• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیروزی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



موفقیت در نبرد و شکست دشمن به یاری خداوند را پیروزی گویند.




پیروزی یا فیروزی به معنای غالب شدن بر دشمنان و نیز فوز و کامیابی است.
[۱] لغت‌‌نامه، ج۴، ص۵۱۹۱، «پیروزی».

پیروزی و شکست دو مفهوم متضاد و دو روی یک سکه هستند، چنان‌‌که سخن از عوامل عدم پیروزی در واقع بررسی ادله شکست است.



معادل قرآنی این کلمه، ظفر، فتح و فوز است که هنگام کامیابیو گشایش به کار می‌‌رود.
[۴] ترتیب العین، ص۱۹۴.

کلمات متعدد دیگری مانند نصر، غلبه، سلطه، اظهار و معنای فوقیت و علو نیز به نوعی در ارتباط با این مفهوم هستند، افزون بر این، معنای پیروزی از فحوای برخی آیات نیز برداشت می‌‌شود.
[۶] دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۳.




از کاربرد واژه‌‌های پیروزی در قرآن می‌‌توان نتیجه گرفت که سه ماده فتح، ظفر و علوّ در آنجا که به معنای پیروزی به کار رفته‌‌اند به خداوند ارتباط داده شده و مخصوص مؤمنان گشته و تنها در پیروزیهای ظاهری به کار رفته‌‌اند.
ماده «نصر» نیز همچون موارد گذشته، آنجا که به معنای پیروزی آمده به خداوند نسبت داده شده و به صراحت از دیگران نفی گردیده است؛ اما ماده «غلبه» از سوی خداوند در بیشتر موارد برای مؤمنان به کار رفتهو تنها در یک مورد برای غیر مؤمنان استفاده شده است.
نیز برای وعده پیروزی غیر مؤمنان، آنگاه که گویندگان سخن، کافران مانند شیطان و ساحران هستند از این ماده استفاده شده است.
ماده غلبه تنها برای پیروزیهای ظاهری به کار رفته است.
دو ماده اظهار و سلطه نیز دارای معنای گسترده‌‌تری بوده، در پیروزی صالحان و کافران هر دو به کار رفته‌‌اند.



پیروزی در قرآن کریم در معنایی گسترده‌‌تر از پیروزی ظاهری و مادی به کار رفته و رسیدن به فلاح و فوز اخروی نیز‌‌از سوی خداوند پیروزی دانسته شده است.
[۲۵] مجمع‌‌البیان، ج۱، ص۹۰.

قرآن کریم در آیات متعددی بر این اصل تأکید میورزد که پیروزی تنها از سوی خداوند استو به صراحت آن را از دیگران نفی می‌‌کند:«و مَا النَّصرُ اِلاّ مِن عِندِ اللّه».
[۳۱] مجمع‌‌البیان، ج۴، ص۴۳۸.

قرآن کریم پیروزی و غلبه ایمان راستین بر کفر را سنت الهی می‌‌داندو به مؤمنان بشارت و وعده فتح و ظفر می‌‌دهد؛ مادامی که آنان به لوازم ایمان خود پای‌‌بند باشند.
وعده پیروزی اسلام، انبیا، حزب اللّهو جنداللّهنیز در همین راستاست.
انتظار و امید دو عنصر اساسی برای ایجاد انگیزه در انسان است.
قرآن نیز با بهره‌‌گیری از این دو عنصر، مسلمانان را به انتظار برای فرا رسیدن وعده الهی بر پیروزی خود دعوت کرده،
[۴۴] فتح القدیر، ج۴، ص۲۵۸.
توصیه می‌‌کند که همواره به این مطلب امید داشته باشند.
[۴۶] دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۴.
[۴۸] الوجیز، ج۱، ص۳۴۰.

