جود عرفانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جود، اصطلاحی در
حدیث ،
اخلاق ،
فلسفه و
کلام و
عرفان میباشد . معنا و تعریف جود در این علوم کاملاً یکسان نیست و به اعتبار برخی قیود و تأکید بر آنها، در کاربرد این اصطلاح و تعیین مصداق برای آن تفاوتهایی وجود دارد. در این مقاله جود در عرفان مورد بررسی قرار میگیرد.
عرفا در باره جود اقوال و تعاریف مختلفی دارند، که از آن جمله است: بخشیدن بدون
منّت و برآوردن
حاجت نیازمند بدون دیدن نیازمند و بدون توقع دیدار او؛ عطای بدون درخواست؛ پیروی از «خاطر اول »، یعنی انجامدادن کار خیری که ابتدا و پیش از تصور ترک آن (خاطر ثانی) به
ذهن خطور میکند؛ عطای بیشتر
مال و حفظ اندک آن؛
بخشش و عطا به این اعتبار که
بنده خدا در حقیقت مال خدا را میبخشد.
غزالی
برخی از این تعاریف را بیانگر حقیقت جود ندانسته و در نهایت تعریف فلسفی جود را با اندکی تفاوت پذیرفته و آن را
بذل و بخشش بدون عوض تعریف کرده است. او بر اساس این تعریف، جود را مختص خدا و اطلاق آن را بر
انسان مجازی دانسته است.
به نظر
ابن عربی چون انسان حقیقتاً از خود چیزی ندارد و آنچه دارد از خداست، پس هر بخشش و جودی که به دست انسان انجام میگیرد به
نیابت از خداست که
مالک و
رب هر مالی است و خدا از این طریق و به دست او این بخشش و عطا را بر خود
واجب کرده است.
ابن عربی
«اسم »
جواد و
مقسط را، در کنار اسمهای
حی،
عالم،
مرید و
قائل، امهات اسماء الاهی معرفی کرده و جواد را مشتمل و مهیمنِ بر هر اسم رحمانی معطی
نعمت معرفی کرده است.
به نظر ابن عربی،
پیدایش عالم به نیکوترین وجه و برترین نظم از لوازم و آثار
تکوینی «اسم» جواد است. نظام عالم در نهایتِ اتقان و اِحکام است و بدیعتر از آن ممکن نیست موجود شود، زیرا اگر بدیعتر از آن ممکن باشد و خدا آن را نیافریده باشد، در این صورت خدا کمالی را نزد خود نگاهداشته و آن را نبخشیده و این
بخل است و خداوند
منزه از بخل.
به نظر
جندی
آثار اسم جواد در همه عالم دائماً ظاهر است و همه موجودات محالّ و مجالی و مرایای ظهور اسم جوادند و اگر
بنده یا از بنده بدون قصدی از او جودی واقع شود، مصداق «پیوند تعلق »است که بنده در آن نقشی ندارد؛ اما، چون بنده قصد تخلق به خُلق الاهی جود کند و پیدا و پنهان به این قصد جامه عمل بپوشاند و جود را خُلق خود کند، «پیوند تخلق »حاصل میشود و چون
خُلق و
خوی جود به مرحلهای رسد که نقش نفس او شود، در این صورت او مظهر اسم جواد است و «پیوند تحقق »محقق میشود و اسم جواد بر عرش دل استوا مییابد.
برخی عرفا
جود و
سخا را هممعنی دانسته و آنها را در یک باب مطرح کردهاند
با وجود این، بنا بر رأی برخی از کسانی که به نظریه توقیفی بودن اسماءاللّه معتقدند، اسم
سخی از اسماء مروی نیست؛ ازاینرو، اطلاق آن را بر
خداوند جایز ندانستهاند.
کفعمی
سخا را مرادف جود و از اوصاف کمالی دانسته و به همین دلیل اطلاق آن را بر واجب تعالی روا شمرده است.
کسانی که میان جود و سخا فرق نهادهاند، سخا را برخلاف جود به عطای همراه با تمییز و غرض، بخشش اندک و نگاهداشتن اکثر مال تعریف کردهاند.
بر همین اساس و بنا بر حکایتی،
هجویری
سخاوت را مقام
حضرت ابراهیم علیهالسلام و جود را مقام
حضرت محمد صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ذکر کرده است. به نظر
سلمی
جود اتم از سخاست.
سخاوت در بنده نیز همانند جود به بخشش مال محدود نیست و گونهای دیگر از سخا با عنوان سخاوت در
دین مطرح است که در آن انسان امور را به خدا واگذار میکند و بدون چشمداشت
اجر و
پاداش،
نفس و
قلب خود را به
حق میبخشد.
همچنین ابنعربی
سخای بنده را به اعطای حق به صاحب حق و مراعات
انصاف تعریف کرده است.
در باره نسبت جود و
کرم، برخی به تفاوت میان آنها قائل شدهاند و کرم را، برخلاف جود، عطای مسبوق به درخواست و
استحقاق تعریف کردهاند.
(۱) حیدر بن علی آملی، المقدمات من کتاب نصالنصوص فی شرح فصوص الحکم لمحییالدین ابن العربی، ج ۱، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۲) ابن عربی، الفتوحات المکیه، بیروت: دارصادر، ۱۳۹۰۰.
(۳) ابن عربی، کتاب انشاء الدوائر، چاپ نیبرگ، لیدن ۱۳۳۶.
(۴) ابن فهد حلّی، عدّه الداعی و نجاحالساعی، چاپ
احمد موحدی قمی، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۵) ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین، ج ۱، چاپ محمدکمال جعفر، (قاهره) ۱۹۸۰.
(۶) عبدالرحمان بن
احمد جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، چاپ ویلیام چیتیک، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۷) مؤیدالدین بن
محمود جندی، نفحه الروح و تحفه الفتوح، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۸) طاهر بن
محمد خانقاهی، گزیده در اخلاق و تصوّف، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۹)
محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، چاپ نصراللّه پورجوادی، ۵: درجات المعاملات، چاپ
احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.
(۱۰) عبدالرزاق کاشی، لطائفالاعلام فی اشارات اهل الالهام، چاپ مجید هادیزاده، تهران ۱۳۷۹ ش الف.
(۱۱) عبدالرزاق کاشی، مجموعه رسائل و مصنفات، چاپ مجید هادیزاده، رساله ۹: تحفه الاءخوان فی خصائص الفتیان، تهران ۱۳۷۹ ش ب.
(۱۲)
محمد بن
محمد غزالی، احیاء علومالدین، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۳) سعیدالدین بن
احمد فرغانی، مشارقالدّراری: شرح تأئیه ابنفارض، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۴) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۵) داوود بن
محمود قیصری، شرح
محمود قیصری بر تائیه ابنفارض، در ابنفارض، تائیه عبدالرحمان جامی: ترجمه تائیه ابن فارض، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۱۶) ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
(۱۷) علیخان بن
احمد مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفه سیدالسّاجدین صلواتاللّه علیه، چاپ محسن حسینی امینی، قم ۱۴۱۵.
(۱۸) علی بن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، چاپ
محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جود»، شماره۵۱۷۹.