جنة المعلاة (دانشنامهحج)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَنَّة المَعلاة قبرستان قدیمی مکه معروف به قبرستان ابوطالب و مدفن خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، تعداد بسیاری از
صحابه،
تابعین و بزرگان است. قرار گرفتن در برابر
کعبه از ویژگیهای منحصر به فرد این قبرستان است. طبق منابع حدیثی، روایاتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بیان جایگاه و شان این قبرستان و مدفونان در آن، وجود دارد. در گزارشها از ورود
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
مکه از این مسیر در
فتح مکه و
حجة الوداع خبر دادهاند. این قبرستان همواره مورد توجه و احترام عموم
مسلمانان، به ویژه مردم مکه، بود. برخی از
اهل سنت زیارت این قبرستان را،
مستحب دانستهاند. فقهای شیعه نیز ، ضمن تاکید بر استحباب دفن مردگان در این قبرستان، زیارت قبور اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز
حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) را در آن مستحب دانستهاند. قبرستان معلاة بارها بر اثر سیلهایی که
مسجدالحرام را نیز تهدید میکرد، آسیب دید و قبور این قبرستان را تخریب کرد.
جَنَّة المَعلاة، مشهورترین قبرستان مکه است که در
دوره جاهلی و
اسلام، محل دفن مردگان این شهر بود.
این قبرستان به سبب واقع شدن در ارتفاعات شمالی مکه، که معلاة خوانده میشد، بدین نام مشهور گردیده است.
این قبرستان در شمال شرقی مکه و در دامنه جنوب غربی
کوه حجون قرار دارد. سفرنامهنویسان متقدم، آن را خارج از دروازه قدیمی شهر (باب المَعلی یا المَعلاة) دانستهاند.
از این قبرستان با نامهای دیگری نیز یاد شده است؛ قبرستان مکه،
قبرستان حجون به سبب نزدیکی به کوه حجون،
مقبرة المُطَیبین
به سبب دفن شرکت کنندگان در
حِلف المطیبین،
جَبّانة المبارکه
(قبرستان پربرکت)، قبرستان مَعلی،
جنّة المعلّی،
قبرستان بنیهاشم
و نیز قبرستان ابوطالب، از نامهای مشهور آن نزد ایرانیان
است.
از پیشینه این قبرستان اطلاع دقیقی در دست نیست، اما با توجه به وجود گزارش دفن
قُصی بن کِلاب،
جد چهارم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در این قبرستان باید قدمت آن را حدود یک قرن پیش از ظهور اسلام دانست. بنا بر برخی گزارشها، پس از دفن قُصی در حجون، مردم مکه مردگان خود را در این قبرستان دفن کردند.
در گزارش
ازرقی (م. بعد از ۲۴۱ق) مردم مکه، در جاهلیت و صدر اسلام، مردگان خود را در سمت راست و بالای وادی که شامل
شعب ابیدُبّ (که به جَزَّارین
و دَحلة الجِن
نیز مشهور است) و شعب صُفی که در قدیم از آن به صفی الشباب یاد میشد
و نیز در سمت چپ که شعبی متصل به گردنه مدنیین (ریع الحجون)
بود، دفن میکردند. پس از اسلام، آنگاه که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سمت چپ قبرستان به نیکی یاد کرد، مردم مکه مردگان خود را فقط در آن قسمت به خاک سپردند
و نام حجون نیز بر این قسمت اطلاق گردید. به مرور زمان دیگر کسی این نام را برای سمت راست دره به کار نبرد و مردگان خود را نیز در آن قسمت دفن نکردند.
قسمت چپ قبرستان را، به سبب وجود حجون، شعب المقبره نیز خواندهاند.
قرار گرفتن در برابر کعبه از ویژگیهای منحصر به فرد این شعب و قبرستان است.
اشعار به جامانده از صدر اسلام، در وصف این قبرستان و مردگان آن، بیانگر جایگاه این قبرستان در مقایسه با دیگر قبرستانهای مکه است.
در قدیم، از وسط این قبرستان، راهی بود که مردم برای ورود و خروج به مکه از آن استفاده میکردند و در منابع به نامهای مختلفی شناخته میشد؛ از آن جمله است: ثنیة العُلیا،
کَداء،
ثنیة الحجون
و ثنیة المقبره.