خداوند پیروزی ظاهری کافران را حقیر می‌‌شمارد:«اَلَّذینَ یَتَرَبَّصونَ بِکُم فَاِن کَانَ لَکُم فَتحٌ مِنَ‌‌اللّهِ قَالوا اَلَم نَکُن مَعَکُم و اِن کَانَ لِلکـفِرینَ نَصیبٌ قالوا اَلَم نَستَحوِذ عَلَیکُم و نَمنَعکُم مِنَ المُؤمِنین...».
دراین آیه شریفه پیروزی و فتح مسلمانان به خداوند نسبت داده شده، در حالی که از پیروزی کافران به «نصیب» تعبیر شده است.
برخی از مفسران این مطلب را اشاره به کم مقدار بودن بهره کافران از پیروزی دانسته‌‌اند که تنها شامل دنیای آنان است.
در آیات قرآن آنجا که هدف اطاعت الهی است پیروزی و شکست یکسان است: «...‌‌و مَن یُقـتِل فی سَبیلِ اللّهِ فَیُقتَل اَو یَغلِب فَسَوفَ نُؤتیهِ اَجرًا عَظیما»، با این حال یاری اسلام و اعمال نیک وقتی قبل از پیروزی و سیادت ظاهری باشد ارزشمندتر است: «... لا یَستَوی مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ و قـتَلَ اُولئِکَ اَعظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذینَ اَنفَقوا مِن بَعد».
[۵۶] مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۶.
[۵۷] تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۱۵۶.

پیروزی نهایی چنان‌‌که قرآن آن را ترسیم می‌‌کند، رهایی از آتش جهنم و ورود به بهشت است.
[۵۹] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۷۱.

و‌‌پیروزی مادی وسیله‌‌ای برای امتحان و آزمایش است.
[۶۳] التبیان، ج۱، ص۱۵۵.

قرآن مسلمانان را هنگام پیروزی به تسبیح‌‌خداوند و استغفار دعوت می‌‌کند.
و با یادآوری پیروزیهای گذشته به‌‌تقواو شکرگزاریفرا می‌‌خواند.

۴.۱ - أشکال پیروزی مادی


از منظر قرآن پیروزی مادی تنها از راه جنگ و جهاد به دست نمی‌‌آید، بلکه گاهی این صلح است که پیروزی را تضمین می‌‌کند.
صلح حدیبیه نمونه روشنی برای این مطلب است: «اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحـًا مُبینـا».
[۶۸] مجمع البیان، ج۹، ص۱۸۱.
مفسران این صلح را برترین پیروزی شمرده‌‌اند.
[۷۲] مجمع‌‌البیان، ج۹، ص۱۸۲.

در میان آیات قرآن به مواردی از پیروزیهای مسلمانان اشاره شده است.
البته مفسران در مورد این آیات آرای گوناگونی دارند و در مورد شأن نزول آنها اتفاق نظر وجود ندارد.
این پیروزیها عبارت است از پیروزی در بدر
[۷۴] مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۹.
[۷۵] مجمع البیان، ج۴، ص۸۰۸.
، حدیبیه
[۷۸] الکشاف، ج۴، ص۳۳۱.
[۷۹] الکشاف، ج۴، ص۳۴۱.
[۸۰] الکشاف، ج۴، ص۳۴۵.
، بنی‌قریظه
[۸۴] تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۷۹.
، بنی‌نضیر
[۸۶] مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۷.
[۸۷] مجمع البیان، ج۹، ص۳۹۱.
، تبوک
[۹۰] مجمع البیان، ج۵، ص۵۱.
[۹۱] مجمع البیان، ج۵، ص۵۵.
[۹۲] مجمع البیان، ج۵، ص۸۶.
[۹۳] مجمع البیان، ج۵، ص۹۳.
، حنین، خیبر
[۹۹] الکشاف، ج۴، ص۳۴۰.
[۱۰۰] الکشاف، ج۴، ص۳۴۶.
و مکه.
[۱۰۴] الکشاف، ج۴، ص۳۳۱.
[۱۰۵] الکشاف، ج۴، ص۸۱۰.
[۱۰۶] تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۵۸.
[۱۰۷] تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۶۰.
[۱۰۸] دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۵.




قرآن کریم در آیاتی به امید کافران برای پیروزی بر صالحان اشاره می‌‌کند.
کافران برای دستیابی به این پیروزی به غیر خدا دل بستهو به رفتارهایی غیر منطقی متوسل می‌‌شوند.
کافران پیروزی خود بر صالحان را دلیلی بر پای‌‌بندی به مذهب خویش و عدم پیروی از پیامبران الهی می‌‌شمرند.
[۱۱۸] تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۲۳۷.
[۱۱۹] منهج الصادقین، ج۶، ص۴۴۳.
[۱۲۰] الصافی، ج۴، ص۳۴.

