• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حاکمیت خدا در قیامت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قیامت همه حاکمیت‌ها و حکومت‌های اعتباری برچیده می‌شود و تنها حاکم حقیقی حضرت حق خواهد بود.



ظهور حاکمیت خدا، در عرصه قیامت:
«ثم ردوا الی الله مولـهم الحق الا له الحکم وهو اسرع الحـسبین؛ سپس (تمام بندگان) به سوی خدا، که مولای حقیقی آنهاست، بازمی‌گردند. بدانید که حکم و داوری، مخصوص اوست؛ و او، سریعترین حسابگران است!».

۱.۱ - مولاى حقیقى

این جمله اشاره است به اینکه پس از مرگ برانگیخته شده و به سوى پروردگارشان بر مى‌گردند، و اگر خداى تعالى را توصیف مى‌کند به اینکه مولاى حق آنان است، براى این است که به علت همه تصرفاتى که قبلا ذکر کرده بود، اشاره نماید، و بفهماند که خداوند اگر مى‌خواباند و بیدار مى‌کند و مى‌میراند و زنده مى‌کند، براى این است که او مولاى حقیقى و صاحب اختیار عالم است، و این بیان هم معناى مولویت را مى‌رساند، و هم حق مولویت را براى خداوند اثبات مى‌کند چون مولا آن کسى است که رقبه و عین شىء را مالک است، و معلوم است که چنین کسى حق همه گونه تصرفات را دارد، و وقتى ملک حقیقى از آن خداوند باشد و او کسى باشد که با ایجاد و تدبیر و میراندن و زنده کردن در بنده خود تصرف مى‌کند، پس مولاى حقیقى نیز او است، زیرا معناى مولویت در حق او طورى ثابت است که هرگز زوال در آن راه ندارد.
و (حق) یکى از اسماى حسناى خداوند است، دلیلش هم روشن است، زیرا خداى تعالى ثبوت ذات و صفاتش طورى است که هرگز قابل زوال و دگرگونى و انتقال نیست.
و ضمیرى که در (ردوا) هست به آحادى برمى‌گردد که کلمه: (احدکم) در جمله (حتى اذا جاء احدکم) اشاره به آن دارد، چون حکم مرگ، جمیع واحدها را شامل است. از اینجا معلوم مى‌شود اینکه فرمود: (ثم ردوا) از قبیل التفات از خطاب سابق (احدکم) به غیبت (ردوا) نیست.
«... ویوم یقول کن فیکون قوله الحق وله الملک یوم ینفخ فی الصور عــلم الغیب والشهـدة وهو الحکیم الخبیر؛ اوست که آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و آن روز که (به هر چیز) می‌گوید: «موجود باش!» موجود می‌شود؛ سخن او، حق است؛ و در آن روز که در «صور» دمیده می‌شود، حکومت مخصوص اوست، از پنهان و آشکار با خبر است، و اوست حکیم و آگاه». درست است که مالکیت و حکومت خداوند بر تمام عالم هستى از آغاز جهان بوده و تا پایان جهان و در عالم قیامت ادامه خواهد داشت و اختصاصى به روز رستاخیز ندارد، ولى از آنجا که در این جهان یک سلسله عوامل و اسباب در پیشبرد هدفها و انجام کارها مؤ ثر است گاهى این عوامل و اسباب انسان را از خداوند که مسبب الاسباب است غافل میکند، اما در آن روز که همه این اسباب از کار میافتد، مالکیت و حکومت او از هر زمان آشکارتر و روشنتر میگردد.
«یوم یات لا تکلم نفس الا باذنه فمنهم شقی وسعید؛ آن روز که (قیامت و زمان مجازات) فرا رسد، هیچ کس جز به اجازه او سخن نمی‌گوید؛ گروهی بدبختند و گروهی خوشبخت!».

۱.۲ - بازتاب اعمال

بهمین دلیل بعضى از مفسران بزرگ معتقدند که اصولا در آن روز سخن گفتن مفهومى ندارد، چرا که سخن گفتن وسیله‌اى است که ما به آن کشف باطن و درون اشخاص را مى‌کنیم و اگر ما حسى داشتیم که از افکار هر کس مى‌توانستیم به وسیله آن آگاه شویم هیچگاه نیازى به تکلم نبود، بنابراین در قیامت که کشف اسرار مى‌شود و همه چیز به حالت بروز و ظهور در مى‌آید اصولا تکلم معنى ندارد.
به بیانى دیگر: سراى آخرت سراى پاداش است، نه دار عمل، و بهمین دلیل در آنجا خبرى از اختیار انسانى و سخن گفتن به میل و اراده خویشتن نیست، بلکه در آنجا تنها انسان است و اعمالش و آنچه به آن مربوط است، بنابراین اگر سخن هم بگوید همچون سخنان دنیا که از اختیار و اراده، براى کشف اسرار درون سرچشمه مى‌گیرد نیست، و هر چه بگوید یک نوع انعکاس و بازتاب از اعمال اوست اعمالى که در آنجا ظاهر و آشکار است.
بنابراین سخن گفتن در آن روز همانند تکلم در دنیا نیست که انسان بتواند به میل خود راست بگوید یا دروغ.
«ان کل من فی السمـوت والارض الا ءاتی الرحمـن عبدا• وکلهم ءاتیه یوم القیـمة فردا؛ تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، بنده اویند!•... و همگی روز رستاخیز، تک و تنها نزد او حاضر می‌شوند!».

