ثابت بن قیس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثابت بن قیس، از
صحابه و معروف به خطیب
رسول الله- صلی الله علیه و آله- و خطیب
انصار بود.
ابومحمد (ابوعبدالرحمن) ثابت بن قیس بن شماس از تیره
بنی مالک بن ثعلبه خزرج است.
برخی وی را از
بنی حارث بن خزرج یا از
بنی سالم بن عوف (از دیگر تیرههای خزرج) شمرده و او را از خطیبان
عرب دانستهاند.
مادرش
هند بنت رهم از
قبیله طی یا
کبشه بنت واقد از تیره
بنی حارث بن خزرج از زنانی دانسته شده که با
پیامبر -صلی الله علیه وآله-
بیعت کرد.
اما بر پایه سخنی از خود وی، مادرش بر آیین
مسیح درگذشت و ثابت برای حضور در
تشییع جنازه اش از پیامبر-صلی الله علیه وآله- اجازه گرفت.
ثابت فردی ثروتمند و دارای نخلهای فراوان بود
و به زیبایی و آراستگی خود اهمیت میداد
و جامههای فاخر میپوشید. در منابع، از
زره گرانبها و نفیس او که در
نبرد یمامه (۱۱ق.) هنگام
شهادت به تن داشت، یاد شده است.
وی بسیار سخاوتمند بود
و یک بار همه محصول نخلستانش را به دیگران بخشید و برای خانواده اش چیزی باقی ننهاد. به روایتی، آیه ۶
انعام که به نقل
ابن عباس و
قتاده، از آیات
مدنی سوره انعام است،
ثابت و دیگر مسلمانان را از زیاده روی در بخشش نهی کرد.
ثابت بن قیس صدایی بلند و سخنی بلیغ داشت
و در جایهای گوناگون سخنگوی
انصار بود. هرگاه که پیامبر دستور میداد، او خطبه میخواند. از این رو، ثابت با لقب «خطیب النبی» و «خطیب الانصار» شهرت یافت.
وی خواندن و نوشتن را نیز میدانست. او را از کاتبان پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - شمردهاند.
شماری از نامههای پیامبر به سران قبایلی چون
بنی کلب و هم پیمانانشان
و جز آن
به دست ثابت نگاشته شده بود.
ثابت در
نبرد بعاث، واپسین نبرد
اوس و
خزرج، حضور داشت و اسیر اوسیان شد. اما
زبیر بن ایاس بن باطا، از سران یهودیان
بنی قریظه، با پرداخت
فدیه به اوسیها او را آزاد کرد.
ثابت برای جبران این محبت زبیر، به سال پنجم ق. که
بنو قریظه از مسلمانان شکست خوردند و
زبیر بن ایاس اسیر شد، از
پیامبر خواست که او را ببخشد و مال و فرزندانش را برگرداند. رسول خدا- صلی الله علیه وآله- این درخواست را پذیرفت.
از هنگام دقیق اسلام آوردن ثابت، گزارشی در دست نیست. با توجه به این که ثابت در آغاز ورود
پیامبر به
یثرب در خطابهای به ایشان خوشامد گفت، به نظر میآید که اسلام آوردن او در فاصله
بیعت عقبه دوم (۱۳ بعثت) تا
هجرت پیامبر - صلی الله علیه وآله- به آن شهر رخ داده است. ثابت در یک سخنرانی، به پیامبر وعده داد که همچون جان و فرزندان خود و همراهانش از ایشان دفاع خواهند کرد. پیامبر- صلی الله علیه وآله- نیز به ثابت و همراهانش بشارت
بهشت داد.
رسول خدا- صلی الله علیه وآله- به سال دوم ق. میان او و
عمار یاسر یا
عامر بن ابی بکیر از تیره
بنی لیث قبیله کنانه پیمان برادری بست. منابع از حضور وی در
غزوه احد و جنگهای پس از آن گزارش دادهاند
؛ اما در باره حضورش در نبرد
بدر اختلاف است. بیشتر منابع از حضور او در نبرد بدر سخنی به میان نیاوردهاند.
ابن حجر بر خلاف آن چه در
الاصابه آورده،
در کتاب دیگرش او را بدری دانسته است.
طبرسی نیز در گزارشی به بدری بودن او اشاره کرده است.