شیطان نیز در این میان به کافران وعده یاری و غلبه بر مؤمنان می‌‌دهد؛ اگرچه با رسیدن نصرت و پیروزی الهی، کافران را تنها گذاشته و از عمل به وعده خود ناتوان می‌‌ماند.
[۱۲۱] جامع البیان، مج ۶، ج۱۰، ص۲۵ـ۲۸.
[۱۲۲] مجمع البیان، ج۴، ص۴۷۷.

قرآن کریم با اشاره به پرسش همراه با تمسخر کافران از زمانِ فرا رسیدن پیروزی مؤمنان،آنان را به پیروزی نهایی صالحان توجه داده و غلبه کافران بر آنان را نفی کرده است.
[۱۲۶] جامع‌‌البیان، مج ۱۰، ج۱۷، ص۴۲.
[۱۲۷] الدرالمنثور، ج۴، ص۶۸.




قرآن کریم به واکنش منافقان در برابر پیروزی مسلمانان نیز توجه کرده است.
منافقان در ابتدا سعی می‌‌کنند با یاری دشمنان اسلام از پیروزی مسلمانان جلوگیری کنند.
آنان با وارونه نشان دادن امور به پیامبر سعی در جلوگیری از غلبه حق دارندو در این راه از ایجاد اختلاف در صفوف مسلمانان نیز دریغ ندارندآنان وعده الهی به پیروزی مؤمنان را دروغ و فریب می‌‌انگارند.
[۱۳۳] تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۶۱ـ۱۶۳.
[۱۳۴] تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۳۶۶.

اما باز هم با برخوردی دوگانه خود را از سویی به مسلمانان و از سوی دیگر به کافران نزدیک می‌‌کنند تا در صورت پیروزی هریک از دو طرف بی‌‌نصیب نمانند: «اَلَّذینَ یَتَرَبَّصونَ بِکُم فَاِن کَانَ لَکُم فَتحٌ مِنَ اللّهِ قَالوا اَلَم نَکُن مَعَکُم و اِن کَانَ‌‌لِلکـفِرینَ نَصیبٌ قالوا اَلَم نَستَحوِذ عَلَیکُم و نَمنَعکُم مِنَ‌‌المُؤمِنین...».
خداوند آنان را از پشیمانی، هنگام پیروزی مسلمانان بیم می‌‌دهد: «...‌‌فَعَسَی اللّهُ اَن یَأتِیَ بِالفَتحِ اَو اَمر مِن عِندِهِ فَیُصبِحوا عَلی ما اَسَرّوا فی اَنفُسِهِم نـدِمین».
[۱۳۹] دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۶.

پس از پیروزی اسلام، منافقان اگرچه از این مطلب ناراحت هستند: «... حَتّی جاءَ الحَقُّ و ظَهَرَ اَمرُ اللّهِ و هُم کـرِهون»
[۱۴۳] مجمع البیان، ج۵، ص۶۵.
؛ اما برای بهره‌‌گیری از غنیمت و امکانات مادی پیروزی، خود را به مسلمانان نزدیک کرده
[۱۴۵] جامع‌‌البیان، مج ۴، ج۵، ص۲۲۹.
[۱۴۶] تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۶۸.
، آرزوی همراهی با مسلمانان را دارند.
[۱۴۹] تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۲۹.




قرآن کریم از منظری هدایتی و تربیتی به برخی عوامل پیروزی مؤمنان اشاره کرده است: مانند آرامش قلبی، تأییدات الهی، ایمان، صبر و غیره.
برای کسب اطلاع بیشتر به مقالاتی با عنوان عوامل پیروزی مرجعه شود.



افزون بر این موارد، در قرآن از عوامل شکست نیز سخن به میان آمده است که می‌‌توان از آن به «زمینه‌‌های پیروزی دشمن» نیز، تعبیر کرد.
برخی از این عوامل عبارت‌‌است از: سستی، تفرقه، درگیری، سرپیچی از دستوراتو ترس.