در گزارشها از ورود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مکه از این مسیر در فتح مکه (
سال هشتم) و حجة الوداع (
سال دهم) خبر دادهاند.
مسجد الجن (مسجد الحَرَس) نزدیک قبرستان واقع است.
فاصله این قبرستان در قرن
۱۳ق تا
باب بنیشیبه، از درهای شمال شرقی مسجدالحرام، ۲۱۲۷ ذرع (حدود ۱۰۴۲ متر) است.
روایاتی از زبان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بیان جایگاه و شان این قبرستان، در منابع حدیثی، وجود دارد. به روایتی، آن حضرت، این قبرستان را قبرستانی نیکو دانست.
در روایتی مدفونان این قبرستان در
قیامت ایمن مبعوث خواهند شد.
این قبرستان همواره مورد توجه و احترام عموم مسلمانان، به ویژه مردم مکه، بود. برخی از اهل سنت زیارت این قبرستان را، به سبب آن که تعدادی از صحابه، تابعان و بزرگان در آن جای گرفتهاند، مستحب دانستهاند.
فقهای شیعه، ضمن تاکید بر استحباب دفن مردگان در این قبرستان،
زیارت قبور اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز خدیجه (علیهاالسّلام)،
ابوطالب و
قاسم، فرزند رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، و نیز
ختم قرآن را در آن مستحب دانستهاند.
زیارتنامههایی نیز برای صاحبان این قبور نقل شده است.
زیارت قبر حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) توسط
امام حسین (علیهالسّلام) و خواندن
نماز در کنار آن، بیانگر شان و مقام برخی از مدفونان در این قبرستان است.
ابن جبیر (م،
۶۱۲ق) در بیان آداب مردم مکه، در اعیاد، از حضور مردم در این قبرستان، پس از خواندن
نماز عید در مسجدالحرام، خبر داده است.
همچنین از سنت مردم مکه برای حضور در کنار قبر خدیجه، در شبهای یازدهم هر ماه، و قبر منسوب به
آمنه، مادر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در شبهای هشتم هر ماه و قرائت قرآن، خبر دادهاند.
برخی بر این عقیده بودند که این قبرستان، به سبب جایگاه و شان والایش، تنها پذیرای مؤمنان است و مکانهایی از آن، محل استجابت دعاست.
در روایتی خداوند اهل بقیع را همسایگان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهل معلاة را همسایگان خود خوانده است.
همچنین، بر پایه روایاتی منسوب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در روز قیامت از این قبرستان هفتاد هزار نفر، با چهرههایی همچون ماه، برانگیخته و بدون حساب وارد
بهشت میشوند. هریک از اینان نیز هفتاد هزار نفر را شفاعت میکنند.
مدفونان این قبرستان، همراه با مدفونان
بقیع، برای ورود به بهشت فراخوانده میشوند.
منابع متعدد، از تعداد بسیاری از صحابه، تابعین و بزرگان مدفون در این قبرستان نام بردهاند:
قُصی بن کِلاب
و
عبدالمطلب از اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
ابوطالب عموی حضرت،
خدیجه همسر ایشان،
قاسم و عبدالله (طیب) فرزندان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از خدیجه (علیهاالسّلام)،
از خاندان مدفون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این قبرستاناند. برخی، از
عبدمناف و
هاشم، جد سوم و دوم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
و نیز آمنه، مادر حضرت
نیز، به عنوان دیگر خاندان مدفون در این قبرستان یاد کردهاند. این در حالی است که منابع از دفن هاشم در
غزه فلسطین
و آمنه در
ابواء مدینه حکایت دارند.
یاسر،
سمیه و
عبدالله، پدر، مادر و برادر عمار،
اسماء و
عبدالرحمن،
فرزندان ابوبکر،
زینب خواهر
عثمان بن مظعون جُمحی و همسر
عمر بن خطاب و
عبدالله بن زبیر از صحابی مدفون هستند.
ابوسعید ابراهیم بن طهمان هروی (م،
۶۸ق)،
اسماعیل بن امیه اموی (م.
۱۴۴ق) و
حنظلة بن ابیسفیان جمحی (م.
