• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جابر بن عبدالله انصاری (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جابر بن عبدالله انصاری صحابی پیامبر اسلام (ص) است که در بسیاری از غزوه‌ها و سرایا شرکت کرد. جابر، راوی حدیث لوح است - که دربردارنده نام امامان شیعه از زبان پیامبر(ص) است.



او از قبیله خزرج، حاضر در بیعت عقبه دوم، راوی حدیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، از اصحاب پنج امام نخستین علیهم السلام و آخرین صحابی وفات یافته در مدینه بود. بنا بر قولی، آیه ۲۳۲ بقره : ۲ درباره جلوگیری جابر از ازدواج دوباره دختر عموی مطلقه اش با شوهر پیشین خویش نازل شد و خداوند جابر را از چنین کاری بازداشت. آیه ۱۱ سوره نساء در پی پرسش جابر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم درباره چگونگی وصیت اموالش نازل شد. آیه ۱۲۷ نساء نیز پس از آن نازل گردید که جابر از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم درباره حکم ارث زنان پرسید، و همچنین از خود جابر نقل شده که آیه میراث درباره پرسش او از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در مورد میزان سهم الارث خواهرانش نازل شد.


۱. به نقل برخی مفسران از جابر، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وی و گروهی را به سریه‌ای (خبط) فرستاد و بر اثر تاریکی نتوانستند قبله را تشخیص دهند و هر یک نظری دادند. چون صبح شد، خلاف جهتی که نماز خوانده بودند ثابت شد. وقتی از سفر بازگشتند از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در این باره پرسیدند. آن حضرت سکوت کرد و آیه «ولِلّهِ المَشرِقُ والمَغرِبُ فَاَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللّهِ اِنَّ اللّهَ وسِعٌ عَلیم؛ مشرق و مغرب از آن خداست و به هرسو رو کنید آن‌جا وجه خداست. خداوند بی نیاز و داناست» نازل و حکم آن مشخص شد. شأن نزول‌های دیگری نیز برای آیه ذکر شده است.
۲. به نقل سدّی، جابر دختر عمویی مطلّقه داشت. پس از انقضای عده شوهرش قصد رجوع به وی را داشت و زن نیز راضی بود؛ اما جابر (که خود را ولیّ او می‌دانست) در اعتراض به طلاقش با رجوع او مخالفت می‌کرد. آیه ۲۳۲ بقره در این باره نازل شد و از منع اولیای زن مطلّقه که مانع رجوع شوهر به همسرش بودند، نهی کرد و چنین رجوعی را پس از سپری شدن عده و با رضایت طرفین بی مانع و چنین عملی را مایه پاکی دانست:«واِذَا طَلَّقتُمُ النِّساءَ فَبَلَغنَ اَجَلَهُنَّ فَلا تَعضُلوهُنَّ اَن یَنکِحنَ اَزوجَهُنَّ اِذا تَرضَوا بَینَهُم بِالمَعروفِ ذلِکَ یوعَظُ بِهِ مَن کانَ مِنکُم یُؤمِنُ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ ذلِکُم اَزکی لَکُم واَطهَرُ واللّهُ یَعلَمُ واَنتُم لا تَعلَمون». شأن نزول‌های دیگری نیز برای این آیه ذکر شده است. بی تردید برادر و پسر عمو در فقه شیعه هیچ گونه ولایتی بر خواهر و دختر عموی خود ندارند. شاید در جاهلیت چنین حقی به غالب بستگان نزدیک داده می‌شد که در ازدواج زنان و دختران خویشاوندان دخالت کنند.
۳. مفسران به نقل خود جابر آورده‌اند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در بستر بیماری و در حال بیهوشی جابر از وی عیادت کرد و پس از وضو گرفتن مقدار مانده آب را بر روی جابر پاشید و او پس از بهبودی عرض کرد:ای رسول خدا! تکلیف اموال من پس از درگذشتم چیست؟ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سکوت کرد. چیزی نگذشت که آیات ۱۱ و ۱۲ نساء (مشهور به «آیه میراث» نازل شد و سهم وارث را مشخص کرد :«یوصیکُمُ اللّهُ فی اَولدِکُم لِلذَّکَرِ مِثلُ حَظِّ الاُنثَیَینِ فَاِن کُنَّ نِساءً فَوقَ اثنَتَینِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ واِن کانَت وحِدَةً فَلَهَا النِّصفُ ولاَِبَوَیهِ لِکُلِّ وحِدٍ مِنهُمَا السُّدُسُ مِمّا تَرَکَ اِن کانَ لَهُ وَلَدٌ فَاِن لَم یَکُن لَهُ وَلَدٌ...». خداوند در آیه نخست حکم طبقه اول وارثان (فرزندان، پدران و مادران) را که بر دیگر خویشاوندان مقدم هستند و در آیه بعدی چگونگی ارث زن و شوهر از یکدیگر را بیان کرده است.
۴. برخی مفسران به نقل از جابر آورده‌اند که وی بیمار شد و به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم عرض کرد: وارث من فقط خواهرانم (به تعداد۷ یا ۹نفر) هستند. میراث آن‌ها چگونه است؟ آیا برای آنان به ثلث (یا ثلثین) وصیت نکنم؟ آیه ۱۷۶ نساء مشهور به آیه «فرایض» نازل شد و حکم میراث آنان را روشن ساخت. به عقیده برخی مفسران، این آخرین آیه‌ای است که درباره احکام اسلام بر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نازل شده است :«یَستَفتونَکَ قُلِ اللّهُ یُفتیکُم فِی الکَلالَةِ اِنِ امرُؤٌا هَلَکَ لَیسَ لَهُ وَلَدٌ...». این آیه مقدار ارث برادران و خواهران را بیان می‌کند و بر خلاف آیه ۱۲ نساء که ناظر به ارث برادران و خواهران مادری است، آیه مورد بحث درباره برادران و خواهران پدری و مادری یا پدری سخن می‌گوید.
۵. برپایه نقلی، جابر دختر عمویی نابینا و بی بهره از جمال داشت که اموالی از پدرش به ارث برده بود. جابر از ازدواج با او کراهت داشت و از ازدواج وی با فردی دیگر به سبب احتمال از دست رفتن میراثش بیم داشت، از این رو از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در این باره پرسید و آیه ۱۲۷ نساء نازل شد. در گزارش دیگری آمده است که در پی پرسش جابر درباره ارث بردن زن نابینا و زشترو این آیه نازل شد و سخن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را درباره ارث بردن چنین زنی تأیید کرد :«ویَستَفتونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللّهُ یُفتیکُم فیهِنَّ وما یُتلی عَلَیکُم فِی الکِتبِ فی یَتمَی النِّساءِ الّتی لا تُؤتونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ وتَرغَبونَ اَن تَنکِحوهُنَّ والمُستَضعَفینَ مِنَ الوِلدنِ واَن تَقوموا لِلیَتمی بِالقِسطِ وما تَفعَلوا مِن خَیرٍ فَاِنَّ اللّهَ کَانَ بِهِ عَلیما»؛ از تو درباره زنان فتوا می‌خواهند. بگو: خداست که درباره آنان به شما فتوا می‌دهد، چنان که پیش‌تر نیز احکامی را درباره آنان بیان کرد و نیز خداست که در این کتاب درباره آنچه در خصوص زنان یتیم بر شما تلاوت می‌شود، به شما فتوا می‌دهد؛ زنان یتیمی که حقوق مقررشان را از آنان دریغ می‌دارید و از این‌که با آن‌ها ازدواج کنید، دوری می‌کنید و نیز خداست که در این کتاب درباره کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که حقوقشان را از میراث نمی‌دهید به شما فتوا می‌دهد (و شما را از پایمال کردن حقشان برحذر می‌دارد) و همچنین خداست که درباره یتیمان به شما فتوا می‌دهد که با آنان به عدل و داد رفتار کنید و هر کار نیکی انجام دهید خدا آن را می‌داند».


