• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جرهم (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جرهم از اعراب عاربه که از یمن به مکه آمده و آن جا ساکن شدند و سپس از دایی زادگان اسماعیل علیه السلام گشتند.
[۳] الروض الانف، ج۱، ص۹۱.
آنان اولین کسانی بودند که دعوت ابراهیم علیه السلام به حج را پاسخ دادند.



برخی مفسران مقصود از «اهله» در آیات ۵۴ و ۵۵ سوره مریم، واذکر فی الکتاب اسماعیل انه کان صادق الوعد وکان رسولا نبیا •وکان یامر اهله بالصلاة والزکاة وکان عند ربه مرضیا (و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن زيرا كه او درست ‌وعده و فرستاده‌اى پيامبر بود •و خاندان خود را به نماز و زكات فرمان مى‌ داد و همواره نزد پروردگارش پسنديده(رفتار) بود.) را «جرهم» دانسته‌اند که اسماعیل علیه السلام فرزند ابراهیم علیه‌السّلام به سوی آنان مبعوث شد و آنان را دعوت به نماز کرد.

۱.۱ - اسماعیل صادق الوعد

«مفسرین در اینکه این اسماعیل کیست اختلاف کرده اند، بیشتر آنها گفته اند که او فرزند ابراهیم خلیل الرحمان است و اگر او را تنها نام برده و از اسحاق و یعقوب نام نبرد براى این بوده که نسبت به خصوص او عنایت داشته است . و بعضى گفته اند: اسماعیل بن حزقیل یکى از انبیاى بنى اسرائیل است ، چون اگر فرزند ابراهیم بود مى بایست اسحاق و یعقوب را هم نام مى برد.
دلیلى که بیشتر مفسرین براى نظریه خود آورده اند ((که به خصوص ‌ اسماعیل عنایت داشته)) حرف صحیحى نیست ، زیرا اگر چنین بود جا داشت که نام وى را بعد از نام ابراهیم و قبل از داستان موسى ذکر کند نه بعد از داستان او. وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصلَوةِ وَ الزَّکَوةِ وَ کانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا مراد از ((اهل او)) به طورى که از ظاهر لفظ بر مى آید خواص از عترت و عشیره و قوم او است ، بعضى گفته اند مراد از اهل او امت او است . ولى سخنى است بدون دلیل .
و مراد از ((مرضىّ)) بودن نزد پروردگارش این است که نفس او مرضى است نه عملش ، همچنانکه بعضى از مفسرین به همین معنا تفسیرش کرده اند، چون اطلاق لفظ با تقیید مخصوص رضاى به عمل نمى سازد.»
«در اين دو آيه، صادق الوعد بودن، پيامبر عالى‌مقام بودن، امر به نماز و پيوند و رابطه با خالق داشتن، امر به زكات و رابطه با خلق خدا برقرار نمودن، و بالاخره كارهائى انجام دادن كه جلب خشنودى خدا را كند، از صفات اين پيامبر بزرگ الهى شمرده شده است.
تكيه، روى وفاى به عهد ، و توجه به تربيت خانواده، به اهميت فوق العاده اين دو وظيفه الهى اشاره مى‌كند كه: يكى قبل از مقام نبوت او ذكر شده و ديگرى بلافاصله بعد از مقام نبوت.
در حقيقت تا انسان «صادق» نباشد، محال است به مقام والاى رسالت برسد؛ چرا كه اولين شرط اين مقام آن است كه وحى الهى را بى‌كم و كاست، به بندگانش برساند، و لذا، حتى افراد معدودى كه مقام عصمت را در پاره‌اى از ابعادش در انبياء انكار مى‌كنند، مسأله صدق پيامبران را به عنوان يك شرط اساسى پذيرفته‌اند، صدق و راستى در خبرها، در وعده‌ها و در همه چيز.
در روايتى مى‌خوانيم: اين كه خداوند اسماعيل را، «صادق الوعد» شمرده به خاطر اين است كه: او به قدرى در وفاى به وعده‌اش اصرار داشت كه با كسى در محلى وعده‌اى گذارده بود، او نيامد، اسماعيل همچنان تا يك سال در انتظار او بود! هنگامى كه بعد از اين مدت آمد، اسماعيل گفت: من همواره در انتظار تو بودم! »


۱. الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۴۲.    
۲. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۷۳.    
۳. الروض الانف، ج۱، ص۹۱.
۴. مریم/سوره۱۹، آیه۵۴.    
۵. مریم/سوره۱۹، آیه۵۵.    
۶. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۶، ص۴۲۹.    
۷. تفسیر قرطبی، ج۱۱، ص۱۱۶.    
۸. تفسیر التحریروالتنویر، ابن عاشور، ج۱۶، ص۱۲۹.    
۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۴، ص۸۴.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۱۰۹.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جرهم».    



جعبه ابزار