۱۵۱ق) از تابعین مدفون در این قبرستاناند.
همچنین
منصور خلیفه عباسی (م،
۱۵۸ق)،
فُضیل بن عیاض تیمی (م،
۱۸۷ق) از عرفای قرن دوم،
سُفیان بن عُیینه (م،
۱۹۸ق)،
امام الحرمین
ابوطالب حنفی ابهری، فقیه شافعی (م،
۶۲۴ق)،
شریف برکات امیر مکه (
۸۵۲ق-
۸۵۹ق)،
ابن فهد مؤلف
اتحاف الوری (م،
۸۸۵ق) و فرزندش عبدالعزیز مؤلف
بلوغ القری (م،
۹۲۲ق)،
میرزا محمد بن علی استرآبادی (م.
۱۰۲۸ق) از علمای شیعه مجاور بیتالله الحرام و مؤلف
منهج المقال،
شیخ محمد بن حسن نوه
شهید ثانی (م،۱۰۳۰ق) مؤلف
روضة الخواطر و
نزهة النواظر،
سید زینالعابدین کاشانی از بانیان کعبه پس از سیل سال
۱۰۳۹ق از دیگر مدفونان در این قبرستان هستند.
فیروزآبادی (م،
۸۱۷ق) از جمله اولین مؤلفانی است که نام تعدادی از مردان و زنان صحابی و تابعین مدفون در این قبرستان را آورده است که از آن جملهاند:
ابوقحافه عثمان بن عامر پدر
ابوبکر،
ابوواقد لیثی مدنی از حاضران در
بدر،
خُبیب بن عَدی و
زید بن دَثنه از شهدای
حادثه رجیع (
سال چهارم)،
سکران بن
عمرو بن عبد شمس از
مهاجران به
حبشه،
سلمة بن میلاء جُهَنی از شهدای فتح مکه،
ابومَحذوره مؤذن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
شیبة بن عثمان و پسرعمویش
عثمان بن طلحه از کلیدداران کعبه،
صَفوان بن امیه و
لبید بن ربه از
مؤلفة القلوب،
عبدالله بن شهاب بن عبدالله جد
ابن شهاب زهری،
عبدالله بن عامر بن کُرَیز از کارگزاران عثمان،
عبدالله فرزند
عمرو بن عاص سهمی،
ابوموسی اشعری،
عَتاب بن اُسید اولین کارگزار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مکه،
محمد بن حاطب جُمحی از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و علی (علیهالسّلام)،
مُسور بن مَخرمه و
ابوسَبرة بن ابیرُهم از مهاجران به حبشه و مدینه.
به تصریح منابع متقدم، بسیاری از قبور صحابه، تابعین و بزرگان، در این قبرستان، ناشناخته مانده و مردم مکه، مکان دقیق آنها را فراموش کردهاند.
تنها تعداد اندکی از این قبور مشخص بوده
و بناها و بارگاههایی نیز روی آنها ساخته شده است؛ از جمله این بناها میتوان به گنبد و بارگاهی بر قبر خدیجه (علیهاالسّلام) اشاره کرد.
ابن بطوطه (م،
۷۷۹ق)
و شهید اول (م،۷۸۶ق)
قبر خدیجه (علیهاالسّلام) را در این قبرستان از قبور شناخته شده و معروف دانستهاند.
این در حالی است که
مرجانی (م. بعد از
۷۷۰ق) در گزارشی آورده که مکان قبر حضرت، در عالم خواب، به یکی از نیکان که نام او در این خبر معلوم نیست، الهام شده است. بر اساس این گزارش، وی در خواب دید که قبر حضرت، کنار قبر فضیل بن عیاض است.
برخی از مؤلفان اهل سنت، در سدههای بعد، با اعتماد به این گزارش، در تعیین محل قبر خدیجه (علیهاالسّلام) تشکیک کردهاند.
شان و جایگاه خدیجه (علیهاالسّلام) نزد مسلمانان، و سنتِ زیارت قبور نزد اهل مکه و حاجیان، که برگرفته از سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، صحت گزارش مرجانی را با تردید همراه میسازد. نامعلوم بودن نام کسی که قبر خدیجه (علیهاالسّلام) را شناسایی کرده، از دیگر شواهد ضعف این روایت است. این در حالی است که نه تنها در هیچیک از منابع همعصر با مرجانی چنین گزارشی نیامده، بلکه معاصران وی، از معروف و مشهور بودن قبر خدیجه (علیهاالسّلام) سخن گفتهاند.