در بخشی از آیات به برخی آثار پیروزی مؤمنان اشاره شده است.
بعضی از این آثار مانند شادمانی مؤمنان، ذلت کافرانو اندوه منافقانو پشیمانی آنان از همراهی نکردن مؤمنانپیامدی است که در همه پیروزیهای مؤمنان خود را نشان می‌‌دهد؛ اما بعضی دیگر مانند گرویدن دسته‌‌های بسیاری به اسلام در فتح مکه، ایمان ساحران پس از پیروزی حضرت موسیو... آثار پیروزی خاصی را بازگو می‌‌کنند.
در آیات دیگری پاره‌‌ای از آثار پیروزی کافران مانند آزمایش مؤمنانو شناسایی مؤمنان از منافقانآمده است.



فتح در نظر عارفان عبارت است از گشایش ابواب معارف و علوم و مکاشفات از جانب حق بعد از آنکه آن ابواب بر او بسته است.
[۱۶۱] چهل حدیث، ص۳۴۱.

در برخی تفاسیر عرفانی آیاتی که در آنها از پیروزی سخن گفته شده بر همین معنا حمل شده است.
[۱۶۲] مخزن العرفان، ج۱۲، ص۱۸۸.

از سوی دیگر بعضی از آیات پیروزی در کتب عرفانی برای تقسیم بندی عالم فتح (از عوالم دوازده‌‌گانه و از مقدمات عالم خلوص) استفاده شده است.
[۱۶۳] تحفة الملوک، ص۱۱۶.


۱۰.۱ - اقسام فتح از دیدگاه عرفاء


از منظر عارفان فتح به سه قسم تقسیم می‌‌شود و برای هریک از این اقسام به آیاتی از قرآن استناد کرده‌‌اند:
۱. فتح قریب و آن عبارت است از ظهور به کمالات روحی و قلبی، پس از عبور از منازل نفسی، با استفاده از آیه شریفه «نَصرٌ مِنَ اللّهِ و فَتحٌ قَریب».
۲. فتح مبین و آن ظهور به مقام ولایت و تجلیات انوار اسمای الهی است که صفات روح و قلب را فانی و کمالات سرّ را ثابت می‌‌کند، با استناد به آیه «اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحـًا مُبینـا».
۳. فتح مطلق و آن همان تجلی ذات احدیت و استغراق در عین جمع با فنای رسوم خلقی است، با بهره‌‌گیری از آیه «اِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ والفَتح».
[۱۶۷] مصباح الانس، ص۴۹ـ۵۲.

گرچه آن‌‌گونه که از تعبیرهای برخی عارفان برمی‌‌آید مقصود آنان از فتح، معنای لغوی آن (گشایش) است و در پاره‌‌ای از مکتوبات خود به این معنا تصریح کرده‌‌اند
[۱۶۸] دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۹.
[۱۶۹] الانوار الساطعه، ج۴، ص‌‌۵۲۴.
؛ اما با توجه به قرار گرفتن عالم فتح پس از عالم جهاد اکبر در زمره مقدمات عالم خلوص، نوعی پیوند معنایی بین اصطلاح عرفا و مفهوم متداول پیروزی برقرار می‌‌شود. این پیوند نیز از سوی برخی عارفان مورد توجه قرار گرفته است.
[۱۷۰] تحفة الملوک، ص۱۰۶ـ۱۰۷.



