• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حضرت عبدالعظیم حسنی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از محدثین جلیل القدر و روات بزرگوار که شرافت نسب و طهارت مولد را با فضیلت علم و تقوی به هم آمیخته، حضرت عبد العظیم حسنی (علیه‌السّلام) است. وی سیدی شریف و بزرگوار، متقی، پارسا، پرهیزگار، از مشایخ حدیث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود.



مرحوم شیخ عباس قمی‌ (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب خود می‌فرماید: «حضرت عبد العظیم (علیه‌السّلام) مکنی و ابوالقاسم است و قبر شریفش در ری معروف و مشهور است و به علو مقام و جلالت شان معروف و از اکابر محدثین و اعاظم علما و از زهاد و عباد بوده و از اصحاب حضرت امام جواد و امام‌هادی (علیهما‌السّلام) است و محقق داماد رحمه الله در رواشح فرمود احادیث بسیاری در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) روایت شده است که هر که زیارت کند قبر او را، بهشت بر او واجب می‌شود».
[۱] قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۱، ص۴۶۱.



از مطالعة تاریخ زندگانی حضرت عبد العظیم (علیه‌السّلام) این مطلب روشن می‌شود که او نسبت به ائمه زمان (علیهم‌السّلام) خود اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) رسیده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است. از اخبار منقوله به طور وضوح استفاده می‌گردد که وی مورد علاقه و محل اعتماد و اطمینان حضرات ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بوده است. فرمایشات حضرت امام رضا (علیه‌السّلام) در پیامی‌که توسط ایشان برای شیعیان فرستاده‌اند، خود شاهدی روشن برای اثبات این موضوع و حدیث «عرض دین» او خدمت امام‌هادی (علیه‌السّلام) و تصدیق آن حضرت اعتقادات حضرت عبد العظیم (علیه‌السّلام) را، دلیلی بزرگ بر ایمان و قداست و عقیدة ثابت او به ائمه هدی (علیهم‌السّلام) و مذهب حنیف جعفری می‌باشد.
حضرت عبد العظیم (علیه‌السّلام) در زمان خود، دارای موقعیتی بس عظیم داشت. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السّلام) معاصر و هم نشین بود... هشام بن حکم، ابن‌ابی‌عمیر، علی بن جعفر (علیهم‌السّلام) ،(حالات این امامزاده واجب التعظیم مفصّلاً در جلد اول این کتاب، که مربوط به زندگانی امامزادگان مدفون در استان قم می‌باشد، نگاشته شده است.) حسن ابن محبوب، که از مشایخ او هستند، دلیل بارزی است که وی دارای مقام رفیع و ارجمندی بوده، و با این گونه اشخاص که از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسی بن جعفر (علیهم‌السّلام) بودند، مجالست داشته است.علمای رجال و فقهای بزرگ، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را در کتب خود آورده و او را توصیف و تمجید کرده‌اند، و همگان او را به خلوص عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح و راسخ ستوده و معرفی می‌نمایند.
[۲] قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۱، ص۴۶۱.
[۳] زندگانی چهارده معصوم، ص۱۰۴۳.
[۴] عطاردی، زندگانی حضرت عبدالعظیم، ص۲۴.
[۵] رازی، زندگانی حضرت عبد العظیم، ص۳.
[۶] شریف‌رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، ص۱۵.
[۷] عالمی‌دامغانی، محمد علی، شاگردان مکتب ائمه ۳، ص۴.