مرجانی در سال
۷۲۹ق سنگی با عبارت «ان هذا قبر السیده خدیجه» دیده است.
بعدها صندوقی چوبی برای نصب روی قبر خدیجه (علیهاالسّلام) ساخته شد تا آن که در سال
۹۵۰ق محمد بن سلیمان، از صاحب منصبان
مصر، در حکومت
داوود پاشا، والی مصر، روی قبر بارگاه و گنبدی از سنگ شُمیسی ساخت و روی قبر نیز صندوقی تازه گذاشت و پارچهای فاخر بر آن نهاد و برای بارگاه خادمی معین کرد.
این بارگاه، پس از تخریب به دست
آل سعود در سال
۱۲۴۲ق بازسازی شد
و تا قرن
۱۴ق باقی ماند. گزارشها از ارسال پارچههایی از سوی حاکمان عثمانی مصر، برای استفاده بر روی صندوق این بارگاه و نیز قبر منسوب به آمنه در دهه
۱۲۶۰ق، حکایت دارند.
در سفرنامههای دوره قاجاری نیز گزارشهایی از بارگاه و ضریح حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) ارائه شده است:
میرزا محمد حسین فراهانی، در سفر
حج خود به سال
۱۳۰۲ق، از وجود ضریح چوبی در این بارگاه و نیز پارچه مخمل گلابتوندوزی شده بر قبر حضرت سخن گفته و به حضور متولی و خادم و نیز زیارتنامهخوان، برای این بارگاه، اشاره کرده است.
نزدیک قبر خدیجه (علیهاالسّلام) قبر
ابوطالب بن
حسن بن ابینُمی (م،
۱۰۱۲ق) و قبر
عبدالمطلب بن غالب (م.
۱۳۰۰ق)، از امرای مکه، قرار دارد.
روی این دو قبر نیز بارگاههایی ساخته شده بود. روی قبر منسوب به آمنه گنبد و بارگاهی در
۱۲۴۲ق توسط
عیسی شیخ الحرم،
و روی قبر عبدالرحمن بن ابیبکر در سمت راست قبر خدیجه، بنایی چهارگوش، در زمان
سلطان عبدالمجید (حک:
۱۲۳۷ق-
۱۲۷۷ق)، ساخته شد. این قبر، تا پیش از این سال، تنها صندوقی چوبی داشت.
بناها و گنبدهای دیگری نیز بر روی برخی از قبور ساخته شد که از آن جمله است: اسماء دختر ابوبکر،
عبدالله بن زبیر،
ابوالبرکات بن ظهیره امیر مکه،
شیخ محمد جان نقشبندی از ذریه
محمد بن حنفیه (م،
۱۲۶۸ق)
و حسن بن ابینمی از شرفای مکه.
اولیا چلبی (م،
۱۰۹۴ق)، در گزارش سفر خود به مکه و زیارت قبورِ این قبرستان، از وجود ۷۵ بارگاه گنبدپوش خبر داده است.
برخی گزارشها از وجود بارگاهها و قبور خانوادگی در این قبرستان حکایت دارند که از آن جمله میتوان به بارگاه حسن بن ابینمی اشاره کرد که دربردارنده قبور برخی از فرزندان و نوادگان وی بوده است.
با تسلط
وهابیت بر مکه و تاسیس اولین دولت سعودی، تمامی بناها و گنبدهای موجود در جنة المعلاة، در روز چهارشنبه ۲۹
ربیعالثانی سال
۱۲۱۸ق، ویران گردید و قبور این قبرستان، با زمین، همسطح شد.
پس از انقراض این دولت به دست نیروهای عثمانی، بار دیگر گنبدی بر قبر و بارگاه حضرت خدیجه ساخته شد. اما این بنا نیز در سال
۱۳۴۳ق و به دنبال تشکیل دولت سوم سعودی تخریب گردید.
