حجور (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حُجور: (وَ رَبائِبُكُمُ اللاّتي في حُجُورِكُم) جمع «
حِجْر» (بر وزن فكر) در اصل به معنى «
ممنوع ساختن» است
و به همين مناسبت به «
عقل، كنار و دامان»، «
حجر» گفته شده است.
و علت وجوه هريك از اين معانى را در پيش بيان داشتيم.
آیه مورد بحث دربارۀ «
تحریم ازدواج با
محارم» است ... گرچه ظاهر
قید (فِي حُجُورِكُمْ) «در دامان شما باشند» چنين مىفهماند كه اگر دختر همسر از شوهر ديگر در دامان انسان
پرورش نيابد بر او حرام نيست ولى به قرينه
روایات و مسلم بودن
حکم، اين قيد به اصطلاح
قید احترازی نيست بلكه در واقع اشاره به نكته تحريم است زيرا اينگونه دختران كه مادرانشان اقدام به ازدواج مجدد مىكنند معمولا در سنين پائين هستند و غالبا در دامان شوهر جديد همانند دختر او پرورش مىيابند، آيه ميگويد اينها در واقع همچون دختران خود شما هستند، آيا كسى با دختر خود ازدواج مىكند؟ و انتخاب عنوان «
رَبائِب» كه جمع «
رَبيبِه» به معنى تربيت شده است نيز به همين جهت مىباشد.
به موردی از کاربرد حجور در
قرآن، اشاره میشود:
(حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمّاتُكُمْ وَ خالاَتُكُمْ وَ بَناتُ الأَخِ وَ بَناتُ الأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسَآئِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاّتي في حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاّتي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكونواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُورًا رَّحيمًا) «حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمهها، و خالهها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى که شما را شير دادهاند، و خواهران
رضاعی شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان که در دامان شما هستند از همسرانى که با آنها
آمیزش جنسى داشتهايد -و چنانچه با آنها آميزش نداشتهايد، دختران آنها براى شما مانعى ندارد- و همچنين همسرهاى پسرانتان که از
نسل شما هستند -نه پسرخواندهها- و نيز حرام است بر شما ميان دو خواهر جمع کنيد؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده؛ چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه (ربائب) جمع ربيبه است، كه به معناى دختر زن آدمى است، دخترى كه از شوهرى ديگر آورده و به اين مناسبت او را ربوبه ناميدهاند كه
تدبیر مادر او- كه همسر آدمى است- و هر كسى كه با آن مادر به خانه ما آمده به دست ما است، و اين ما هستيم كه غالبا تربيت دختران همسرمان را به عهده مىگيريم، هر چند كه اين معنا دائمى نباشد.
قيد (فى حجوركم) نيز قيدى است غالبى، نه دائمى، غالبا چنين است كه بچههاى همسر ما، در دامن ما رشد كنند، نه دائما (چه ممكن است همسر ما دختر جدا زاى خود را به كسان خود و يا كسان فرزندش سپرده باشد پس آيه شريفه نمىخواهد بفرمايد تنها آن ربيبهاى بر شما حرام است كه در دامان شما پرورش يافته باشد) و به همين جهت گفتهاند: ازدواج انسان با ربيبهاش حرام است، چه در دامان آدمى پرورش يافته باشد و چه در دامان ديگرى، بنا بر اين قيد فى حجوركم
قید توضیحی است، نه به اصطلاح قيد احترازى، (تا از آن برآيد كه ازدواج با ربيبهاى كه در دامان ناپدرى پرورش نيافته با آن ناپدرى حلال است).
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حجور »، ص۴۵۸.