نسب آن حضرت با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) منتهی می‌شود، بدین نحو: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسین الامیر بن زید بن امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) .
[۸] عبیدلی، ابی الحسن محمد بن ابی جعفر، تهذیب الانساب، ص۱۳۹.
[۹] علوی عمری، نجم الدین، علی بن محمد، المجدی، ص۳۵.
[۱۰] گیلانی، کیاء، سراج الانساب، ص۴۷.
[۱۲] حسنی، ابن عنبة، الفصول الفخریه ۱۰۷.
[۱۳] ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ص۷۱.
[۱۴] بخاری، سهل بن عبدالله، سرالسلسله العلویه، ص۲۴.
[۱۵] حسینی، عبدالرزّاق کمونة، مشاهد العتره الطاهره، ص۹۶
جدة مادری او «لبابه» از بنی‌هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. او در ابتدا همسر حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السّلام) بود که از او عبید الله به دنیا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسری زید بن امام حسن (علیه‌السّلام) در آمد و از آن جناب حسن الامیر به دنیا آمد پس معلوم شد که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) عبدالله قافه و مادرش دخترزادة اسماعیل بن ابراهیم و یا به گفتة منتقلة الطالبیه‌ام ولد بوده است، اما ابونصر بخاری نام مادر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را امینة دختر اسماعیل بن ابراهیم می‌داند.
[۱۶] بخاری، سهل بن عبدالله، سرالسلسله العلویه، ص۲۴.
کنیة حضرت عبدالعظیم، ابوالقاسم بود. و به آن شهرت داشت به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، کنیه و شهرتش بوده است.
[۱۷] بخاری، سهل بن عبدالله، سرالسلسله العلویه، ص۲۴.



ایمان، مقام علمی‌و فضایل اخلاقی عبد العظیم (علیه‌السّلام) از زبان ائمه معصومین (علیه‌السّلام)
صدوق (رحمه الله در کتاب کمال الدین
[۱۸] صدوق، محمد بن علی، کمال الدین ۲، ص۵۱.
[۱۹] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۶۹، ص۲.
در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) خدمت امام‌هادی (علیه‌السّلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.
ابو نصر بخاری در بیان حالات فرزندان امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) از ابو علی محمد بن همام (ابو علی محمد بن ابی بکر همام بن سهیل کاتب اسکافی از بزرگان علما و محدثین جلیل القدر بوده. شیخ در رجال خود این راوی را از ثقات روات و مشایخ عظیم الشان شمرده است. نجاشی نیز او را توثیق کرده و از وی به عظمت یاد می‌کند. علامه درقسم اول خلاصه از این محدث جلیل القدر تجلیل زیادی به عمل آورده است. محمد بن همام از معاصران شیخ کلینی بوده که در سال ۳۳۲ ه. ق وفات نموده است.) از حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) صحبت به میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) نبود، می‌گفتم علی بن حسن بن زید بن حسن (علیه‌السّلام) فرزندی از خود باقی نگذاشته است.
[۲۰] عطاردی، عزیز الله، عبد العظیم حیاته و مسنده، ص۲۶.

مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ری با مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی (علیه‌السّلام) رسید و مسائلی را پرسید.
پس امام پاسخ او را چنین داد:
«اما بعد یا اباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقراه منّی السلام».
‌ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»
[۲۱] شریف‌رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، ص۳۷.
[۲۲] رازی، زندگانی عبدالعظیم، ص۲۹.



سید جلیل القدر حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) در میان فرزندان ائمه هدی (علیهم‌السّلام) ، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الاجلاء بوده و شیخ بزرگوار صدوق
[۲۳] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه ۲، ص۸۰.
[۲۴] قمی، عباس، سفینه البحار ۲، ص۱۲۱.
(علیه الرحمه) او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیدة خدا و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و مردم بوده است».
اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخر الدوله دیلمی‌ بود، می‌گوید:
«عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خداپرست، معروف به امانت داری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین (علیهم‌السّلام) را دارا بود. هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) کسی به قدر رتبه و مقام او به منصة ظهور نرسیده است»
[۲۵] رازی، زندگانی حضرت عبدالعظیم، ص۲۲.



از تاریخ تولد حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) اطلاع درستی در دست نیست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ری و این که آیا وی به مرگ طبیعی از دنیا رفته و یا به شهادت رسیده است، اخبار دقیقی نقل نکرده‌اند و هر یک قولی را برگزیده‌اند و دربارة تاریخ ولادت و وفات یا شهادت او، کمتر سخن به میان آورده‌اند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم شیخ آغا بزرگ تهرانی رحمه الله با تحقیقات فراوان در کتاب خود
[۲۶] تهرانی، آغا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ص۱۶۹.
تاریخ تولد وفات آن حضرت را به دست آورده است.
ایشان در کتاب بسیار پر اهمیت الذریعه الی تصانیف الشیعه از کتابی به نام الخصائص العظیمیه در شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) نام می‌برد، و نویسنده آن کتاب را شیخ جواد بن مهدی لاریجانی متوفای سوم جمادی الثانی ۱۳۵۵ ه. ق معرفی می‌کند، و می‌گوید: این نویسنده، کتاب دیگری به نام نورالآفاق لشهاب الانهار النفاق دارد، که این کتاب در سال ۱۳۴۴ ه. ق به چاپ رسیده است، و در این کتاب از کتاب الخصائص العظیمیه نقل کرده است که ولادت آن حضرت چهارم ربیع الثانی به سال ۱۷۳ هجری
[۲۷] ذوعلم، محمدحسین، نورالآفاق، ص۱۵.
در مدینه واقع شده، و آن بزرگوار در روز جمعه پانزدهم شوال ۲۵۲ ه. ق، در شهر ری وفات یافته است.
[۲۸] تهرانی، آغا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ۷، ص۱۶۹.

روی این حساب، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) ۷۹ سال عمر کرد اما کیفیت شهادت یا وفات حضرت عبد العظیم نیز دقیقاً معلوم نیست، و برخی از مورخان او را مسموم می‌دانند و بعضی دیگر می‌گویند که حضرت عبدالعظیم را زنده به گور کرده‌اند. چنانکه در کتاب روح و ریحان
[۲۹] واعظ کجوری، محمد باقر بن اسماعیل، روح و ریحان، ص۳۹۹.
به نقل ار فخر الدین طریحی که در منتخب خود نوشته: «و ممن دفن حیا عبدالعظیم حسنی بری... ؛ از کسانی که زنده به گور دفن شد، جناب عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) می‌باشد که در شهر ری دفن گردیده است».


فخر رازی در کتاب «الشجرة المبارکه» می‌نویسد: «از فرزندان عبدالله بن علی، دو تن دارای فرزند پسر بودند که یکی از آنها عبدالعظیم مقتول در شهر ری می‌باشد که مشهد او معروف و مشهور است.» با وجود گفتار طریحی و فخر رازی، مشهور چنین است که آن حضرت بر اثر بیماری از دنیا رفته است، صاحب بن عباد هم که رساله‌ای دربارة آن حضرت نوشته، همین قول را اختیار کرده است.
همسر و فرزندان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام)
علمای انساب و نویسندگان، زوجة و همسر محترمه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را به نام «خدیجه بنت قاسم بن حسن الامیر»
[۳۱] قمی، عباس، منتهی الآمال، ۱، ص۴۶۰. جناب آقای اردستانی درکتاب خود، خدیجه را دختر حسن بن حسن نوشته است که یقیناً غلط می‌باشد، زیرا هیچ یک از مورخان و علمای انساب برای حسن فرزندی به نام حسن ثبت ننموده‌اند و اگر هم منظور ایشان حسن فرزند امام حسن مجتبی بوده، وی دختری به نام خدیجه نداشته است. .
[۳۲] علوی عمری، نجم الدین، علی بن محمد، المجدی، ص۲۰.
[۳۳] مروزی‌علوی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبین، ص۱۳۰.
[۳۴] عبیدلی، ابی الحسن محمد بن ابی جعفر، تهذیب الانساب، ص۱۰۵.
[۳۵] ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ص۷۲.
[۳۶] گیلانی، کیاء، سراج الانساب، ص۳۴.
[۳۷] فخر رازی، محمد بن عمر، الشجره المبارکه، ص۴۱.
که دختر عموی پدر آن حضرت بود، را ثبت نموده‌اند، و در حالات قاسم نوشته‌اند که وی به زهد و ترک دنیا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) بر می‌گرد، زیرا که مادرش‌ام سلمه دختر حسین بن اثرم بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیهم‌السّلام) می‌باشد.
در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظیم بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد. لذا ما به جهت جمع این اقوال می‌گوییم:
اولاً: به طور یقین برای حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) فرزندی به نام محمد بوده، که به جهت فرزند نداشتن محمد، عده‌ای از علمای انساب من جمله صاحب کتاب تهذیب الانساب، خود عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را بدون فرزند تصور می‌نماید که می‌توان چنین توجیه نمود که چون تنها فرزند حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) ، محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علمای انساب، خود عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را بدون فرزند تصور نموده‌اند.
ثانیاً: همان طوری که بیان گردید، عده‌ای از مورخان و علمای انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) اختلاف کرده و برخی زوجه حضرت عبدالعظیم را خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید
[۳۹] قمی، عباس، منتهی الآمال ۱، ص۴۶۱.
[۴۰] اعرجی، جعفر بن محمد، مناهل الضرب، ص۹۷.
و برخی دیگر فاطمه بنت عقبة بن قیس الحمیری
[۴۱] علوی اصفهانی، ابن طباطبا، ابراهیم بن ناصر، منقلة الطالبیه، ص۱۵۷.
می‌دانند.
باید گفت که خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید به اتفاق جمیع علمای انساب و مورخان زوجة جناب حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) بوده و مؤلف کتاب انساب مجدی به آن تصریح کرده، و هیچ جای تردید نیست، اما مؤلف کتاب «منتقلة الطالبیه» هم، در کتابش برای آن حضرت زوجه‌ای به نام فاطمه دختر عقبه ذکر کرده که احتمال داده میشود، هر دوی این بانوان محترمه، منکوحه جناب عبدالعظیم (علیه‌السّلام) بوده باشند.
اما در این که کدام یک از فرزندان، (محمد، خدیجه، رقیه، ‌ام سلمه، قاسم، احمد، صفیه و فاطمه) متعلق به این بانوان باشد، اختلاف است.
اما چون اکثر علما در این که «محمد» و «ام سلمه» از «خدیجه بنت قاسم» هستند اتفاق دارند، می‌توان برای آن بانو، این دو فرزند را قائل شد.
ابن طباطبا در «منقلة الطالبیه»، خدیجه، رقیه و احمد را که اتفاق نظر در آن است، برای فاطمه دختر عقبة بن قیس محسوب نمود.
و باید یادآور شد که چون قاسم و صفیه را هیچ کدام از قدمای علمای انساب در تعداد فرزندان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) بر نشمرده‌اند، لذا این احتمال می‌رود که برادر زادگان آن حضرت را به او نسبت داده باشند. والله العالم.


عبادت و سخاوت از ویژگیهای حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) است.
در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) ، تالیف دانشمند محترم جناب آقای شیخ محمد شریف رازی، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدینه و عراق قبل از مهاجرتش به ایران، که همراه با تقیه و اختفا بوده است، می‌نویسد:
[۴۲] زندگانی حضرت عبدالعظیم، رازی، ص۲۸.

«در عبادت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) رسیده است که در مدت عمر شریفش بیشتر روزها، بلکه غالب ایام را روزه و شب‌ها را به عبادت و ستایش خداوند متعال می‌گذرانید». این مطلب را صاحب بن عباد بیان نموده که مرحوم نوری در آخر کتاب مستدرک الوسائل
[۴۳] نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ۳، ص۶۱۳.
خود چنین آورده:
«حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) از حکومت زمان خود در هراس و مورد تهدید بود، و به همین دلیل وطن خود را ترک کرد و به طور ناشناس از این شهر به آن شهر می‌گریخت، تا این که وارد «شهر ری» شد و در محله «ساربانان»، خانه یکی از شیعیان، در «کوی بردگان» ساکن گردید و به عبادت و راز و نیاز با قاضی الحاجات و پروردگار خود مشغول شد.
وی روزها را در «سرداب» خانه به سر می‌برد و روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز و مناجات می‌پرداخت.»
از این رو علامه نسابه سید جعفر اعرجی نجفی حسینی متوفای ۱۳۳۲ ه. ق می‌نویسد؛ «اما عبدالعظیم بن عبدالله بن علی، فهو السید الجلیل الزاهد العابد التقی النقی، سنی الفضائل و المناقب»
[۴۴] اعرجی، جعفر بن محمد، مناهل الضرب، ص۱۶۲ ۱۶۳.

عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) سیدی جلیل، پرهیزگار، عابدی متقی و پاک که دارای فضایل و مناقب بی شماری است.
اما در بذل و بخشش وجود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است که تنها کسی که اقتدا و تبعیت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) نمود، او بوده است یعنی همان طوی که حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) ، سخی‌ترین مردم در زمان خود بود، به گونه‌ای که چند مرتبه تمام اموال خویش را میان فقرا و بی نوایان تقسیم نموده و چیزی را برای خود نگه نداشت، همین طور فرزند ارجمند و نواده بزرگش حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) چندین مرتبه اموال خود را میان فقرا و ضعفا تقسیم نمود و بیچارگان را مدد و یاری کرد که البته باید گفت «الولد سر ابیه» کلامی‌است صادق:
حضرت عبدالعظیم به تمام معنا فرزند آن پدر است.


دربارة زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) جای شک و تردید نیست که از سوی امام معصوم (علیه‌السّلام) برای اصل زیارت وی توصیه شده است، لذا از وظایف اخلاقی و دین ما محسوب می‌شود که به زیارت آن بزرگوار بشتابیم و از فیض زیارت وی بیش از پیش بهرمند گردیم.
در بیانی «مرحوم محدث قمی‌ رحمه الله» از امام معصوم روایت می‌کند، پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را بهشت معین فرموده است.
[۴۵] قمی، عباس، سفینه البحار، ۲، ص۱۲۱.

و همچنین جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه قمی‌ رحمه الله ، که در قرن چهارم هجری می‌زیست، با واسطة علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی‌ رحمه الله ، و محمد بن یحیی عطار قمی‌ رحمه الله ، که همگان از رجال بزرگ علم حدیث و از ثقات بوده‌اند،
[۴۷] اردبیلی، محمد بن علی، جامع الروات، ج۱، ص۱۵۸ و ۵۷۴.
[۴۸] اردبیلی، محمد بن علی، جامع الروات، ج۲، ص۲۱۳.
[۴۹] اردستانی، زندگانی عبدالعظیم، ص۲۰۸.
از قول مردی از «ری» روایت کرده‌اند، که گفته است:
من به هنگام بازگشت از کربلاء در شهر سامراء به حضور امام‌هادی (علیه‌السّلام) رسیدم، آن حضرت فرمود: کجا بوده‌ای؟
گفتم: از زیارت حضرت سید الشهدا (علیه‌السّلام) بر می‌گردم.
آن حضرت فرمود: اَما انَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظیم عنْدَکُمْ، لَکُنْتَ کَمَنْ زارَ الْحُسَیْنَ علیه السّلام ؛
اما اگرتو، قبر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را که نزد خود‌ شماست زیارت می‌کردی، مثل کسی بودی که حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) را زیارت کرده باشد.


۱. قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۱، ص۴۶۱.
۲. قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۱، ص۴۶۱.
۳. زندگانی چهارده معصوم، ص۱۰۴۳.
۴. عطاردی، زندگانی حضرت عبدالعظیم، ص۲۴.
۵. رازی، زندگانی حضرت عبد العظیم، ص۳.
۶. شریف‌رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، ص۱۵.
۷. عالمی‌دامغانی، محمد علی، شاگردان مکتب ائمه ۳، ص۴.
۸. عبیدلی، ابی الحسن محمد بن ابی جعفر، تهذیب الانساب، ص۱۳۹.
۹. علوی عمری، نجم الدین، علی بن محمد، المجدی، ص۳۵.
۱۰. گیلانی، کیاء، سراج الانساب، ص۴۷.
۱۱. فخر رازی، محمد بن عمر، الشجره المبارکه، ص۶۷.    
۱۲. حسنی، ابن عنبة، الفصول الفخریه ۱۰۷.
۱۳. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ص۷۱.
۱۴. بخاری، سهل بن عبدالله، سرالسلسله العلویه، ص۲۴.
۱۵. حسینی، عبدالرزّاق کمونة، مشاهد العتره الطاهره، ص۹۶
۱۶. بخاری، سهل بن عبدالله، سرالسلسله العلویه، ص۲۴.
۱۷. بخاری، سهل بن عبدالله، سرالسلسله العلویه، ص۲۴.
۱۸. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین ۲، ص۵۱.
۱۹. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۶۹، ص۲.
۲۰. عطاردی، عزیز الله، عبد العظیم حیاته و مسنده، ص۲۶.
۲۱. شریف‌رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، ص۳۷.
۲۲. رازی، زندگانی عبدالعظیم، ص۲۹.
۲۳. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه ۲، ص۸۰.
۲۴. قمی، عباس، سفینه البحار ۲، ص۱۲۱.
۲۵. رازی، زندگانی حضرت عبدالعظیم، ص۲۲.
۲۶. تهرانی، آغا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ص۱۶۹.
۲۷. ذوعلم، محمدحسین، نورالآفاق، ص۱۵.
۲۸. تهرانی، آغا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ۷، ص۱۶۹.
۲۹. واعظ کجوری، محمد باقر بن اسماعیل، روح و ریحان، ص۳۹۹.
۳۰. فخر رازی، محمد بن عمر، الشجره المبارکه، ص۶۴.    
۳۱. قمی، عباس، منتهی الآمال، ۱، ص۴۶۰. جناب آقای اردستانی درکتاب خود، خدیجه را دختر حسن بن حسن نوشته است که یقیناً غلط می‌باشد، زیرا هیچ یک از مورخان و علمای انساب برای حسن فرزندی به نام حسن ثبت ننموده‌اند و اگر هم منظور ایشان حسن فرزند امام حسن مجتبی بوده، وی دختری به نام خدیجه نداشته است. .
۳۲. علوی عمری، نجم الدین، علی بن محمد، المجدی، ص۲۰.
۳۳. مروزی‌علوی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبین، ص۱۳۰.
۳۴. عبیدلی، ابی الحسن محمد بن ابی جعفر، تهذیب الانساب، ص۱۰۵.
۳۵. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ص۷۲.
۳۶. گیلانی، کیاء، سراج الانساب، ص۳۴.
۳۷. فخر رازی، محمد بن عمر، الشجره المبارکه، ص۴۱.
۳۸. قمی، عباس، سفینه البحار، ۶، ص۳۵.    
۳۹. قمی، عباس، منتهی الآمال ۱، ص۴۶۱.
۴۰. اعرجی، جعفر بن محمد، مناهل الضرب، ص۹۷.
۴۱. علوی اصفهانی، ابن طباطبا، ابراهیم بن ناصر، منقلة الطالبیه، ص۱۵۷.
۴۲. زندگانی حضرت عبدالعظیم، رازی، ص۲۸.
۴۳. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ۳، ص۶۱۳.
۴۴. اعرجی، جعفر بن محمد، مناهل الضرب، ص۱۶۲ ۱۶۳.
۴۵. قمی، عباس، سفینه البحار، ۲، ص۱۲۱.
۴۶. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۵۶۵.    
۴۷. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الروات، ج۱، ص۱۵۸ و ۵۷۴.
۴۸. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الروات، ج۲، ص۲۱۳.
۴۹. اردستانی، زندگانی عبدالعظیم، ص۲۰۸.
۵۰. بن قولویه، ابوالقاسم، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۳۲۱.    
۵۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۹، ص۲۶۸.    
۵۲. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۱۰۳۶ و    





سایت‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام)» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۴/۵    






جعبه ابزار