ثابت بن عبدالرحمان ثابت قطنه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثابت قُطْنه، ابوالعلا ثابت بن عبدالرحمان، دلاور و مجاهد و شاعری کم آوازه در روزگار
امویان ، در
خراسان و
ماوراءالنهر ، و طرفدار مُرْجئه نخستین. وی از قبیله بنو اسد بن حارث بن عَتیک از اَزْدِ
بصره و به روایتی از موالی آنان بود.
ولادتش به احتمال بسیار بین
سال ۴۰ و ۵۰ بوده است. وی از آن رو قُطْنه
لقب یافت که پس از آنکه در
جنگ با ترکان چشمش را از دست داد، آن را با تکه پنبه ای میپوشاند.
او از سال ۶۴ در فتح
ماوراءالنهر شرکت داشت.
بنا به روایتی، در سال ۷۸، با ارسال نامه ای محرمانه به دیوان
خلیفه عبدالملک، موجبات عزل اُمیه بن عبداللّه بن خالد بن اَسید (حاکم خراسان) را فراهم آورد.
حاکم بعدی خراسان، مُهَلّب بن ابی صُفْره (حک: ۷۸ ـ ۸۲)، از شاخه دیگری از قبیله بنوعتیک بود و ثابت با خاندانِ وی نسبت نزدیک داشت. پس از مهلّب، ثابت از یاران فرزندش، یزیدبن مهلّب، بود و بین ۸۲ تا ۸۵ و ۹۶ تا ۹۹، که یزید
حاکم خراسان بود، از وی حمایت کرد. برخورد او با قُتَیْبه بن مُسْلم باهلی (حاکم خراسان از ۸۶ تا ۹۶) محتاطانه تر بود. ثابت در قطعه شعری از قتیبه به سبب
قتل خائنانه نیرَک (حاکم ترک) در ۹۱، پس از دادن امان به او،
انتقاد و قتیبه و قوم او (باهله) را به سبب شکست از ترکان
هجو کرد.
یزید بن مهلّب، احتمالاً در دومین دوره حکومتش، ثابت را به حکومت منطقه ای مرزی منصوب کرد.
یزید که به
زندان خلیفه
عمر بن عبدالعزیز گرفتار آمده بود، پس از گریختن از محبس، با حمایت مرجئه بصره، در۱۰۱ در
عراق ــ که در آن زمان تحت حاکمیت
یزید بن عبدالملک بود ــ شورش کرد و یزید بن عبدالملک را خلع نمود.
در همین اثنا ثابت برای او شعری فرستاد که در آن وی را به جنگ تشویق و ادعا کرده بود که حامیان او آمادهاند تا سر «تاجدار» را، که معمولاً منظور از آن خلیفه بود، بکوبند.
ثابت، همچنین در حمایت از مُدرِک بن مهلّب که قصد داشت به نفع برادرش، یزید، به خراسان هجوم آورد، وارد جنگ شد. در پی شکست و کشته شدن یزید در ۱۰۲، در جنگ با مَسْلَمه بن عبدالملک،
ثابت دو مرثیه برای
هند ،
خواهر یزید، فرستاد که در آنها
اظهار امیدواری کرده بود از مسبّـبان
مرگ برادرش، از جمله از یزید و جانشینش هشام،
انتقام گرفته شود. او در حضور هند مرثیه ای نیز در رثای برادرِ یزید، مُفَضّل، سرود
که کمی پس از یزید همراه با تعداد کثیری از اعضای خاندانش در کرمان به
قتل رسیده بود. با وجود اینکه سعید خُذَینه، حاکم اموی جدید، ثابت را به سبب ادعایش در باره کوبیدن سر «تاجدار» تحت فشار قرار داده بود، اما وی به حمایت از او بر خاست. ثابت با نقل
بیت دیگری از شعرش که نشان میداد منظور او شخص خلیفه نبوده است، خود را
نجات داد.
در سالهای بعد، او در جنگهای بسیاری بر ضد
کفار شرکت کرد.
در ۱۰۷، در فتح غور به فرماندهی اسد بن عبداللّه قَسری فعالانه شرکت کرد.
با این حال، در ۱۰۹، به این دلیل که اسد قلمرو وی را تحت حاکمیت فردی تمیمی در آورده بود، بر وی
خشم گرفت و او را هجو کرد.