 
۱. لغت‌‌نامه، ج۴، ص۵۱۹۱، «پیروزی».
۲. مجمع‌البحرین، ج۳، ص‌۴۳۷، «فوز».    
۳. لسان العرب، ج۴، ص۵۱۹، «ظفر».    
۴. ترتیب العین، ص۱۹۴.
۵. لسان العرب، ج۲، ص۵۳۶، «فتح».    
۶. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۳.
۷. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۸. صف/سوره۶۱، آیه۱۳.    
۹. فتح/سوره۴۸، آیه۲۴.    
۱۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۱۱. طه/سوره۲۰، آیه۶۸.    
۱۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۱۳. انفال/سوره۸، آیه۱۰.    
۱۴. انفال/سوره۸، آیه۶۵.    
۱۵. مائده/سوره۵، آیه۵۶.    
۱۶. روم/سوره۳۰، آیه۳-۲.    
۱۷. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۱۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۴.    
۱۹. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۲۰. توبه/سوره۹، آیه۸.    
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۹۰.    
۲۲. حشر/سوره۵۹، آیه۶.    
۲۳. مجمع‌البحرین، ج۲، ص۲۸۱، «زکو».    
۲۴. مجمع‌البحرین، ج۳، ص۴۲۶، «فلح».    
۲۵. مجمع‌‌البیان، ج۱، ص۹۰.
۲۶. تفسیر قرطبی، ج۱، ص۱۸۲.    
۲۷. صف/سوره۶۱، آیه۱۴.    
۲۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۲۹. انفال/سوره۸، آیه۱۰.    
۳۰. تفسیر شبر، ص۱۰۲.    
۳۱. مجمع‌‌البیان، ج۴، ص۴۳۸.
۳۲. المیزان، ج۴، ص۲۷.    
۳۳. المیزان، ج۴، ص۲۸.    
۳۴. المیزان، ج۵، ص۱۱۶.    
۳۵. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۳۶. صف/سوره۶۱، آیه۹.    
۳۷. صافّات/سوره۳۷، آیه۱۷۱.    
۳۸. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۱.    
۳۹. مائده/سوره۵، آیه۵۶.    
۴۰. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۲.    
۴۱. صافّات/سوره۳۷، آیه۱۷۳.    
۴۲. سجده/سوره۳۲، آیه۳۰.    
۴۳. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۱۲.    
۴۴. فتح القدیر، ج۴، ص۲۵۸.
۴۵. المیزان، ج۱۶، ص۲۶۸.    
۴۶. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۴.
۴۷. نساء/سوره۴، آیه۱۰۴.    
۴۸. الوجیز، ج۱، ص۳۴۰.
۴۹. المیزان، ج۵، ص۶۳.    
۵۰. نساء/سوره۴، آیه۱۴۱.    
۵۱. المیزان، ج۵، ص۱۱۶.    
۵۲. تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۲۶۹.    
۵۳. تفسیر ابی السعود، ج۲، ص۲۴۵.    
۵۴. نساء/سوره۴، آیه۷۴.    
۵۵. حدید/سوره۵۷، آیه۱۰.    
۵۶. مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۶.
۵۷. تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۱۵۶.
۵۸. تفسیر شبر، ج۱، ص۵۰۳.    
۵۹. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۷۱.
۶۰. تفسیر نسفی، ج۱، ص۱۹۶.    
۶۱. توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.    
۶۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۸۵.    
۶۳. التبیان، ج۱، ص۱۵۵.
۶۴. نصر/سوره۱۱۰، آیه۳-۱.    
۶۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.    
۶۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.    
۶۷. انفال/سوره۸، آیه۲۶.    
۶۸. مجمع البیان، ج۹، ص۱۸۱.
۶۹. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۶۰.    
۷۰. تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۱۹۹.    
۷۱. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۷۲. مجمع‌‌البیان، ج۹، ص۱۸۲.
۷۳. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۶۰.    
۷۴. مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۹.
۷۵. مجمع البیان، ج۴، ص۸۰۸.
۷۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۷۷. انفال/سوره۸، آیه۱۰.    
۷۸. الکشاف، ج۴، ص۳۳۱.
۷۹. الکشاف، ج۴، ص۳۴۱.
۸۰. الکشاف، ج۴، ص۳۴۵.
۸۱. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۸۲. فتح/سوره۴۸، آیه۲۴.    
۸۳. فتح/سوره۴۸، آیه۲۷.    
۸۴. تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۷۹.
۸۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۷-۲۶.    
۸۶. مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۷.
۸۷. مجمع البیان، ج۹، ص۳۹۱.
