جنگ اهلکتاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم آیاتی از خود را در باره نبرد
مسلمانان با
اهل کتاب اختصاص داده است که به آن ها اشاره میکنیم.
خداوند به شکست و
فرار اهل کتاب، در صورت جنگ آنان با مسلمانان وعده داده است.
کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر وتؤمنون بالله ولو ءامن اهل الکتـب لکان خیرا لهم منهم المؤمنون واکثرهم الفـسقون• لن یضروکم الا اذی وان یقـتلوکم یولوکم الادبار ثم لاینصرون.
شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند (چه اینکه) امر به معروف و
نهی از منکر میکنید و به خدا
ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانی،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است! (ولی تنها) عده کمی از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از
اطاعت پروردگار) • آنها(اهل کتاب، مخصوصا» یهود) هرگز نمیتوانند به شما زیان برسانند، جز آزارهای مختصر و اگر با شما پیکار کنند، به شما پشت خواهند کرد (و شکست میخورند سپس کسی آنها را یاری نمیکند
این آیه به مسلمانانی که از طرف قوم
کافر خود تحت فشار قرار گرفته بودند و آنها را به خاطر پذیرفتن اسلام نکوهش و احیانا
تهدید میکردند بشارت میدهد که مخالفان هرگز نمیتوانند زیانی به آنان برسانند، و زیان آنها بسیار جزئی و کم اثر خواهد بود، و از
بدگویی زبانی و مانند آن تجاوز نمیکند.
این دو آیه در حقیقت متضمن چند پیشگویی و
بشارت مهم به مسلمانان است که همه آنها در زمان
پیامبر اکرم عملی گردید:
۱- اهل کتاب هیچگاه نمیتوانند
ضرر مهمی به مسلمانان برسانند، و زیانهای آنها جزئی و زودگذر و دیر پای است (لن یضروکم الا اذی) ۲- هر گاه در جنگ با آنها روبرو شوند سرانجام شکست خواهند خورد و
پیروزی نهایی از آن مسلمانان است و کسی به
حمایت از آنان بر نخواهد خاست (و ان یقاتلوکم یولوکم الادبار ثم لا ینصرون) ۳- آنها هیچگاه روی پای خود نمیایستند، و همواره ذلیل و بیچاره خواهند بود، مگر اینکه در برنامه خود تجدید نظر کنند و راه خدا پیش گیرند یا بدیگران متوسل شوند و موقتا از نیروی آنها استفاده کنند. (ضربت علیهم الذلة این ما ثقفوا...)
طولی نکشید که این سه
وعده و بشارت آسمانی در زمان خود پیامبر اسلام صتحقق یافت، و مخصوصا
یهود حجاز (
بنی قریظه و
بنی نضیر و
بنی قینقاع و یهود خیبر و بنی المصطلق) پس از تحریکات فراوان بر ضد اسلام، در میدانهای مختلف جنگ با آنها روبرو شدند، و سرانجام همگی شکست خورده و متواری گشتند.
اهل کتاب از شکست ناپذیری خود، در برابر مسلمانان دچار پندار و
توهم شده بودند.
هو الذی اخرج الذین کفروا من اهل الکتـب من دیـرهم لاول الحشر ما ظننتم ان یخرجوا وظنوا انهم مانعتهم حصونهم من الله فاتـهم الله من حیث لم یحتسبوا وقذف فی قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بایدیهم وایدی المؤمنین فاعتبروا یـاولی الابصـر.
او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد (با مسلمانان) از خانه هایشان بیرون راند! گمان نمیکردید آنان خارج شوند، و خودشان نیز گمان میکردند که دژهای محکمشان آنها را از
عذاب الهی مانع میشود اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان
ترس و وحشت افکند، بگونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند پس عبرت بگیریدای صاحبان چشم!
مراد از جمله" آنان که از اهل کتاب کافر شدند و خدا بیرونشان کرد" قبیله بنی النضیر است که یکی از قبائل یهود بودند، و در بیرون شهر
مدینه منزل داشتند، و بین آنان و رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم عهدی بر قرار شده بود که همواره با هم به مسالمت زندگی کنند، دشمنان هر یک دشمنان دیگری و دوستان هر یک دوستان دیگری باشد. ولی بنی النضیر این پیمان را شکستند، و رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم دستور داد تا جلای
وطن کنند که- ان شاء الله- شرح داستانشان در بحث روایتی آینده میآید.
آنها نیز گمان داشتند که دژهای محکمشان از شکست آنها و عذاب الهی مانع میشود" (ما ظننتم ان یخرجوا و ظنوا انهم مانعتهم حصونهم من الله).
آنها چنان مغرور و از خود راضی بودند که تکیه گاهشان دژهای نیرومند و قدرت ظاهریشان بود، این تعبیر آیه نشان میدهد که یهود بنی نضیر در
مدینه از امکانات وسیع و تجهیزات فراوانی بهره مند بودند، به گونهای که نه خودشان باور میکردند به این آسانی مغلوب شوند و نه دیگران، ولی از آنجا که خدا میخواست به همه روشن سازد که چیزی در برابر اراده او قدرت مقاومت ندارد حتی بدون آنکه جنگی رخ دهد آنها را از آن سرزمین بیرون راند! لذا در ادامه آیه میفرماید: " اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد، و در قلبشان
وحشت و ترس افکند، به گونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند" (فاتاهم الله من حیث لم یحتسبوا و قذف فی قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بایدیهم و ایدی المؤمنین).
آری خدا این لشکر نامرئی، یعنی
لشکر ترس را که در بسیاری ازجنگها به یاری مؤمنان میفرستاد بر قلب آنها چیره کرد، و مجال هر گونه حرکت و مقابله را از آنها سلب نمود، آنها خود را برای مقابله با لشکر برون آماده کرده بودند، بیخبر از آنکه خداوند لشکری از درون به سراغشان میفرستد، و چنان آنها را در تنگنا قرار میدهد که خودشان با
دشمن برای تخریب خانه هایشان همکاری کنند.
شکست اهل کتاب (
یهود بنی نضیر) در جنگ با
سپاه اسلام، دور از
انتظار مسلمانان بود.
هو الذی اخرج الذین کفروا من اهل الکتـب من دیـرهم لاول الحشر ما ظننتم ان یخرجوا وظنوا انهم مانعتهم حصونهم من الله فاتـهم الله من حیث لم یحتسبوا وقذف فی قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بایدیهم وایدی المؤمنین فاعتبروا یـاولی الابصـر.
او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد (با مسلمانان) از خانه هایشان بیرون راند! گمان نمیکردید آنان خارج شوند، و خودشان نیز گمان میکردند که دژهای محکمشان آنها را از
عذاب الهی مانع میشود اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند، بگونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند پس
عبرت بگیریدای صاحبان چشم!
یعنی: هیچ احتمال نمیدادید که دست از
وطن خود کشیده بیرون روند، چون شما از این قبیله
قوت و شدت و نیرومندی سابقه داشتید
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جنگ اهلکتاب (قرآن)»