ثابت در زمان اَشْرَس بن عبداللّه سُلَمی، جانشین اسد، در حمایت از سغدیان تازه مسلمانی که در برابر تحمیل مجدد جزیه
مقاومت میکردند، در کنار ابوالصیداء صالح بن طَریف، مبارز مرجئی، قرار گرفت. اشرس، پیشتر معافیت آنان را از پرداخت جزیه منوط به تغییر
دین ایشان کرده بود اما پس از حصول این معنی بار دیگر آن را وضع کرد. حاکم
سمرقند ثابت را به
زندان افکند. در آن هنگام وی با ادعای اینکه هرگز بر ضد یک امام (اموی) شورش نکرده است به نَصر بن سیّار متوسل شد. نصر او را نزد اشرس فرستاد که وی نیز طی حمله ای به ماوراءالنهر با ضمانت یکی از رؤسای ازد، او را
آزاد ساخت. در ۱۱۰، ثابت در نبردی با ترکان در نزدیکی بَیکَند جراحتی برداشت که منجر به
مرگ وی شد.
ثابت در دربار یزید بن مهلّب با کعب بن مَعدان اشقری (متوفی ح۸۰) آشنا شد. حاجب الفیل (حاجب بن ذُبیان مازَنی) شاعر با ثابت رقابت داشت و این دو در هجو یکدیگر ابیاتی سرودند.
نصر از راویان
شعر ثابت قطنه است.
شعر ثابت که دیدگاههای مُرجئه نخستین را تشریح کرده، با باورهای خوارج تضاد خاصی دارد. این اشعار که خطاب به
هند دختر مهلّب سروده شده، به احتمال
قریب به
یقین به
زمان شورش برادرش، یزید، باز میگردد. ثابت تصریح میکند که همه
مسلمانان در
اسلام برابرند و هیچیک به دلیل ارتکاب
گناه ، مشرک محسوب نمیشوند. حال، در صورتی که هیچ مسلمانی را نمیتوان تکفیر کرد، داوری در باره گذشتگان که اکنون وضع آنها مبهم است، باید به
خدا واگذار شود (نظریه اِرجاء). این مسئله در مورد
عثمان و
علی نیز صادق است که میانشان آشوب گشت و شاهد شکاف در
وحدت مسلمین شدند، ولی هر دو به وحدانیت خداوند
شهادت میدادند. مسلمانان باید در مقابل هرکس که مرتکب بی عدالتی یا دچار
انحراف میشود، بایستند اما نباید جز به هنگام
دفاع از خود
خون دیگر مسلمانان را بریزند.
نخستین مجموعه های اشعار ثابت که ابوذر مُرهبی کوفی (متوفی ح۱۵۳) و احمد بن ابراهیم بن حمدون (
قرن سوم) گردآوری کرده بودند، از دست رفته است.
ماجد
احمد سامرائی ، اشعار و قطعه های باقیمانده را با عنوان شعر ثابت قطنه العَتَکی (
بغداد ۱۹۷۰) جمع آوری کرده است. شعر او منعکس کننده شیوه و مضامین شعر قبایل عرب در دوره اموی است.
(۱) الشعروالشعراء، ابن قتیبه، چاپ احمدمحمد شاکر، (قاهره) ۱۳۸۶ـ۱۳۸۷/۱۹۶۶ـ۱۹۶۷.
(۲) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی.
(۳) بلاذری (لیدن).
(۴) طبری، تاریخ (لیدن).
(۵) الفهرست، محمد بن حسن طوسی، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف (۱۳۵۶/۱۹۳۷)، چاپ افست قم (بی تا).
(۶) معجم الادباء، یاقوت حموی، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
(۷) Josef van Ess، Theologie und Gesellschaft im۲ und۳ Jahrhundert Hidschra: eine Geschichte des religiخsen Denkens im frدhen Islam، Berlin ۱۹۹۱-۱۹۹۷، I، ۱۶۶-۱۷۱, V, ۱۷-۱۹.
(۸) Wilferd Madelung، " The early Murji ف a in Khura ¦sa ¦n and Transoxania and the spread of H ¤anafism"، Der Isam، vol۵۹، no۱ (۱۹۸۲)، ۳۳-۳۴.
(۹) Fuat Sezgin، Geschichte des arabischen Schrifttums، Leiden ۱۹۶۷- ۱۹۸۴, II، ۳۷۶-۳۷۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ثابت بن عبدالرحمان ثابت قطنه»، شماره۴۲۱۷.