جریان برائت عقلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیا برای اجرای برائت عقلی،شرط خاصی مطرح شده است یا نه؟
مرحوم آخوند خراسانی صاحب کفایه معتقد است: تنها شرطی که در جریان برائت عقلی مطرح است
فحص از
ادله اجتهادیه است.
نظر استاد سبحانی در این باره این است که در
شبهات حکمیه باید
فحص کرد ولی در
شبهات موضوعیه در غیر از
طهارت و
نجاست اگر
فحص کردن آسان باشد باید
فحص کرد.
اصالة البرائة گاه عقلی است (عقاب بلا بیان) و گاه نقلی است (رفع عن امتی ما لا یعلمون) بحث ما در
برائت عقلی است.
اما شرط برائت عقلی
فحص است یعنی قبل از عمل به
برائت باید
فحص کنیم که آیا
دلیل اجتهادی وجود دارد یا نه و این مسئله را با سه دلیل مطرح می کنیم که البته روح هر سه دلیل یکی است:
برای وجوب
فحص دلایل متعددی اقامه شده است که به برخی از آن ها اشاره می نماییم.
اولا:
شارع مقدس بدون بیان
عقاب نمی کند و
عقاب باید بعد از بیان و آن هم بیان واصل صورت بگیرد و الا اگر شارع بگوید ولی به دست من نرسد عقابی هم در صورت مخالفت وجود ندارد. ثانیا: معنای واصل این نیست که درب خانه ی هر فرد را بزنند و برنامه ی او را به دستش بدهند. از این رو مولی باید
تکلیف را در مظان و جایگاه هایی قرار دهد که اگر عبد به آن مظان مراجعه کند
تکلیف خود را بتواند پیدا کند. در اسلام هم
تکالیف در اختیار
ائمه قرار داشت و آنها هم در اختیار شاگردان خود قرار داده اند و آنها هم در جوامع اولیة و ثانویة نوشته اند و اگر
مجتهد به این کتب مراجعه کند اگر تکلیفی وجود داشته باشد آن را پیدا می کند.
برای
تنجز تکلیف دو راه وجود دارد: یا باید به
تکلیف علم داشته باشیم و یا احتمال دهیم که
تکلیف واصلی از سوی مولی رسیده باشد. اگر احتمال دهیم باید به آن ترتیب اثر دهیم به این شکل که مظان
تکلیف را بگردیم و پیدا کنیم.
تکلیف همیشه فرع
علم نیست زیرا قبل از
فحص تکلیف فرع یکی از این دو مورد است که یا عالم باشیم یا احتمال دهیم
تکلیف واصلی وجود داشته باشد که در صورت احتمال هم
تکلیف منجز می شود.
باید هنگام اجرای
برائت نزد
مولی عذر قطعی داشته باشم و این هنگامی حاصل می شود که مظان را بگردم و مطمئن شوم که آن
تکلیف وجود ندارد و عذر قاطع بعد از گشتن و پیدا نکردن حاصل می شود.
ثم ان العلامة الاصفهانی صاحب حاشیة بر کفایة بیان چهارمی دارد: بندگی برای خود رسم و رسومی دارد و اگر کسی بدون
فحص برائت جاری کند فهو خرج عن رسم العبودیة و زیٌ الرقیة و این به عبارتی ظلم به
مولی به حساب می آید.
خلاصه در
شبهات حکمیة حتما
فحص می خواهد و اما در
فحص در
شبهات موضوعیة می گوئیم: در
شبهه ی موضوعیة اگر علمش در آستین فرد است در آن باید
فحص کرد مثلا شب است و نمی دانم مایع مزبور آب است یا شراب در آنجا باید برق را روشن کرد و دید و
فحص در اینجا بسیار آسان است و باید علی القاعدة در آن
فحص کرد و ما پنج مورد مثال می زنیم که در آنها
فحص واجب است و حال آنکه همه از باب
شبهه ی موضوعیة است.
۱- من کشاورزی هستم و نمی دانم محصول من به
حد نصاب رسیده است یا نه در اینجا حتما باید آن را وزن کنم و نمی توانم بدون این کار بگویم که من علم به این ندارم که به
حد نصاب رسیده است و در نتیجه از زیر
زکات فرار کند.
۲- سال
حج است و نمی دانم
مستطیع هستم که در اینجا به راحتی باید به حساب بانکی و یا دفتر خود مراجعه کنم تا بدانم
مستطیع هستم و یا نه و نمی توانم به صرف عدم
علم حکم به
برائت کنم.
۳-
سال خمسی من است و نمی دانم
خمس به مالم تعلق گرفته است یا نه که باید
فحص کنم.
۴- در حال مسافرت هستم و نمی دانم چهار فرسخ رفتم یا نه اگر به راحتی می توانم به کیلومتر شمار ماشین نگاه کنم و یا از کسی بپرسم.
۵- به کسی بدهکارم ولی نمی دانم صد تومان است یا صد و پنجاه تومان و حال آنکه در دفترم مبلغ آن را یادداشت کرده ام.
خلاصه در هر جا اگر
فحص آسان باشد باید در آن
فحص کنیم ولی مثلا در قهوه خانه های
فحص آسان نیست و در همه ی آنها اصالة الطهارة جاری است. اللهم الا ان یقال که شارع در مسئله ی
طهارت آسان گرفته است و آن را باید استثناء کرد اما در غیر طهارت اگر دسترسی به
علم آسان باشد و اگر
فحص آسان باشد باید
فحص کرد.
خلاصه در
شبهات حکمیة باید
فحص کرد ولی در
شبهات موضوعیة در غیر از
طهارت و
نجاست اگر
فحص کردن آسان باشد باید
فحص کرد.
درس خارج حضرت آیت الله سبحانی ۱۹اردیبهشت ۸۹