تکثرگرایی دینی (نهایی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تکثرگرایی دینی از مباحث
فلسفه دین و به معنی اعتقاد به حقانیت یا نجات بخشی همه یا مجموعه ای از
ادیان در عصر واحد می باشد.
تکثرگرایی یا
آیین کثرت از مباحث فلسفه دین و به معنای پذیرش کثرت و نفی انحصار است.
تکثرگرایی معادل
فارسی واژه
پلورالیسم (Pluralism) در زبان
انگلیسی است که ترکیبی است از واژه پُلُو رال (PLu ral) به معنای جمع و کثرت و پسوند ایسم یا ایزم (Ism) که بر گرایش و
طرز فکر دلالت دارد.
این واژه را نخستین بار «لوتسه» (Lotze) فیلسوف و منطق دان آلمانی در سال ۱۸۴۱ میلادی در کتاب «
ما بعد الطبیعه » خود وارد
فلسفه کرد.
تکثرگرایی دینی گاه بر پذیرش کثرت در محدوده مذاهب یک دین اطلاق میشود و گاه بر پذیرش تکثر در ادیان. در این مقاله تنها از تکثرگرایی برون دینی از منظر
قرآن کریم بحث میشود؛ همچنین مراد از تکثرگرایی در این مقاله، تکثرگرایی عرضی است نه طولی؛ بدین معنا که تکثر طولی
ادیان آسمانی و ظهور دینی پس از
دین دیگر مورد بحث نیست، بلکه بحث در کثرت عرضی ادیان و
حجیت و حقانیت آنها در یک زمان و در عرض هم است.
تکثرگرایی دینی مورد بحث عبارت است از نفی انحصارِ حقانیت یا نجات بخشی در دین واحد و گسترش دادن آن به همه یا مجموعه ای از ادیان در عصر واحد
، به گونه ای که هریک از ادیان جلوه ای از «
حق مطلق » به شمار آید.
به نظر جان هیک (John Hick)،
کشیش و فیلسوف دین شناس
مسیحی معاصر و پایه گذار
پلورالیسم دینی ، ادیان بزرگ جهان صورتهایی از تجربه کردن حق متعالی را گزارش میکنند و نوع یکسانی از ثمرات
اخلاقی و معنوی را در زندگی بشر نشان میدهند.
وی ادیان بزرگ را پاسخهایی برای حقیقت غایی میداند که هریک از آنها طریق نجات انسان را فراهم میکند.
او ادیان را طرح کننده پرسشهایی گوناگون میدانست که به یک پرسش باز میگردند:
انسان چگونه از این زندگی ناقص به حیات کامل تر دست یابد و رستگار شود؟
وی در پی آن بود که معیار زبانی یکسانی را برای همه ادیان جهانی درباره غایت ارائه کند.
جان هیک از نظریه تکثرگرایی دینی خود با وصف «انقلاب کپرنیکی در الهیات مسیحی» یاد میکرد
و بر این باور بود که همان گونه که کپرنیک (Copernicus) ستاره شناس و ریاضی دان لهستانی بنای کهن
نجوم و
هیئت بطلیموس را ویران و «خورشیدْ محوری» را جایگزین «زمینْ محوری» کرد، در انقلاب کپرنیکی دین نیز باید
ایمان به خدا و نسبت انسان با
پروردگار را در مرکز اعتقادات قرار داد و عقاید خاص ادیان را به منزله کراتی دانست که حول محور آن میگردند.
او تکثرگرایی دینی را در قالب تمثیلهایی نیز ترسیم کرد؛ مانند تشبیه تنوع تاریخی فرهنگ های گوناگون به
عینکهایی که حقیقت متعالی (واقعیت الهی واحد) از درون آنها متنوع ادراک میشود
، تمثیل قدیمی «فیل و مردان کور»
و چراغ های متفاوتی که
نور واحد دارند.
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۸، برگرفته از مقاله «تکثرگرایی دینی».