حدیث 2 آیه 1 سوره اخلاص
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حدیث ۲ آیه ۱ سوره اخلاص، از مباحث مرتبط به
احادیث تفسیری اهل بیت (علیهمالسلام) درباره آیه اول
سوره اخلاص میباشد. سوره اخلاص صد و دوازدهمین
سوره قرآنکریم و از
سور مکی میباشد. این سوره دارای ۴
آیه، ۱۷
کلمه و ۴۷
حرف است. آیه اول سوره اخلاص، به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور میدهد تا به مردم بگوید که خداوند یکتا و بیهمتاست. در احادیث و روایات اهل بیت (علیهمالسلام)، تفسیر آیه اول سوره اخلاص حاوی مضامین بلندی از
توحید و یگانگی خداوند است. احادیث اهل بیت تأکید دارند که خداوند نه تنها در ذات، بلکه در صفات و افعالش نیز بیهمتا و بینظیر است.
•
(قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ) بگو اوست خدای یگانه.
•
«الباقر (علیهالسّلام) عَنْ اَبِیعَبْدِاللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیهالسّلام) عَنْ اَبِیهِ مُحَمَّدِبْنِعَلِیٍّ الْبَاقِرِ (علیهالسّلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ) قَالَ قُلْ اَیْ اَظْهِرْ مَا اَوْحَیْنَا اِلَیْکَ وَ نَبَّاْنَاکَ بِهِ بِتَاْلِیفِ الْحُرُوفِ الَّتِی قَرَاْنَاهَا لَکَ لِیَهْتَدِیَ بِهَا مَنْ (اَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ) وَ هُوَ اسْمٌ مُشَارٌ وَ مَکْنِیٌّ اِلَی غَائِبٍ فَالْهَاءُ تَنْبِیهٌ عَنْ مَعْنًی ثَابِتٍ وَ الْوَاوُ اِشَارَهًٌْ اِلَی الْغَائِبِ عَنِ الْحَوَاسِّ کَمَا اَنَّ قَوْلَکَ هَذَا اِشَارَهًٌْ اِلَی الشَّاهِدِ عِنْدَ الْحَوَاسِّ وَ ذَلِکَ اَنَّ الْکُفَّارَ نَبَّهُوا عَنْ آلِهَتِهِمْ بِحَرْفِ اِشَارَهًِْ الشَّاهِدِ الْمُدْرَکِ فَقَالُوا هَذِهِ آلِهَتُنَا الْمَحْسُوسَهًُْ الْمُدْرَکَهًُْ بِالْاَبْصَارِ فَاَشِرْ اَنْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اِلَی اِلَهِکَ الَّذِی تَدْعُو اِلَیْهِ حَتَّی نَرَاهُ وَ نُدْرِکَهُ وَ لَا نَاْلَهَ فِیهِ فَاَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ فَالْهَاءُ تَثْبِیتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ اِشَارَهًٌْ اِلَی الْغَائِبِ عَنْ دَرْکِ الْاَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ وَ اللَّهُ تَعَالَی عَنْ ذَلِکَ بَلْ هُوَ مُدْرِکُ الْاَبْصَارِ وَ مُبْدِعُ الْحَوَاسِّ. »از
امام باقر (علیهالسّلام) روایت شده است که ایشان دربارهی کلام خداوند متعال: قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ فرمود: قُلْ، یعنی آشکار کن آنچه را بر تو
وحی کردیم و تو را با آن فرستادیم. با همان تالیف حروف که ما برایت خواندیم: یا گوش دل فرادهد درحالیکه حاضر باشد!.
تا با آن هدایت شوند و هُوَ (او)، اسمی است به
کنایه که اشاره به غایب دارد. هاء،
حرف تنبیه است بر معنایی ثابت و واو، اشاره به غایب از حواسّ است. همانگونه که سخن تو هذا (این)، اشاره به حاضر نزد حواسّ است. این بدان سبب است که کافران با حرف اشاره به حاضر ادراک شده، از خدایان خود خبر دادند و گفتند: اینها خدایان محسوس ما هستند که دیدهها درکشان میکنند، پس تو نیزای
محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! به خدای خود که ما را بهسویش فرا میخوانی، اشاره کن تا او را ببینیم و درکش کنیم و دربارهاش سرگردان نشویم. درآنهنگام
خداوند تبارکوتعالی نازل فرمود: قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ. پسهاء، تثبیت ثابت است و واو، اشاره به غایب از دریافت دیدهها و لمس حواسّ است و خداوند از این درک والاتر است، بلکه او خود، دیدهها را در مییابد و حواسّ را پدید میآورد.
• مراد خانی، کاظم، بحار الانوار فی تفسیر الماثور للقرآن، ج۲، ص۱۳۳۶.