• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جنتمور

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جَنْتَمور (یا چین‌تَمور)، اولین‌ حاکم‌ مغول‌ در خراسان‌ و مازندران‌ بود.



نام‌ او در منابع‌ به‌ صورتهای‌ جین‌تمور، جِنْدَمِر، چین‌تمور، جنتمور و جنتیمور ضبط‌ شده‌ است‌
[۱] ابوالغازی‌ بهادرخان‌، شجره‌ ترک‌، ج۱، ص‌۲۰۶ ـ ۲۰۷.
[۲] عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تاریخ‌ مغول‌، ج۱، ص۳۴.
[۳] هامرـ پورگشتال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۳۲.
جنتمور به‌ گفته‌ جوینی‌
[۴] جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۸.
از قوم‌ قَراخِتای‌ و به‌ نوشته‌ رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌
[۵] رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳۲.
از قوم‌ اونگ‌ (جمع‌ مغولی‌: اونگوت‌) بود. وی‌ در ۶۱۵ از طرف‌ جوجی‌ (متوفی‌ ۶۲۴)، پسر چنگیزخان ‌، برای‌ گرفتن‌ اطاعت ‌، به‌ شهر جَند اعزام‌ شد. اهالی‌ شهر ــ که‌ نماینده‌ پیشین‌ مغولان‌ را کشته‌ بودند ــ این‌ بار نیز به‌ قصد جان‌ سفیر ناخوانده‌، اجتماع‌ کردند. جنتمور ابتدا به‌ دلجویی‌ از مردم‌ و نصیحت‌ آنان‌ پرداخت‌ و، با زیرکی‌، خبر انصراف‌ از حمله‌ به‌ جند را به‌ آنان‌ داد و با لطایف‌الحیل‌ از صفوف‌ معاندان‌ گذشت‌ و سپس‌ اوضاع‌ شهر را به‌ اطلاع‌ جوجی‌ رساند.
[۶] رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹۰ ـ ۴۹۱.
[۷] میرخواند، ج‌ ۵، ص‌ ۸۹.
[۸] واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج‌ ۲، ص‌ ۸۶۴.
[۹] واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج۱، ص‌ ۴۱۵.
در صفر ۶۱۶، مغولان‌ جند را محاصره‌ و غارت‌ کردند.
[۱۰] رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹۱.



وقتی‌ که‌ سرزمین‌ آباد و پرجمعیت‌ خوارزم‌ به‌ دست‌ مغولان‌ افتاد، جوجی‌ سردار زیرک‌ خود، جنتمور، را در ۶۲۲ باسْقاقِ ( شحنه‌ ) خوارزم‌ گرداند.
[۱۱] جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۸.
[۱۲] واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج‌ ۲، ص‌ ۹۴۶.
[۱۳] واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج۱، ص‌ ۴۵۷.
جنتمور با مردم‌ آن‌ ناحیه‌ با ملایمت‌ رفتار می‌کرد و آنان‌ را به‌ «ایلی» (فرمانبرداری) مغولان‌ فرا می‌خواند و در مقابل‌، طاغیان‌ را به‌ سپاه‌ می‌سپرد.
[۱۴] جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۹.



او در لشکرکشی‌ چُرماغون (از امرای‌ مغول‌) برای‌ دفع‌ حملات‌ سلطان‌ جلال‌الدین‌ خوارزمشاه‌ مِنکُبِرنی‌ (حک: ۶۱۷ ـ ۶۲۸) و سرکوب‌ طایفه‌ قَنقْلی‌ ــ که‌ به‌ فرماندهی‌ قَراجَه‌ و یغان سُنْقُور ، دو تن‌ از امرای‌ سابق‌ خوارزمشاه‌، یاغی‌ شده‌ بودند ــ به‌ فرمان‌ اوگْتای قاآن‌ به‌ کمک‌ اردو شتافت‌. در این‌ مأموریت‌، که‌ ظاهراً برای‌ خلاصی‌ خراسان‌ از طاغیان‌، سپاه‌ عظیمی‌ شرکت‌ کرده‌ بود، جز شرف‌الدین‌ خوارزمی‌، که‌ بعدها به‌ وزارت‌ رسید، هیچ‌ فردی‌ از مسلمانان‌ رغبت‌ نکرد جنتمور را همراهی‌ کند و در تخریب‌ بلاد اسلامی‌ و کشتار مسلمانان‌ سهیم‌ باشد.
[۱۵] جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۶۸.
جنتمور یکی‌ از صاحب‌منصبان‌ عالی‌رتبه‌ اوگتای‌ قاآن‌ را، به‌ نام‌ کَلبُلات‌، که‌ به‌ دستور چرماغون‌ و از خوارزم‌ به‌ کمک‌ او آمده‌ بود، به‌ جنگِ قراجه‌ فرستاد. کلبلات‌ پس‌ از سه‌ روز نبرد، در حوالی‌ سبزوار بر قراجه‌ پیروز شد
[۱۶] سیف‌بن‌ محمد سیفی‌ هروی‌، تاریخ‌نامه‌ هراه‌، ج۱، ص‌ ۹۱ ـ ۹۳.
[۱۷] د. ایرانیکا، ذیل‌ مادّه‌.



