• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسن بن سمح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حَسَنِ بْنِ سَمْح، ابوعلی (د جمادی‌الآخر ۴۱۸ / ژوئیۀ ۱۰۲۷)، منطق‌دان، فیلسوف و شارح کتاب‌های ارسطو می‌باشد. نام کامل او بنابر ضبط نسخۀ یکی از آثارش، حسن بن سهل بن سمح بن غالب است. سهم حسن بن سمح در انتقال آموزه‌های یونانی ـ ارسطویی استاد خویش، یحیی بن عدی، به جهان اسلام قابل توجه است. وی بر برخی از کتاب‌های ارسطو شرح‌هایی نگاشته، که میان فلسفه‌آموزان رواج داشته است. شرحهای او بر کتاب‌های الطبیعة و ریطوریقای ارسطو شناخته شده‌اند.



حسن بن سمح اهل بغداد بود. اینکه ابوحیان در ضمن گزارش خود دربارۀ محفلی متشکل از مشایخ مسیحیان بغداد در حضور ابن‌ سعدان وزیر، از ابن‌ سمح نام برده است، بر مسیحی‌بودن او دلالت دارد. همین اطلاع را از فحوای بیتی از ابوالعلاء معری
[۲] ابوالعلاء معری، احمد، لزوم ما لایلزم، ص۱، ص۳۸۲.
نیز می‌توان دریافت.


حسن بن سمح نزد یحیی بن عدی فلسفه آموخت و به تدریس منطق پرداخت. گفته‌اند که او پیچیدگی‌های منطق را به خوبی بیان می‌کرد و کسان بسیاری برای استفاده از دانش منطقی او به نزدش می‌آمدند.
[۳] ابوالعلاء معری، احمد، لزوم ما لایلزم، ص۱، ص۳۸۲.
[۴] قفطی، علی، تاریخ الحکماء، ص۴۱۱.
به گفتۀ ابوحیان، وی همچنین در باب‌الطاق بغداد کتاب‌فروشی (ورّاقی) داشت و دکان او محلی برای اجتماع دانشمندان مسیحی بود.


حسن بن سمح در زمرۀ آن گروه از شاگردان یحیی بن عدی بود که سنت تصحیح و ترجمه و توضیح متون فلسفی یونانی را فعالانه ادامه می‌دادند، چنان‌که برخی محققان عنوان «مکتب فلسفی مسیحی بغداد» را در مورد ایشان به کار برده‌اند.
[۶] .p۶-۷ ،Kraemer، J. L.، Humanism in the Renaissance of Islam
بااین‌همه، ابوحیان او را در حفظ و نقل و نظر و جدل، از ابوسلیمان منطقی و ابوالخیر خمّار (یکی دیگر از شاگردان یحیی ابن عدی) ضعیف‌تر می‌داند و در زمرۀ مقلدان به شمار می‌آورد. ابوحیان ضعف او را ناشی از کندفهمی و حرص وی به کسب مال می‌داند. ابن‌سینا نیز در جایی از المباحثات که در همۀ نسخه‌های خطی آن موجود نیست، در ضمن نکوهش ابوالفرج بن طیّب، از فلاسفۀ بغداد، می‌گوید که ابن‌سمح و ابوالخیر خمار، به‌رغم مایۀ اندکشان، تا آنجا که به بحث و فحص در متون مربوط می‌شود، از کسانی چون او برتر بوده‌اند.
[۸] .p۳۲-۳۳ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland



سهم حسن بن سمح در انتقال آموزه‌های یونانی ـ ارسطویی استاد خویش، یحیی بن عدی، به جهان اسلام قابل توجه است. وی بر برخی از کتابهای ارسطو شرحهایی نگاشته، که میان فلسفه‌آموزان رواج داشته است.
[۹] قفطی، علی، تاریخ الحکماء، ص۴۱۱.



شرحهای او بر کتابهای الطبیعة و ریطوریقای ارسطو شناخته شده‌اند. به جز اینها دو رسالۀ کوتاه دیگر در زمینۀ منطق و فلسفه و اخلاق از حسن بن سمح باقی مانده است.