۸۸. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۸۹. حشر/سوره۵۹، آیه۶.    
۹۰. مجمع البیان، ج۵، ص۵۱.
۹۱. مجمع البیان، ج۵، ص۵۵.
۹۲. مجمع البیان، ج۵، ص۸۶.
۹۳. مجمع البیان، ج۵، ص۹۳.
۹۴. توبه/سوره۹، آیه۴۲.    
۹۵. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۹۶. توبه/سوره۹، آیه۸۳.    
۹۷. توبه/سوره۹، آیه۹۴.    
۹۸. توبه/سوره۹، آیه۲۶-۲۵.    
۹۹. الکشاف، ج۴، ص۳۴۰.
۱۰۰. الکشاف، ج۴، ص۳۴۶.
۱۰۱. فتح/سوره۴۸، آیه۱۸.    
۱۰۲. فتح/سوره۴۸، آیه۲۰.    
۱۰۳. فتح/سوره۴۸، آیه۲۷.    
۱۰۴. الکشاف، ج۴، ص۳۳۱.
۱۰۵. الکشاف، ج۴، ص۸۱۰.
۱۰۶. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۵۸.
۱۰۷. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۶۰.
۱۰۸. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۵.
۱۰۹. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۱۱۰. فتح/سوره۴۸، آیه۱۸.    
۱۱۱. نصر/سوره۱۱۰، آیه۲-۱.    
۱۱۲. صف/سوره۶۱، آیه۱۳.    
۱۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۱۳.    
۱۱۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۱.    
۱۱۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۴.    
۱۱۶. فصّلت/سوره۴۱، آیه۲۶.    
۱۱۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۰.    
۱۱۸. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۲۳۷.
۱۱۹. منهج الصادقین، ج۶، ص۴۴۳.
۱۲۰. الصافی، ج۴، ص۳۴.
۱۲۱. جامع البیان، مج ۶، ج۱۰، ص۲۵ـ۲۸.
۱۲۲. مجمع البیان، ج۴، ص۴۷۷.
۱۲۳. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۱۲۴. سجده/سوره۳۲، آیه۲۸.    
۱۲۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۴.    
۱۲۶. جامع‌‌البیان، مج ۱۰، ج۱۷، ص۴۲.
۱۲۷. الدرالمنثور، ج۴، ص۶۸.
۱۲۸. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۱۸۹.    
۱۲۹. مائده/سوره۵، آیه۵۲.    
۱۳۰. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۱۳۱. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۱۳۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۲.    
۱۳۳. تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۶۱ـ۱۶۳.
۱۳۴. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۳۶۶.
۱۳۵. المیزان، ج۱۶، ص۲۸۶.    
۱۳۶. نساء/سوره۴، آیه۱۴۱.    
۱۳۷. المیزان، ج۵، ص۱۱۶.    
۱۳۸. تفسیر قرطبی، ج۵، ص۴۱۹.    
۱۳۹. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۶.
۱۴۰. مائده/سوره۵، آیه۵۲.    
۱۴۱. تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۷۱.    
۱۴۲. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۱۴۳. مجمع البیان، ج۵، ص۶۵.
۱۴۴. المیزان، ج۹، ص۲۹۰۲۹۱.    
۱۴۵. جامع‌‌البیان، مج ۴، ج۵، ص۲۲۹.
۱۴۶. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۶۸.
۱۴۷. نساء/سوره۴، آیه۷۳.    
۱۴۸. تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۲۱۷.    
۱۴۹. تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۲۹.
۱۵۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۲.    
۱۵۱. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۱۵۲. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۱۵۳. توبه/سوره۹، آیه۵۰.    
۱۵۴. مائده/سوره۵، آیه۵۲.    
۱۵۵. نصر/سوره۱۱۰، آیه۳-۱.    
۱۵۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۲-۱۲۰.    
۱۵۷. طه/سوره۲۰، آیه۷۰.    
۱۵۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۷-۴۶.    
۱۵۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۱-۱۲۰.    
۱۶۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۶۷.    
۱۶۱. چهل حدیث، ص۳۴۱.
۱۶۲. مخزن العرفان، ج۱۲، ص۱۸۸.
۱۶۳. تحفة الملوک، ص۱۱۶.
۱۶۴. صف/سوره۶۱، آیه۱۳.    
۱۶۵. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۱۶۶. نصر/سوره۱۱۰، آیه۱.    
۱۶۷. مصباح الانس، ص۴۹ـ۵۲.
۱۶۸. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶، ص۵۵۹.
۱۶۹. الانوار الساطعه، ج۴، ص‌‌۵۲۴.
۱۷۰. تحفة الملوک، ص۱۰۶ـ۱۰۷.




دانشنامه موضوعی قرآن    



جعبه ابزار