در ضمن‌ این‌ وقایع‌ و بروز اختلاف‌ بر سر مقام‌ ولایت‌ خراسان‌ بین‌ جنتمور و طایر بهادر (سردار دیگری‌ که‌ اوگتای‌ قاآن‌ برای‌ رفع‌ فتنه‌ قراجه‌ و یغان‌ سنقور اعزام‌ نموده‌ بود)، اگرچه‌ چرماغون‌ جانب‌ طایر بهادر را نگهداشت‌، لیکن‌ جنتمور با هوشیاری‌ سیاسی‌، ملک‌ بهاءالدین‌ صُعْلوک‌، یکی‌ از ملوک‌ خراسان‌، را که‌ ایلی مغول‌ را پذیرفته‌ بود، به‌همراه‌ هیئتی‌ به‌ دربار اوگتای‌ قاآن‌ فرستاد. خان‌ مغول‌ از این‌ واقعه‌ بسیار خشنود شد و جنتمور و کلبلات‌ را نواخت‌ و دستور داد تا فرمان‌ اولین‌ حکومت‌ خراسان‌ و مازندران‌ را به‌ نام‌ جنتمور بنویسند .
[۱۸] جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۲ ـ ۲۲۳.
[۱۹] داوودبن‌ محمد بناکتی‌، تاریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۸۵.
[۲۰] لین‌، ص‌ ۶۱.



در این‌ زمان‌ اوضاع‌ ایران‌ کاملاً مغشوش‌ و شهرهای‌ خراسان‌ دستخوش‌ غارت‌ مغولان‌ شده‌ بود. خراسان‌ و مناطقی‌ که‌ تا حدی‌ تحت‌ سلطه‌ فاتحان‌ مغول‌ قرار داشت‌، به‌ فرمان‌ اوگتای‌ قاآن‌، به‌ جنتمور واگذار شد و او برای‌ اداره‌ بهتر خراسان‌، آن‌ ولایت‌ را به‌ دو منطقه‌ تقسیم‌ کرد و بعدها حاکمان‌ دیگر این‌ کار را از وی‌ اقتباس‌ کردند
[۲۱] اشپولر، ص‌ ۳۵؛ اشپولر، ص‌ ۴۳.
[۲۲] شیرین‌ بیانی‌، ایران‌ در برخورد با مغول‌، ج۱، ص‌ ۱۵.
اما در همین‌ دوران‌ کوتاه‌ حکومت‌ جنتمور، با وجود همه‌ اشکالات‌، اصلاحاتی‌ در کارهای‌ اداری‌، از جمله‌ نحوه‌ وصول‌ مالیاتها، به‌ وجود آمد.
[۲۳] شیرین‌ بیانی‌، ایران‌ در برخورد با مغول‌، ج۱، ص‌ ۲۰.



جنتمور نخستین‌ حاکم‌ مغولی‌ بود که‌ ملوک‌ و امیران‌ ایرانی‌ را برای‌ فرمانبرداری‌ به‌ دربار مغول‌ گسیل‌ داشت‌ و به‌ رجال‌ ایرانی‌ منصب‌ دیوانی‌ داد،
[۲۴] شیرین‌ بیانی‌، ایران‌ در برخورد با مغول‌، ج۱، ص‌ ۱۶ـ۱۷.
البته‌ در بین‌ صاحبان‌ مشاغل‌ کسانی‌ چون‌ شرف‌الدین‌ خوارزمی‌ از طبقه‌ پایین‌ اجتماع‌ و با وجود سوءشهرت‌ به‌ مقام‌ وزارت‌ رسیدند و حتی‌ بعد از درگذشت‌ جنتمور در ۶۳۳ نیز دست‌ از غارت‌ اموال‌ و ایجاد فساد بر نداشتند
[۲۵] جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۷۰.
[۲۶] د. ایرانیکا، ذیل‌ مادّه‌.