۱. رجال الطوسی، طوسی، ص۵۹ به بعد.    
۲. البدء و التاریخ، مقدسی، ج۵، ص۱۱۶.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۱۲۷.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۱۷۶.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۱۵.    
۸. اسباب النزول، واحدی، علی بن احمد، ص۳۷.    
۹. نواسخ القرآن، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، ص ۴۷.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۱۱. جامع البیان، طبری، محمد بن جرير، ج ۵، ص۲۱.    
۱۲. اسباب النزول، واحدی، علی بن احمد، ص ۸۲.    
۱۳. مجمع البیان فی تفسير القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج ۲، ص ۱۰۹.    
۱۴. فقه القرآن، قطب راوندی، سعيد بن هبه‌الله، ج ۲، ص ۱۸۱.    
۱۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج ۲، ص ۱۸۱.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۱۱-۱۲.    
۱۷. جامع البیان، طبری، محمد بن جرير، ج۷، ص۳۳.    
۱۸. اسباب النزول، واحدی، علی بن احمد، ص ۱۴۴-۱۴۵.    
۱۹. مجمع البیان فی تفسير القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج ۳، ص ۲۸-۲۹.    
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۱۷۶.    
۲۱. زادالمسیر فی علم التفسير، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، ج ۱، ص ۵۰۳.    
۲۲. مجمع البیان فی تفسير القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج ۳، ص ۲۵۴.    
۲۳. احکام القرآن، جصاص، احمد بن علی، ج ۲، ص ۱۰۹.    
۲۴. جامع البیان، طبری، محمد بن جرير، ج۹، ص۴۳۳.    
۲۵. مجمع البیان فی تفسير القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج ۳، ص ۲۵۴.    
۲۶. نساء/سوره۴، آیه۱۲.    
۲۷. نساء/سوره۴، آیه۱۲۷.    
۲۸. جامع البیان، طبری، محمد بن جرير، ج۹، ص۲۵۷.    
۲۹. تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج ۳، ص ۳۴۴.    
۳۰. جامع البیان، طبری، محمد بن جرير، ج۹، ص ۱۹۳.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جابر بن عبدالله انصاری».    



جعبه ابزار