ثابت بن قیس به سال چهارم ق. پس از شهادت
حنظلة بن ابی عامر، با همسر وی جمیله دختر
عبدالله بن ابی از تیره
بنی عوف خزرج ازدواج کرد.
از حبیبه دختر سهل
و زینب دختر عبدالله بن ابی
به عنوان دیگر همسران ثابت نیز یاد شده است. بی تردید، ازدواج ثابت با وی در پی جدا شدن از خواهرش جمیله/ حبیبه انجام شده است.
برای ثابت بن قیس، چهار فرزند نام بردهاند: محمد، یحیی، عبدالله و زینب.
مادر محمد، جمیله است؛ اما این که دیگر فرزندان ثابت از کدام همسرانش بودهاند، روشن نیست. هر سه پسر ثابت در رخداد
حره مدینه (۶۳ق.) به دست سپاهیان یزید کشته شدند.
ثابت در زندگی با همسرش جمیله سازگاری نداشت. جمیله به دلایلی چون بدخلقی یا زشتی چهره ثابت، بر او
ناشزه شد.
نزول آیه ۳۴
نساء را در این زمینه دانستهاند:
(الرجال قوامون علی النساء...) با ادامه اختلاف و ناسازگاری میان ثابت و طبق
آیه ۲۲۹
بقره همسر وی که وی را جمیله،
حبیبه
یا زینب
یاد کردهاند، با
طلاق خلع از وی جدا شد.
این را نخستین طلاق خلع در
اسلام میدانند.
در نبرد بنی مصطلق (۶ق.)
جویریه دختر
حارث بن ابی ضرار، رئیس
بنی مصطلق، در سهم ثابت که در آن نبرد حضور داشت، قرارگرفت. به پیشنهاد جویریه، ثابت پذیرفت تا او را در ازای پرداخت مقدار فراوانی
طلا آزاد کند.
جویریه نیز که برای یاری خواستن در پرداخت این هزینه به
پیامبر - صلی الله علیه وآله- مراجعه کرده بود، همسری ایشان را در ازای پرداخت آن مبلغ به ثابت، پذیرفت.
ثابت در این سال، در
بیعت رضوان حضور داشت و وفاداری خود به
پیامبر - صلی الله علیه وآله- را تجدید کرد.
در سال نهم ق. که سران
بنی تمیم همراه شاعران و سخنوران خود برای
فخرفروشی نزد پیامبر آمده بودند، به فرمان پیامبر- صلی الله علیه وآله- و در پاسخ به خطیب بنی تمیم، ثابت خطبهای رسا خواند. سخنان وی در این رویداد که ضمن
ستایش خداوند، شامل بیان فضیلتهای
پیامبر و
انصار و
مهاجران بود و بر
مبارزه و
جهاد همیشگی در راه
ایمان تاکید ورزید،
پیامبر- صلی الله علیه وآله- و مسلمانان را شادمان ساخت
و اعجاب سران بنی تمیم را برانگیخت.
مفسران از ثابت بن قیس در
شان نزول برخی آیات یاد کردهاند. از جمله، در شان نزول آیات ۶۶
نساء و۲
و ۱۱
و ۱۳
حجرات
و آیه ۱۱ مجادله
که در باره اصلاح رفتار اجتماعی مسلمانان است، از ثابت یاد کردهاند.
ثابت بن قیس در سال دهم ق. به عنوان خطیب پیامبر- صلی الله علیه وآله- در مناظره ایشان با
مسیلمه کذاب، از
مدعیان دروغین پیامبری، همراه ایشان بود. ایشان پس از پاسخ گفتن به مسیلمه، با روی گرداندن از او به ثابت دستور داد تا جواب مسیلمه را بدهد.
از پاسخ ثابت به مسیلمه، گزارشی در دست نیست.
ثابت را از سخنگویان انصار در
سقیفه دانستهاند.
موضع گیری وی در رویدادهای پس از آن متناقض گزارش شده است. بر پایه گزارش شیخ مفید، ثابت پس از آن که ماجرای تهاجم به خانه
حضرت فاطمه -سلام الله علیها- و قصد مهاجمان برای به آتش کشیدن آن را از زبان
حضرت علی -علیه السلام -شنید، به او گفت: «دستم را از دستت جدا نمیکنم تا در پیشگاهت کشته شوم.»