۵.۱ - کتاب الطبیعه

کار حسن بن سمح بر روی الطبیعۀ ارسطو افزون بر شرح، تنقیح متن آن را نیز شامل می‌شد، چنان‌که در ترجمۀ عربی موجود از الطبیعة تصحیحهای او اعمال شده است. مبنای کار او نسخه‌ای از ترجمۀ اسحاق بن حنین بوده که یحیی بن عدی آن را با متن یونانی و ترجمۀ سریانی آن مقابله کرده بوده است. نسخه‌ای که ابن‌سمح با ذکر موارد اختلاف با نسخۀ یحیی بن عدی فراهم آورده بود، بعدها به دست ابوالحسین محمد بن علی بصری (د ۴۳۶ ق / ۱۰۴۴ م) شاگرد ابن‌سمح تصحیح گردید و شرح ابن‌سمح نیز در کنار چند شرح دیگر بر کتاب، در آن گنجانده شد. کرمر
[۱۰] .p۱۰۹ ،Kraemer، J. L.، Humanism in the Renaissance of Islam
این مجموعه را گواه بر تدریس سماع طبیعی ارسطو در مکتب یحیی بن عدی دانسته است.
در شرح مفصل حسن بن سمح، آراء ارسطو بندبه‌بند تحلیل‌شده‌اند. این شرح را ابوالحسین، به گفتۀ خود، از روی یادداشتهایی که از درسهای حسن بن سمح برداشته بوده، تدوین کرده و تفاسیری از یحیی بن عدی و متی بن یونس به آن افزوده است.
[۱۱] ارسطو، الطبیعة، جم‌.
[۱۲] .p۴۰ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland
البته روشن نیست که آیا بصری تفاسیر ابن‌عدی و ابن‌یونس را نیز از همان درسها استخراج کرده یا آنها را از منبعی دیگر برگرفته است. بصری نگارش این متن را در ۳۹۰ ق / ۱۰۰۰ م به پایان برده است، اما احتمالاً در جریان نسخه‌برداری سال ۴۷۰ ق / ۱۰۷۷ م از الطبیعة، بخشهای پایانی شرح حسن بن سمح با تفاسیری از ابوالفرج بن طیب معاوضه شده است، شاید به این سبب که کاتبِ سال ۴۷۰ ق، این بخشها را از تفسیر بصری در اختیار نداشته است.
[۱۳] .p۴۰ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland


۵.۲ - تصحیح ریطوریقا

از دیگر آثار او در همین زمینه می‌توان به نسخه‌ای از ریطوریقا (فن خطابه‌)ی ارسطو اشاره کرد (در متن عربی ارغنون، کتابخانۀ پـاریس، شم‌ ۳۴۶‘۲). این نسخه از روی دست‌نوشتۀ حسن بن سمح استنساخ شده و نسخه‌بردار یادآور شده است که ابن‌سمح این نسخه را تصحیح کرده و با متن سریانی مطابقت داده است.
[۱۴] .p۴۰ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland



ابوحیان گزارش می‌کند که وقتی از ابن‌ سوار پرسیده بودند که آیا اعتقادی که مردم بر آن‌اند، همه‌اش یا بیشترش حق است، یا همه‌اش یا بیشترش باطل است؟ حسن بن سمح در پاسخ به همین پرسش، رساله‌ای تألیف کرده است که نسخه‌ای از آن با عنوان «قول الحسن بن سهل ابن السمح بن غالب فی الاخبار التی یخبر بها کثیرون» باقی مانده است. وی در این رساله به صورتی منظم، به بحث دربارۀ خبر متواتر می‌پردازد. اعتبار خبر متواتر از مسائل مورد توجه ارسطو در منطق بوده و از آن بیشتر، در میان متکلمان و اصولیان مسلمان، موضوع بحثهای فراوانی بوده است. حسن بن سمح هم تصدیق کامل و هم تکذیب کامل و بی‌قید و شرط خبر متواتر را «حکم از جزئی به کلی» دانسته، آن را اشتباهی آشکار به شمار می‌آورد؛
[۱۶] حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۴.
[۱۷] حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۵.
سپس دامنۀ تواتر این اخبار را بررسی کرده، آنها را برحسب گستردگی اعتبارشان در میان جوامع انسانی، به اخبار مستفیض شایع (که امتهای بسیاری آنها را می‌پذیرند) و مستفیض غیرشایع (که امتهای معدودی آنها را می‌پذیرند) تقسیم می‌کند.
در این اثرِ ابن‌سمح، نکتۀ جالب توجه این است که او آراء خود را با اشاره به مصادیقی از اعتقادات پیروان دینهای یهودی و مسیحی بیان می‌کند و در این میان انگیزشهای روانی یا تعصبات مردمی را که به خبر متواتر خاص باور دارند، در گرایش آنان به قبول خبر مؤثر می‌داند.
[۱۸] حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۷.
ازاین‌رو، می‌توان گفت این اثر هم در زمینۀ معیار باورهای دینی و هم در زمینۀ ارتباط میان منطق و روان‌شناسی، اثری بدیع و مبتکرانه است که افزون بر آن، توجه نویسنده را به ساختار منطقی جدل‌های کلامی نشان می‌دهد. برای مثال حسن بن سمح به پرسش دربارۀ صدق و کذب خبر نبوت عیسى (علیه‌السّلام)، به‌عنوان یک خبر متواتر می‌پردازد، در زمینه‌ای که مسیحیان به عیسی (علیه‌السّلام) فضایلی را منسوب می‌دارند، اما یهودیان یا مجوسان و صابئین به او رذایلی را نسبت می‌دهند.
[۱۹] حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۲
او در این رساله جدولی ترتیب می‌دهد و اخبار را بر حسب گواهیهای عقلانی و غیرعقلانی تقسیم می‌کند، و صدق و کذب این اخبار را بر اساس جایگاهشان در آن جدول روشن می‌سازد؛ وی نشان می‌دهد که کدام خبر را باید پذیرفت و کدام خبر را باید رد کرد و دربارۀ کدام خبر باید توقف نمود تا دلیل عقلی بر صدق یا کذب آن پیدا شود.
[۲۰] حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۵۶.
[۲۱] حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۵۷.



حسن بن سمح همچنین در رساله‌ای با عنوان «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، به بحث در باب هدف فلسفه پرداخته است. او در این رساله، هدف از اندیشیدن فلسفی را به کمال رساندن نفس تلقی می‌کند.
[۲۲] حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۲۷.
وی از همین دیدگاه به تقسیم‌بندی عقل به عقل نظری و عقل عملی پرداخته و از ارتباط میان عقلانیت و اخلاق سخن گفته است.
[۲۳] حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۳۰.
او کمال عقل نظری را در به دست آوردن علم یقینی به بهترین موجودات، یعنی خداوند می‌داند؛
[۲۴] حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۲۷.
اما از دید او کمال عقل عملی جدا کردن نیکی از پلیدی و اقامۀ برهان بر این اصل است که انتخاب نیکی ضرورت دارد، زیرا نیکی با بقای نفس سازگار است و پلیدی گوهر نفس را نابود می‌کند.
[۲۵] حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۲۹.
فضیلت در تعریف او، غالب آمدن بر شهوات و انفعالات نفس است.
[۲۶] حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۳۰.
تقسیم‌بندی حسن بن سمح از کارکرد عقل و آراء او دربارۀ تأثیر عقل در تحصیل فضیلت و سعادت، آشکارا صبغه‌ای یونانی‌مآبانه دارند.


۱. شرح بر الطبیعۀ ارسطو. نسخۀ خطی این اثر در ضمن تـرجمۀ متن اسحاق بن حنین در کتابخانۀ دانشگاه لیدن (شم‌ ۵۸۳ Warn) موجود است.
[۲۷] .p۳۳ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland
بر این متن یحیی بن عدی، متی بن یونس و ابوالفرج بن طیب نیز شرح نوشته‌اند. عبدالرحمان بدوی این اثر را به همراه شروح آن، تصحیح و در ۱۳۸۴ ق / ۱۹۶۴ م، در قاهره چاپ کرده است.
۲. جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف، که در ۳ رجب ۵۵۷ ق نوشته شده است. نسخۀ خطی آن در یک مجموعه رساله، به شمارۀ ۴۶۹‘۵ در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود است.
[۲۸] مرکزی، خطی، ج۴، ص۴۴۸.
این اثر را مهدی محقق در ۱۳۵۵ ش در جشن‌نامۀ هانری کربن چاپ کرده است.
۳. قول الحسن بن سهل بن الشمخ (السمح) بن غالب فی اصناف الاخبار التی یخبر بها کثیرون. نسخه‌ای از این اثر در موزۀ بریتانیا (شم‌ Add ۷۴۷۳) موجود است. این اثر در فهرست میکروفیلمهای کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران ثبت شده است.
[۲۹] مرکزی، میکروفیلمها، ص۳۶۳.
این اثر را محمدتقی دانش‌پژوه در ۱۳۴۹ ش تصحیح و در مقالات و بررسیها، نشریۀ دانشکدۀ الٰهیات و معارف اسلامی، چاپ کرده است.


در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
(۱) ابوحیان توحیدی، علی، الامتاع و المؤانسة، به کوشش احمد امین و احمد زین، قاهره، ۱۹۳۹ م.
(۲) ابوحیان توحیدی، علی، المقابسات، به کوشش محمد توفیق حسین، بغداد، ۱۹۷۰ م.
(۳) ابوالعلاء معری، احمد، لزوم ما لایلزم، به کوشش ندیم عدی، دمشق، ۱۹۸۸ م.
(۴) ارسطو، الطبیعة، ترجمۀ اسحاق بن حنین، به کوشش عبدالرحمان بدوی، قاهره، ۱۳۸۵ ق / ۱۹۶۵ م.
(۵) حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، به کوشش مهدی محقق، بیست گفتار، تهران، ۱۳۵۵ ش.
(۶) حسن بن سمح، شرح بر الطبیعة (نک‌: هم‌، ارسطو).
(۷) حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، بـه کـوشش محمدتقی دانـش‌پژوه، مقـالات و بررسیها، تهران، ۱۳۴۹ ش، دفتر ۳-۴.
(۸) قفطی، علی، تاریخ الحکماء، به کوشش یولیوس لیپرت، لایپزیگ، ۱۹۰۳ م.
(۹) مرکزی، خطی.
(۱۰) مرکزی، میکروفیلمها.
(۱۱) .Kraemer، J. L.، Humanism in the Renaissance of Islam، Leiden، ۱۹۸۶
(۱۲) .Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland، London، ۱۹۵۶


۱. توحیدی، ابوحیان، المقابسات، ص۱۳۹.    
۲. ابوالعلاء معری، احمد، لزوم ما لایلزم، ص۱، ص۳۸۲.
۳. ابوالعلاء معری، احمد، لزوم ما لایلزم، ص۱، ص۳۸۲.
۴. قفطی، علی، تاریخ الحکماء، ص۴۱۱.
۵. توحیدی، ابوحیان، المقابسات، ص۱۶۰.    
۶. .p۶-۷ ،Kraemer، J. L.، Humanism in the Renaissance of Islam
۷. توحیدی، ابوحیان، الامتاع و المؤانسة، ج۱، ص۵۰.    
۸. .p۳۲-۳۳ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland
۹. قفطی، علی، تاریخ الحکماء، ص۴۱۱.
۱۰. .p۱۰۹ ،Kraemer، J. L.، Humanism in the Renaissance of Islam
۱۱. ارسطو، الطبیعة، جم‌.
۱۲. .p۴۰ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland
۱۳. .p۴۰ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland
۱۴. .p۴۰ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland
۱۵. توحیدی، ابوحیان، المقابسات، ص۱۶۰.    
۱۶. حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۴.
۱۷. حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۵.
۱۸. حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۷.
۱۹. حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۴۲
۲۰. حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۵۶.
۲۱. حسن بن سمح، «قـول الحسن بن سهـل بن الشمخ (السمح) بن غـالب فی اصنـاف الاخبـار التی یخبـر بهـا کثیـرون»، ص۲۵۷.
۲۲. حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۲۷.
۲۳. حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۳۰.
۲۴. حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۲۷.
۲۵. حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۲۹.
۲۶. حسن بن سمح، «جواب الحسن بن سهل بن غالب بن السمح عن السؤال عن الغایة التی ینحو الانسان نحوها بالتفلسف»، ص۳۳۰.
۲۷. .p۳۳ ،Stern، S. M.، «Ibn al-Samh»، Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland
۲۸. مرکزی، خطی، ج۴، ص۴۴۸.
۲۹. مرکزی، میکروفیلمها، ص۳۶۳.



مجید داودی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «حسن بن سمح».    






جعبه ابزار