(۱) ابوالغازی‌ بهادرخان‌، شجره‌ ترك‌ ، چاپ‌ پیتردمزون‌، سن‌پطرزبورگ‌ ۱۲۸۷/ ۱۸۷۱، چاپ‌ افست‌ آمستردام‌ ۱۹۷۰؛
(۲) عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تاریخ‌ مغول‌: از حمله‌ چنگیز تا تشكیل دولت‌ تیموری، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌؛
(۳) واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، تركستان‌نامه‌: تركستان‌ در عهد هجوم‌ مغول، ترجمه‌ كریم‌ كشاورز، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌؛
(۴) داوودبن‌ محمد بناكتی‌، تاریخ‌ بناكتی‌ = روضه‌اولی‌ الالباب‌ فی‌ معرفه‌ التواریخ‌ و الانساب‌ ، چاپ‌ جعفر شعار، تهران‌ ۱۳۴۸ ش‌؛
(۵) شیرین‌ بیانی‌، ایران‌ در برخورد با مغول‌: از مرگ‌ چنگیز تا آمدن‌ هلاكو ، تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌؛
(۶) جوینی‌؛
(۷) رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌؛
(۸) سیف‌بن‌ محمد سیفی‌ هروی‌، تاریخ‌نامه‌ هراه‌ ، چاپ‌ محمد زبیر صدیقی‌، كلكته‌ ۱۳۶۲/۱۹۴۳، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۵۲ ش‌؛
(۹) میرخواند؛
(۱۰) Vasily Vladimirovich Barthold, Turkestan down to the Mongol invasion ] English translation], London ۱۹۷۷;
(۱۱) EIr ., s.v."Cin Timur"(by Peter Jackson);
(۱۲) Joseph Von Hammer- Purgstall, Geschichte der Ilchane, das ist der Mongolen in Persien: ۱۲۰۰-۱۳۵۰ , Amsterdam ۱۹۷۴;
(۱۳) George Lane, Early Mongol rule in thirteenth-century Iran , London ۲۰۰۳;
(۱۴) Berthold Spuler, Die Mongolen in Iran , Leiden ۱۹۸۵.


۱. ابوالغازی‌ بهادرخان‌، شجره‌ ترک‌، ج۱، ص‌۲۰۶ ـ ۲۰۷.
۲. عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تاریخ‌ مغول‌، ج۱، ص۳۴.
۳. هامرـ پورگشتال‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۳۲.
۴. جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۸.
۵. رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳۲.
۶. رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹۰ ـ ۴۹۱.
۷. میرخواند، ج‌ ۵، ص‌ ۸۹.
۸. واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج‌ ۲، ص‌ ۸۶۴.
۹. واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج۱، ص‌ ۴۱۵.
۱۰. رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹۱.
۱۱. جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۸.
۱۲. واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج‌ ۲، ص‌ ۹۴۶.
۱۳. واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌، ج۱، ص‌ ۴۵۷.
۱۴. جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۹.
۱۵. جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۶۸.
۱۶. سیف‌بن‌ محمد سیفی‌ هروی‌، تاریخ‌نامه‌ هراه‌، ج۱، ص‌ ۹۱ ـ ۹۳.
۱۷. د. ایرانیکا، ذیل‌ مادّه‌.
۱۸. جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۲ ـ ۲۲۳.
۱۹. داوودبن‌ محمد بناکتی‌، تاریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۸۵.
۲۰. لین‌، ص‌ ۶۱.
۲۱. اشپولر، ص‌ ۳۵؛ اشپولر، ص‌ ۴۳.
۲۲. شیرین‌ بیانی‌، ایران‌ در برخورد با مغول‌، ج۱، ص‌ ۱۵.
۲۳. شیرین‌ بیانی‌، ایران‌ در برخورد با مغول‌، ج۱، ص‌ ۲۰.
۲۴. شیرین‌ بیانی‌، ایران‌ در برخورد با مغول‌، ج۱، ص‌ ۱۶ـ۱۷.
۲۵. جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۷۰.
۲۶. د. ایرانیکا، ذیل‌ مادّه‌.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جنتمور»، شماره ۵۰۷۸.    



جعبه ابزار