حفظ قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حفظ قرآن، به معنی بحثی قرآنی ـ حدیثی دربارهی فراگیری و به خاطر سپردن
قرآن است.
حفظ به معنای نگاهداری و
مراقبت از چیزی و
غفلت نورزیدن از آن، و در برابر کلمه فراموشی است.
این واژه به معنای خویشتنداری و قدرت ضبط نَفْس، رعایت چیزی و غمخواری نیز آمده است.
در اصطلاح، حفظ قرآن یعنی یاد گرفتن و ازبر کردن قرآن کریم.
در قرآن نیز حافظ (اسمِ فاعل حفظ در معنای نگاهدارنده) آمده است.
به این ترتیب، حافظ قرآن یعنی کسی که همه قرآن یا بخشی از آن را، با رعایت همه قواعد، از بر باشد.
میتوان گفت اصطلاحِ حافظ قرآن از نیمه دوم قرن دوم در فرهنگ اسلامی رواج یافته است.
اولین بار، واژه حافظ به معنای ازبرکننده قرآن، در روایتی که فُضیلبن یسار از
امام صادق علیهالسلام نقل کرده، آمده است.
در تاریخ و علوم قرآنی، اصطلاح «جمع» به معانی گوناگون، از جمله حفظ قرآن در قلبها و سینهها، بهکار رفته است.
عدهای از
اصحاب پیامبر اکرم ، قرآن را به این معنا جمع، یعنی حفظ کردند، لذا به آنها جُمّاع یا حفّاظ قرآن گفتهاند.
حافظان قرآن به قُرّاء نیز نامبردار بودهاند.
به نظر ابنجزری
، اعتماد در نقل و روایت قرآن بهسبب محفوظ بودن آن در سینهها بود. در دیدگاه ابناثیر،
عبارت «اَناجیلُهُم صُدورُهُم» به این مطلب اشاره دارد، که سینههای امت اسلامی محل نگهداری آیات قرآن است. بدینسان، جمع قرآن به معنای حفظ آن، از زمان پیامبر صلیاللّهعلیهوآله آغاز شد و خود ایشان، به عنوان «سید حافظان»، تمام قرآن را ازبر داشت.
اهتمام پیامبر به حفظ قرآن به حدی بود که به استناد آیات شانزدهم و هفدهم
سوره قیامت در این کار عجله میکرد و خدا او را مطمئن ساخت که قرآن را در سینهاش حفظ میکند.
براساس روایتی،
پیامبر اکرم هر سال در
ماه رمضان قرآن را تا آنجا که نازل شده بود، براساس حافظهاش با
جبرئیل مقابله و تکرار میکرد.
پیامبر اسلام دیگران را نیز تشویق میکرد هرچه میتوانند قرآن را بیشتر حفظ کنند
و آنچه را حفظ کردهاند نزد او بخوانند تا ایشان درستی آن را تأیید کند.
بر مبنای روایتی دیگر، پیامبر اکرم به
علی علیهالسلام توصیه کرد، از خدا توفیق حفظ قرآن را بخواهد.
تأکید پیامبر اکرم بر حفظ قرآن شواهد دیگری نیز دارد.
از جمله ایجاد کانون تعلیم قرائت و حفظ و نظارت بر آن، به گونهای که اگر فردی به مدینه هجرت میکرد، پیامبر او را نزد قاریان و حافظان میفرستاد و هرکس آنچه از قرآن میدانست، بر دیگری از حفظ میخواند.
پیامبر به قرائت حافظان قرآن گوش میکرد و این خود بیانگر اهتمام ایشان به موضوع حفظ قرآن بود. آن حضرت از
ابنمسعود خواست که قرآن را بخواند و شنیدن آن را از زبان وی خوشایند دانست.
اُبیّبن کعب نیز از حافظانی بود که قرآن را نزد پیامبر قرائت کرد و پیامبر هم قرآن را برای او خواند.
اهمیت حفظ قرآن در نظر پیامبر باعث شد
مسلمانان صدر اسلام نیز به آن توجه ویژهای پیدا کنند و در تقویت و افزایش حفظ قرآن بکوشند. حفظ قرآن برای آنان میتوانست از جنبههای گوناگون مهم باشد، مثلاً، تلاش برای صیانت قرآن یا حفظ برای آنکه آیات را در بین
نمازهای واجب یا
مستحب بخوانند.
در زمان حیات پیامبر اکرم، بیش از ده تن از صحابه تمام قرآن را از حفظ بودند.
سیوطی
سخن کسانی را که قاریان قرآن را در زمان پیامبر اکرم ــ که بهنظر میرسد همان حافظان قرآناندــ چهار نفر دانستهاند،
نادرست خوانده و از ۳۷ تن حافظ قرآن در آن زمان نام برده است. افزون بر این، حوادثی چون
بِئْرمَعونه (در سال چهارم هجرت)، که در آن هفتاد تن از قاریان و حافظان به
شهادت رسیدند،
نشاندهنده فراوانی حافظان در زمان پیامبر است.
برخی از آنان، نظیر اُبیّ بن کعب یا
معاذبن جبل ، علاوه بر حفظ قرآن، به امر پیامبر اکرم تدریس قرآن هم میکردند.
امام علی علیهالسلام،
عبداللّهبن مسعود ،
عبداللّهبن عباس و ابیّ بن کعب از جمله حافظان تمام قرآن بودند.
ابنسعد
از زنی به نام امّ ورقه نام برده که در زمان پیامبر حافظ قرآن بوده است. ابنمسعود هفتاد سوره را از پیامبر اکرم و بقیه قرآن را از علی علیهالسلام فراگرفت و حفظ کرد.
چون به خاطر سپردن قرآن برای همه آسان نبود و، چنانکه زرکشی
گفته است، مقدور شدن حفظ قرآن برای مسلمانان از اسرارِ نزول تدریجی قرآن به شمار میرفت، شمار زیادی از صحابه بخشهایی از قرآن را در حافظه داشتند. به همین دلیل، برای جبران ناتوانی از حفظ تمام قرآن، حفظ آن در میان اصحاب تقسیم شد.
مثلاً، زیدبن ثابت انصاری در نوجوانی هفده سوره قرآن را از حفظ داشت.
حفظ کل قرآن یا بخشی از آن، در صدر اسلام نوعی برتری و امتیاز به شمار میآمد. این امتیاز برای مثال باعث میشد فردی
امام جماعت شود گرچه نوجوان باشد یا پس از جنگ اُحُد، شهدای حافظ قرآن، نزدیکتر به
حمزه ، عموی پیامبر، دفن شدند.
موضوع حفظ قرآن در روایات هم انعکاس یافته است.
پیامبر اکرم حافظان قرآن را برجستگان امت اسلام معرفی کرده است.
طبق روایت دیگری از ایشان، خدا حافظ قرآن را از
عذاب دور نگه خواهد داشت.
شفاعت آنان در مورد ده تن از اعضای خانوادهشان که مستوجب
دوزخاند ، پذیرفته خواهد شد.
در روایتی از امام صادق علیهالسلام، حافظ قرآن درصورت عامل بودن به آن، جایگاهی همردیف
فرشتگان الهی دارد.
براساس حدیثی دیگر، امام ششم شیعیان، افزون بر حفظ قرآن، به ضرورت پایبندی به حدود قرآنی تأکید کردهاند.
در برخی روایات راجع به حفظ قرآن، از عقوبت فراموشی قرآن هم سخن رفته است.
اما به نظر عَلَمالهدی،
برداشت افرادی چون ابوعبید قاسم بن سلّام و ابن قتیبه در بحث فراموشی قرآن و کیفر آن، نادرست است. به اعتقاد این متکلم شیعی، مقصود از عقوبت فراموشی در اینگونه روایات، به مراتبِ کمال نرسیدنِ حافظِ قرآن است.
سیوطی
حفظ قرآن را
واجب کفایی دانسته و به دو روش حفظ در زمان پیامبر اکرم اشاره کرده است، یکی شنیدن قرائت پیامبر و دیگری قرائت صحابه نزد ایشان. افزون بر این، اجازه پیامبر به صحابیانِ حافظ، که قرآن را به دیگران آموزش بدهند، نیز از راههای معمول حفظ در
صدر اسلام به شمار آمده است.
پس از گسترش اسلام و انتشار نسخههای قرآن کریم در جهان اسلام، روش حفظ قرآن نیز تغییر کرد.
مسلمانان در طول
تاریخ اسلام ، موضوع حفظ قرآن را مورد عنایت قرار دادهاند. بسیاری از مسلمانان، تا روزگار معاصر، فرزندان خود را از سن کودکی به حفظ قرآن میگمارند و آنان را برای این منظور به مراکز
تعلیم و حفظ قرآن میفرستند. تا دوران اخیر، حفظ قرآن مهمترین وظیفه کودکان در سطوح اولیه تحصیلی در مصر بود. در آن زمان جامعالازهر و مدارس پیرامونی آن، حفظ کل قرآن را شرط ورودی قرار داده بودند(سعید، ص ۵۸ ـ۵۹).
ذهبی نام بسیاری از حافظان قرآن را به صورت طبقه طبقه در کتاب معرفه القراءالکِبار آورده است، همچنین محمد سالم مُحَیسِن نیز در معجم حفّاظ القرآن عَبْرالتاریخ، از زندگی دهها تن از حافظان و قاریان یاد کرده است.
(۱) آرنتیان ونسینک، مفتاح کنوز السّنه، نقله الی اللغه العربیه محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره) ۱۴۰۴، چاپ افست قم (بیتا).
(۲) ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمودمحمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
(۳) ابن جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بیتا).
(۴) ابن جزری، النشر فی القراءات العشر، چاپ علی محمد ضباع، مصر (۱۹۴۰ (، چاپ افست تهران (بیتا).
(۵) ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت، دارصادر، (بیتا).
(۶) ابن سعد، الطبقات الکبرى (بیروت).
(۷) ابن ماجه، سنن ابنماجه، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۸) ابن منظور.
(۹) عبدالرحمان بن اسماعیل ابوشامه، کتاب المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، چاپ طیار آلتی قولاج، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
(۱۰) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۱) محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۲) خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
(۱۳) عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۴) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش .
(۱۵) محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۶) محمد بن محمد زَبیدی، تاجالعروس من جواهر القاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۷) محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، چاپ احمد شمسالدین، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۱۸) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدیذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۱۹) ابوعبداللّه زنجانی، تاریخ القرآن، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹.
(۲۰) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۲۱) علی بن حسین علمالهدی، امالی السید المرتضی، ج ۱، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، قاهره ۱۳۲۵/ ۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۴۰۳.
(۲۲) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، جزء۱، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
(۲۳) محمدعبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، نظام الحکومه النبویه، المسمی التراتیب الاداریه، بیروت، دارالکتاب العربی، (بیتا).
(۲۴) علامه مجلسی، بحار الانوار.
(۲۵) مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۲۶) مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره، مکتبه الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حفظ قرآن»، شماره۶۳۱۹.