اما در گزارش
علامه مجلسی، ثابت از همراهان در حمله به خانه علی برای
بیعت ستاندن از او شمرده شده است.
اگر این گزارش درست باشد، ثابت را باید از حامیان
خلافت ابوبکر دانست.
ثابت به شیوه انتخاب فرماندهان جنگهای رده از میان مهاجران و بی اعتنایی به انصار اعتراض کرد و موجب شد که ابوبکر فرماندهی انصار را در نبرد با
طلیحه (۱۱ ق.)
و نیز نبرد با
مسیلمه کذاب به سال ۱۱ ق. به او وانهد.
وی در این نبرد، دلیری کم نظیری نشان داد و به گریختن بعضی از مسلمانان اعتراض کرد و در همین نبرد به
شهادت سید.
یعقوبی بر خلاف سخن مشهور، از زندگانی ثابت در
سال ۳۵ق. گزارش داده و در بخش آغاز خلافت
امیرالمؤمنی ن -علیه السلام - (۳۵ ق.) ثابت را نخستین کسی از انصار دانسته که در سخنرانی خود، با ستایش حضرت علی- علیهالسّلام -و شمارش برتریهای ایشان، حمایت و بیعتش را از وی اعلام کرد.
محسن امین به پشتوانه همین گزارش، ثابت را از بزرگان
شیعه میداند.
این احتمال در میان است که میان وی و
ثابت بن قیس بن خطیم اشتباه رخ داده باشد.
(۱) اسباب النزول، الواحدی (م. ۴۶۸ق.)، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
(۲) الاستیعاب، ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
(۳) اسد الغابه، ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۴) الاصابه، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
(۵) اعیان الشیعه، سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
(۶) الامالی، المفید (م. ۴۱۳ق.)، به کوشش غفاری و استاد ولی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
(۷) امتاع الاسماع، المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۸) انساب الاشراف، البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۹) بحار الانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۱۰) البدایة و النهایه، ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
(۱۱) تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق.
(۱۲) تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
(۱۳) تاریخ خلیفه، خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
(۱۴) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۵) تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه (م. ۲۶۲ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق. تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۱۶) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق.
(۱۷) تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان)، الثعلبی (م. ۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
(۱۸) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م. ۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۱۹) تهذیب التهذیب، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
(۲۰) الثقات، ابن حبان (م. ۳۵۴ق.)، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
(۲۱) جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق.
(۲۲) جمهرة انساب العرب، ابن حزم (م. ۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۲۳) الدر المنثور، السیوطی (م. ۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
(۲۴) سبل الهدی، محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۲۵) سنن الدارقطنی، الدارقطنی (م. ۳۸۵ق.)، به کوشش مجدی الشوری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
(۲۶) سیر اعلام النبلاء، الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
(۲۷) السیرة الحلبیه، الحلبی (م. ۱۰۴۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
(۲۸) السیرة النبویه، ابن هشام (م. ۲۱۳ق./۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
(۲۹) سیره ابن اسحق (السیر و المغازی)، ابن اسحق (م. ۱۵۱ق.)، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۶۸ش.
(۳۰) شرح اصول کافی، محمد صالح مازندرانی (م. ۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
(۳۱) صبح الاعشی، احمد القلقشندی (م. ۸۲۱ق.)، به کوشش زکار، دمشق، وزارة الثقافه، ۱۹۸۱م.
(۳۲) صحیح البخاری، البخاری (م. ۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
(۳۳) الطبقات الکبری، ابن سعد (م. ۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۳۴) الطبقات، خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۳۵) الطرائف، ابن طاوس (م. ۶۶۴ق.)، قم، مطبعة الخیام، ۱۳۹۹ق.
(۳۶) العقد الفرید، احمد بن عبدربه (م. ۳۲۸ق.)، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۴ق.
(۳۷) فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه.
(۳۸) الکامل فی التاریخ، علی ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۳۹) مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۴۰) المحبر، ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
(۴۱) المعجم الکبیر، الطبرانی (م. ۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۴۲) المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۴۳) المفصل، جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۷۶م.
(۴۴) مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، تهران، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق.
(۴۵) المنتظم، ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
(۴۶) النسب، ابن سلام الهروی (م. ۲۲۴ق.)، به کوشش مریم محمد، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «ثابت بن قیس».