• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم افتاء (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکم افتاء
۷۹۴. حرمت اظهار نظر و افتاء درباره احکام دین، بدون علم و آگاهی:
«وقالوا لن تمسنا النار الا ایامـا معدودة قل اتخذتم عند الله عهدا فلن یخلف الله عهده‌ام تقولون علی الله ما لاتعلمون؛ و گفتند هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نخواهد رسید، بگو آیا پیمانی نزد خدا گرفته‌اید؟! چون خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمی‌ورزد، یا اینکه چیزی به خدا نسبت می‌دهید که به آن علم ندارید؟!»
«انما یا مرکم بالسوء والفحشاء وان تقولوا علی الله ما لاتعلمون؛ او شما را فقط به بدیها و انحرافات فرمان می‌دهد (و نیز دستور می‌دهد) آنچه را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید.»
«ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین نبـونی بعلم ان کنتم صـدقین• ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین‌ام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم ان الله لا یهدی القوم الظــلمین؛ هشت جفت از چهارپایان (برای شما آفرید) از میش دو جفت و از بز دو جفت بگو آیا خداوند نرهای آنها را حرام کرده یا ماده ها را؟ یا آنچه رحم ماده‌های آنها در برگرفته؟ اگر راست می‌گوئید (و بر تحریم آنها دلیلی دارید) به من خبر دهید• و از شتر دو زوج، و از گاو هم دو زوج، (برای شما آفرید) بگو کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است؟ نرها را یا ماده‌ها را؟ و یا آنچه رحم ماده‌ها را در برگرفته؟ و آیا شما گواه (این تحریم) بودید، هنگامی که خدا به این موضوع توصیه کرد؟ بنابراین چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می‌بندند، تا مردم را از روی جهل گمراه سازند، خداوند هیچگاه ستمگران را هدایت نخواهد کرد!»
«سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا ولا ءاباؤنا ولا حرمنا من شیء کذلک کذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن وان انتم الا تخرصون؛به زودی مشرکان (برای تبرئه خویش) می‌گویند اگر خدا می‌خواست نه ما مشرک می‌شدیم و نه پدران ما، و نه چیزی را تحریم می‌کردیم، کسانی که پیش از آنها بودند نیز همین گونه دروغ می‌گفتند و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند، بگو آیا دلیل قاطعی (بر این موضوع) دارید؟ پس به ما ارائه دهید، شما فقط از پندارهای بی اساس پیروی می‌کنید و تخمینهای نابجا می‌زنید.»
«واذا فعلوا فـحشة قالوا وجدنا علیها ءاباءنا والله امرنا بها قل ان الله لا یامر بالفحشاء اتقولون علی الله ما لا تعلمون• قل انما حرم ربی الفوحش ماظهر منها ومابطن والاثم والبغی بغیر الحق وان تشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطـنـا وان تقولوا علی الله ما لا تعلمون؛ و هنگامی که کار زشتی انجام میدهند میگویند پدران خود را بر این عمل دیدیم، و خداوند بما دستور داده است! بگو خداوند (هرگز) دستور به عمل زشت نمی‌دهد آیا چیزی بر خدا می‌بندید که نمی‌دانی• بگو خداوند تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (همچنین) گناه و ستم بدون حق، و اینکه چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده شریک او قرار دهید، و به خدا مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید.»
«ولا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هـذا حلـل وهـذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون• متـع قلیل ولهم عذاب الیم؛ بخاطر دروغی که زبانهای شما توصیف می‌کند نگوئید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا افترا ببندید، کسانی که به خدا دروغ می‌بندند رستگار نخواهند شد• بهره کمی در این دنیا نصیبشان می‌شود، و عذاب دردناکی در انتظار آنها است.»
۷۹۵. حرمت اظهار نظر و افتاء ، قبل از رسیدن حکمی از سوی خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله):
«یـایها الذین ءامنوا لا تقدموا بین یدی الله ورسوله واتقوا الله ان الله سمیع علیم؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید چیزی را بر خدا و رسولش مقدم نشمرید و پیشی مگیرید و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست.»
آداب حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)
چنانکه در محتوای سوره اشاره کردیم در این سوره یک رشته از مباحث مهم اخلاقی و دستورات انضباطی نازل شده که آن را شایسته نام سوره اخلاق می‌کند، و در آیات مورد بحث که در آغاز سوره قرار گرفته، به دو قسمت از این دستورات اشاره شده است :
نخست تقدم نیافتن بر خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ، و دیگری در محضر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سر و صدا و قال و غوغا راه نینداختن.
بعد می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید چیزی را در برابر خدا و رسولش مقدم نشمرید، و تقوای الهی پیشه کنید، که خداوند شنوا و داناست.»
منظور از مقدم نداشتن چیزی در برابر خدا و پیامبر پیشی نگرفتن بر آنها در کارها، و ترک عجله و شتاب در مقابل دستور خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
گرچه بعضی از مفسران خواسته‌اند مفهوم آیه را محدود کنند، و آن را منحصر به انجام عبادات قبل از وقت، یا سخن گفتن قبل از سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امثال آن بدانند، ولی روشن است که آیه مفهوم وسیع و گستردهای دارد و هر گونه پیشی گرفتن را در هر برنامه ای شامل می‌شود.
مسئولیت انضباط رهروان در برابررهبران آنهم یک رهبر بزرگ الهی ایجاب می‌کند که در هیچ کار، و هیچ سخن و برنامه، بر آنها پیشی نگیرند، و شتاب و عجله نکنند.
البته این بدان معنا نیست که اگر پیشنهاد یا مشورتی دارند در اختیار رهبر الهی نگذارند، بلکه منظور جلو افتادن و تصمیم گرفتن و انجام دادن پیش از تصویب آنها است حتی نباید درباره مسائل بیش از اندازه لازم سؤال و گفتگو کرد، باید گذاشت که رهبر خودش به موقع مسائل را مطرح کند آنهم رهبر معصوم که از چیزی غفلت نمی‌کند، و نیز اگر کسی سؤالی از او می‌کند نباید دیگران پیشقدم شده، پاسخ سؤال را عجولانه بگویند، در حقیقت همه این معانی در مفهوم آیه جمع است.

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. بقره/سوره۲، آیه۸۰.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۲۱.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۱۶۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۷۰.    
۵. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۶۳۴.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۴۳.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۱۴۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۹.    
۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۵۰۲.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۱۴۸.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۲.    
۱۲. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۵۰۴.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۲۸.    
۱۴. اعراف/سوره۷، آیه۳۳.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۴۰.    
۱۶. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۸، ص۸۹.    
۱۷. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۱۸۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۲۳۹.    
۱۹. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۲، ص۱۷.    
۲۰. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۶.    
۲۱. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۷.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۴۲.    
۲۳. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۵۲۹.    
۲۴. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۳، ص۱۶۰.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۲۰۷.    
۲۶. حجرات/سوره۴۹، آیه۱.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۳۵.    
۲۸. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۴۵۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم افتاء».    



جعبه ابزار