۱.۳ - اجازه شفاعت

«یومئذ یتبعون الداعی لا عوج له وخشعت الاصوات للرحمـن فلا تسمع الا همسـا• یومئذ لا تنفع الشفـعة الا من اذن له الرحمـن ورضی له قولا؛ در آن روز، همه از دعوت کننده الهی پیروی نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگی از قبرها برمی‌خیزند)؛ و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع می‌شود؛ و جز صدای آهسته چیزی نمی‌شنوی!• در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمی‌بخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضی است».

۱.۴ - داوری خداوند

«الملک یومئذ لله یحکم بینهم...؛ حکومت و فرمانروایی در آن روز از آن خداست؛ و میان آنها داوری می‌کند: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، در باغهای پرنعمت بهشتند».
«الملک یومئذ الحق للرحمـن...؛ حکومت در آن روز از آن خداوند رحمان است؛ و آن روز، روز سختی برای کافران خواهد بود!».
«فالیوم لا یملک بعضکم لبعض نفعـا ولا ضرا ونقول للذین ظـلموا ذوقوا عذاب النار التی کنتم بها تکذبون؛ (آری) امروز هیچ یک از شما نسبت به دیگری مالک سود و زیانی نیست! و به ظالمان می‌گوییم: بچشید عذاب آتشی را که تکذیب می‌کردید!».
«یوم هم بـرزون لا یخفی علی الله منهم شیء لمن الملک الیوم لله الوحد القهار؛ روزی که همه آنان آشکار می‌شوند و چیزی از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند؛ (و گفته می‌شود:) حکومت امروز برای کیست؟ برای خداوند یکتای قهّار است!».
«وکم من ملک فی السمـوت لاتغنی شفـعتهم شیــا الا من بعد ان یاذن الله لمن یشاء ویرضی؛ و چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمی‌بخشد مگر پس از آنکه خدا برای هر کس بخواهد و راضی باشد اجازه (شفاعت) دهد!».

۱.۵ - حسابرسی در قیامت

«سنفرغ لکم ایه الثقلان• یـمعشر الجن والانس ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السمـوت والارض فانفذوا لاتنفذون الا بسلطـن؛ بزودی به حساب شما می‌پردازیم ای دو گروه انس و جنّ!•... ای گروه جنّ و انس! اگر می‌توانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولی هرگز نمی‌توانید، مگر با نیرویی (فوق العاده)!». وقتى مى‌گویند: فلانى براى فلان کار فارغ شد مى‌فهماند که قبلا مشغول کارى دیگر بوده، آن را به خاطر این کار رها کرده، چون این کار را مهمتر دانسته.
و بنابر این، معناى جمله (سنفرغ لکم) این مى‌شود که ما به زودى بساط نشاءه اول خلقت را در هم مى‌پیچیم، و به کار شما مشغول مى‌شویم.
«رب السمـوت والارض و ما بینهما الرحمـن لا یملکون منه خطابـا• یوم یقوم الروح والملـئکة صفـا لا یتکلمون الا من اذن له الرحمـن وقال صوابـا؛ همان پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است، پروردگار رحمان! و (در آن روز) هیچ کس حق ندارد بی اجازه او سخنی بگوید (یا شفاعتی کند)!• روزی که «روح» و «ملائکه» در یک صف می‌ایستند و هیچ یک، جز به اذن خداوند رحمان، سخن نمی‌گویند، و (آنگاه که می‌گویند) درست می‌گویند!».
«کلا اذا دکت الارض دکـا دکا• وجاء ربک والملک صفـا صفا• وجیء یومئذ بجهنم یومئذ یتذکر الانسـن وانی له الذکری؛ چنان نیست که آنها می‌پندارند! در آن هنگام که زمین سخت در هم کوبیده شود• و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند• و در آن روز جهنم را حاضر می‌کنند؛ (آری) در آن روز انسان متذکّر می‌شود؛ امّا این تذکّر چه سودی برای او دارد؟!». کلمه (دک) با تشدید کاف به معناى دق و کوبیدن سخت است، و مراد از ظرف (اذا - زمانى که) حضور روز قیامت است.


۱. انعام/سوره۶، آیه۶۲.    
۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۸۸.    
۳. انعام/سوره۶، آیه۷۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۰۰.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۳۳.    
۷. مریم/سوره۱۹، آیه۹۳.    
۸. مریم/سوره۱۹، آیه۹۵.    
۹. طه/سوره۲۰، آیه۱۰۸.    
۱۰. طه/سوره۲۰، آیه۱۰۹.    
۱۱. حج/سوره۲۲، آیه۵۶.    
۱۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۶.    
۱۳. سبا/سوره۳۴، آیه۴۲.    
۱۴. غافر/سوره۴۰، آیه۱۶.    
۱۵. نجم/سوره۵۳، آیه۲۶.    
۱۶. رحمن/سوره۵۵، آیه۳۱.    
۱۷. رحمن/سوره۵۵، آیه۳۳.    
۱۸. طباطبائی، سید محمد‌حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۷۷.    
۱۹. نبا/سوره۷۸، آیه۳۷.    
۲۰. نبا/سوره۷۸، آیه۳۸.    
۲۱. فجر/سوره۸۹، آیه۲۱-۲۳.    
۲۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۷۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حاکمیت خدا در قیامت»    



جعبه ابزار