طبق گزارشات تاریخی حوادث متعددی در این قبرستان ثبت شده است:
حجاج بن یوسف ثقفی، در سال
۶۲ق، پس از سرکوب عبدالله بن زبیر، جنازه وی را در این قبرستان به دار کشید.
ابن جبیر از ویرانههای بنایی در این مکان یاد میکند که بر پایه عبارات او، بعدها به یادبود ابن زبیر ساخته شد. اما چون به مکانی برای لعن حجاج تبدیل شده بود، توسط مردمان
طائف تخریب شد.
قبرستان معلاة بارها بر اثر سیلهایی که مسجدالحرام را نیز تهدید میکرد، آسیب دید؛ از آن جمله باید به سیلی در سال
۷۳۸ق اشاره کرد که قبور این قبرستان را تخریب کرد.
در سال
۸۲۵ق، دیوارهای این قبرستان، در اثر سیلی که به کعبه نیز آسیب رساند، تخریب شد.
توجه اهالی مکه و نیز حاجیان به قبرستان معلاة و حضور اینان در برخی روزهای هفته و اعیاد که پیش از این بدان اشاره شد، سبب شد تا در سال
۱۰۹۷ق به دستور
سلیمان امیر یاخور وزیر (وزارت از سال
۱۰۹۷ق) و توسط
شلبی عثمان حمیدان وزیر مکه، برای ایجاد نظم و نظافت، قبرستان به دو قسمت تقسیم گردد و دور هر قسمت، دیواری با درهای ورودی، ساخته شد.
تاتار عثمان پاشا امیر جده (امارت:
۱۲۵۷ق-
۱۲۶۰ق) این دیوار را بازسازی کرد.
در قرن
۱۴ق نیز از وجود این دیوار سنگی به دور قبرستان گزارش شده است.
در سال
۱۳۸۳ق و در حکومت سعودی این قبرستان ساماندهی، و دیوار آن بازسازی شد.
شان و جایگاه این قبرستان که اشتیاق مسلمانان به دفن مردگان خود در این قبرستان را همراه داشت، موجب گردید تا بارها محدوده آن گسترش یابد. منابع، اول بار از تراشیده شدن کوه حجون در قرن سوم، و توسعه قبرستان از سمت کوه تا ثنیه اذاخر، به سبب افزایش مدفونان یاد کردهاند.
این قبرستان که در محله معروف به سلیمانیه قرار دارد، به دو ناحیه مجزا (قدیمی و جدید) شمالی و جنوبی تقسیم شده است. قسمت جلوی آن، قبرستان عمومی مکه، و قسمت عقب آن قبرستان قدیمی است که در دامنه کوه قرار گرفته است. این دو قسمت، با دیواری بلند و میلههای فلزی، از هم جدا شده است تا مانع دیده شدن قبر خدیجه (علیهاالسّلام) و قبور بنیهاشم و اجداد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تبرکجویی حاجیان و زائران شود.
این قبرستان در دوراهی خیابان مسجدالحرام و حجون قرار دارد.
در ورودی قسمت قدیمی، از سال
۱۳۹۶ق توسط آل سعود بر روی زائران مسدود گردید.
حاجیان و زائران تنها در روزها و ساعاتی از هفته اجازه دارند با ورود به قسمت جدید قبرستان، از پشت نردههای فلزی بخش قدیمی، به زیارت قبور خاندان و صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بپردازند. در زمان بسته بودن درهای قبرستان نیز آنان از روی پل حجون که از روی قبرستان عبور میکند، سنت زیارت قبور را به جا میآورند.
درباره این قبرستان و مدفونان آن کتابهایی نگاشته شده است که از آن جملهاند:
اِثارة الحجون الی زیارة الحجون نوشته
مجدالدین حافظ فیروزآبادی؛
الشرف الاعلی فی ذکر قبور بابِ المَعلی نوشته
جمالالدین محمد بن علی قرشی (م،
۸۳۷ق)، وی در این کتاب متن تعداد ۲۴ عدد از سنگ قبرهای علما، بزرگان و ملوک مدفونِ در این قبرستان را آورده است؛
احجار المَعلاة الشاهدیة بمکة المکرمه در معرفی تعداد فراوانی از سنگهای قبور کهن قبرستان، با تصاویر سنگها و بازخوانی آنها. این کتاب در سال
۱۴۲۵ق از سوی وزارت تعلیم و تربیت
عربستان منتشر شده است.
مقالهای نیز با نام جنة المعلاة توسط
سید علی قاضی عسکر، در فصلنامه میقات حج، و مقالهای دیگر با نام حجون نوشته
سیده رقیه میرابوالقاسمی، در
دانشنامه جهان اسلام، چاپ شده است.
(۱) آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۲) اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد (م،۸۸۵ق)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق.
(۳) اثارة الترغیب و التشویق الی المساجد الثلاثة و البیت العتیق، محمد بن اسحاق الخوارزمی (م،۸۲۷ق)، به کوشش محمدحسین الذهبی، مکه، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۸ق.
(۴) احکام و آداب حج (مناسک الحج)، سید محمدرضا گلپایگانی (م،۱۴۱۴ق)، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۳ق.
(۵) اخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقی (م،۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، مکه، دار الثقافه، ۱۴۱۵ق.
(۶) اخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه، محمد بن اسحاق الفاکهی (م،۲۷۵ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
(۷) الارج المسکی فی التاریخ المکی، علی بن عبدالقادر الطبری (م،۱۰۷۰ق)، تصحیح اشرف احمد جمال، مکه، مکتبه التجاریه، ۱۴۱۶ق.
(۸) الاستبصار فی عجائب الامصار، نویسندهای مراکشی (قرن۶ق)، تصحیح سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، دار الشئون الثقافیه، ۱۹۸۶م.
(۹) اسد الغابه فی معرفة الصحابه، علی بن محمد بن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق)، بیروت، دار الکتب العربی.
(۱۰) الاشارات الی معرفة الزیارات، علی بن ابیبکر الهروی (م،۶۱۱ق)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق.
(۱۱) افادة الانام بذکر اخبار بلد الله الحرام، عبدالله بن محمد الغازی (م،۱۳۶۵ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق.
(۱۲) انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری (م،۲۷۹ق)، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۳۹۴ق.
(۱۳) بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمد باقر المجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق)، تصحیح محمدباقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمدمهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
(۱۴) بقیع الغرقد فی دراسة شامله، محمدامین الامینی، تهران، مشعر، ۱۴۲۸ق.
(۱۵) بهجة النفوس و الاسرار، عبدالله المرجانی (م،۶۹۹ق)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م.
(۱۶) التاریخ القویم، محمد طاهر الکردی، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
(۱۷) التاریخ الکبیر، محمد بن اسماعیل البخاری (م،۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
(۱۸) تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی، سید محمد معصوم بکری (م،۱۰۱۹ق)، به کوشش داود پوته، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ش.
(۱۹) تاریخ مدینة دمشق، علی بن الحسن بن عساکر (م،۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۲۰) تاریخ مکه، دراسات فی السیاسه و العلم و الاجتماع و العمران، احمد السباعی (م،۱۴۰۴ق)، مکه، مطبوعات نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق.
(۲۱) تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۲۲) تحصیل المرام فی اخبار البیت الحرام و المشاعر العظام و مکه و الحرم و ولاتها الفخام، محمد بن احمد الصباغ (م،۱۳۲۱ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۲۴ق.
(۲۳) التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفه، شمسالدین محمد بن عبدالرحمن السخاوی (م،۹۰۲ق)، مدینه، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، ۱۴۲۹ق.
(۲۴) تذکرة الطریق فی مصائب حجاج بیت الله العتیق، حافظ محمد عبدالحسین هندی، به کوشش رسول جعفریان، قم، مورخ، ۱۳۸۶ش.
(۲۵) تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، تهران، انتشارات مکتبة المرتضویة لاحیاء الآثار الجعفریه، ۱۳۸۸ق.
(۲۶) جامع الاحادیث الجامع الصغیر و زوائده و الجامع الکبیر، عبدالرحمن بن ابیبکر السیوطی (۸۴۹-۹۱۱ق)، تحقیق عباس احمد صقر و احمد عبدالجواد، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۲۷) الجامع اللطیف فی فضل مکة و اهلها و بناء البیت الشریف، محمد ابن ظهیره (م،۹۸۶ق)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق.
(۲۸) دلیل الناسک، السید محسن الحکیم (م،۱۳۹۰ق)، به کوشش الطباطبایی، مدرسة دارالحکمه، ۱۴۱۶ق.
(۲۹) الرحلات المغربیة و الاندلسیه، عواطف محمد یوسف نواب، الریاض، مکتبة الملک فهد، ۱۴۱۷ق.
(۳۰) رحلة ابن بطوطه (تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار)، ابن بطوطه (م،۷۷۹ق)، تحقیق عبدالهادی تازی، رباط، اکادیمیه المملکه المغربیه، ۱۴۱۷ق.
(۳۱) رحلة ابن جبیر، محمد بن احمد بن جبیر (م،۶۱۴ق)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
(۳۲) الرحلة الحجازیه، اولیا چلبی، ترجمه احمد المرسی، قاهره، دار الافاق، ۱۹۹۹م.
(۳۳) سفرنامه فرهاد میرزا (هدایة السبیل و کفایة الدلیل)، فرهاد میرزا معتمد الدوله، تصحیح غلام رضا طباطبایی، تهران، علمی، ۱۳۶۶ش.
(۳۴) سفرنامه میرزا داوود وزیر وظایف، میرزا داوود وزیر وظایف (م،۱۳۲۷ق)، به کوشش قاضی عسکر، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۳۵) سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، محمد حسین فراهانی (م. قرن ۱۴)، به کوشش گلزاری، تهران، فردوسی، ۱۳۶۲.
(۳۶) شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، محمد ابن احمد التقی الفاسی (م،۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
(۳۷) الطبقات الکبری، محمد بن سعد (م،۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
(۳۸) العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، محمد بن احمد التقی الفاسی (م،۸۳۲ق.) به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق.
(۳۹) الفائق فی غریب الحدیث، محمود بن عمر الزمخشری (م،۵۳۸ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
(۴۰) کشف الارتیاب، سید محسن الامین (م،۱۳۷۱ق)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق.
(۴۱) کلمة التقوی (فتاوی)، محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
(۴۲) کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، علی بن حسامالدین الهندی (م،۹۷۵ق)، به کوشش بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۰۹ق.
(۴۳) الکنی و الالقاب، عباس قمی (۱۲۵۴-۱۳۱۹ش)، مقدمه محمدهادی امینی، تهران، انتشارات مکتبه الصدر، ۱۳۶۸ش.
(۴۴) لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰-۷۱۱ق)، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
(۴۵) مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت باشا (م،۱۳۵۳ق)، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق.
(۴۶) المسالک و الممالک، عبدالله بن عبدالعزیز البکری (م،۴۸۷ق)، به کوشش ادریان، فان لیوفن واندری فیری، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۲م.
(۴۷) المستدرک علی الصحیحین، محمد بن عبدالله الحکام النیسابوری (م،۴۰۵ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۴۸) مستند الشیعة فی احکام الشریعه، احمد بن محمد مهدی النراقی (۱۱۸۵-۱۲۴۵ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
(۴۹) مسند الامام احمد بن حنبل، احمد بن حنبل (م،۲۴۱ق)، بیروت، دار الصادر، بیتا.
(۵۰) المعالم الاثیره، محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
(۵۱) معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی (م،۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۵۲) المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰-۳۶۰ق)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۵۳) معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویه، عاتق بن غیث (م،۱۴۳۱ق)، مکه، دار مکه، ۱۴۰۲ق.
(۵۴) مناقب آل ابیطالب، ابن شهر آشوب (م،۵۸۸ق)، به کوشش گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
(۵۵) منائح الکرم فی اخبار مکة و البیت و ولاة الحرم، علی ابن تاجالدین السنجاری (م،۱۱۲۵ق)، تحقیق جمیل عبدالله محمد المصری، مکه، جامعةام القری، ۱۴۱۹ق.
(۵۶) موسوعة مرآة الحرمین الشریفین، ایوب صبری باشا (م،۱۲۹۰ق)، القاهره، دار الآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.
•
علی خیرخواه علوی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۹/۰۷.