يعنى هم بداند كه اين مشت و لگد و يا تير او را مىكشد و هم بداند شخصى كه به دستش كشته مىشود مؤمن است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَعَمَّدَتْ»، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵.