حَیْران (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَیْران: (كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ في الأَرْضِ حَيْرانَ) از مادّه
«حير، حيرة و حیران» است به
معنى «
سرگردان شدن و راه گم كردن» و وصف از آن، «
حيران» است كه در لغت به
معنى «
رفت و آمد» است و معمولا
کنایه از «
سرگردانى» است، مانند افرادى كه در سرگردانى مقدارى راه مىروند، سپس بازمىگردند.
آیه مورد بحث درباره افرادى است كه از
ایمان بهسوى
شرک بازمىگردند و براى روشن شدن مطلب با آوردن مثالى مىگويد بازگشت از
توحید به شرک «همانند آن كسى است كه براثر
وسوسههای شیاطین (يا غولهاى بيابانى، به پندار عرب
جاهلیت كه تصور مىكردند در راهها كمين كردهاند و مسافران را به بيراهه مىكشانند) راه مقصد را گم كرده و حيران و سرگردان (در بيابان) مانده است...». این آیه افرادى را كه از ايمان بهسوى شرک بازگردند به
هواپرستان سرگردان تشبيه كرده است كه برنامههاى زندگى خود را از شياطين دريافت مىكنند.
به موردی از کاربرد
حَیْران در
قرآن، اشاره میشود:
(قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ ما لا يَنفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانا اللّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ في الأَرْضِ حَيْرانَ لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلى الْهُدى ائْتِنا قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمينَ) «بگو: آيا غير از
خدا، چيزى را بخوانيم و
عبادت كنيم كه نه سودى به حال ما دارد، نه زيانى؛ و به اين ترتيب، به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را
هدایت كرده است؟! همانند كسى كه براثر وسوسه هاى شياطين، در روى زمين راه را گم كرده، و
سرگردان مانده است؛ در حالى كه يارانى دارد كه او را به هدايت دعوت مىكنند و مىگويند: به سوى ما بيا بگو: تنها هدايت خداوند، هدايت واقعى است؛ و ما دستور داريم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
اينكه فرمود:
(كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطِينُ فِي الْأَرْضِ حَیْرانَ ...) مثال زده است به
انسان متحيرى كه در كار خود سرگردان است، و در باره
سعادت خود
عزم راسخى ندارد، و لذا بهترين راه سعادت و مستقيمترين راه رسيدن به هدف را كه قبل از او هم كسانى آن راه را پيموده و به هدف رسيدهاند ترک مىگويد، آن گاه سرگشته و حيران مانده شيطانها محاصرهاش نموده و به سوى هلاكش مىخوانند، هر چه هم كه ياران هدايت يافتهاش بر او بانگ مىزنند و به سوى هدايتش دعوت مىكنند قبول نمىكند و در عين اينكه بر سر دو راهى سقوط و
نجات قرار گرفته، نمىفهمند تكليفش چيست.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حَیْران »، ص ۶۲۶.