• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم افترا به خدا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند متعال در قرآن کریم در آیات متعددی سخن از افترا و دروغ بستن به خویش را از سوی کافران و مشرکان و اهل کتاب ، به میان آوده است و فرموده: «چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ بسته (و شریک برای او قائل شده است) یا آیات او را تکذیب نموده؟!»



افترا و دروغ بستن به خدا حرام است: «فویل للذین یکتبون الکتـب بایدیهم ثم یقولون هـذا من عند الله لیشتروا به ثمنـا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم وویل لهم مما یکسبون• وقالوا لن تمسنا النار الا ایامـا معدودة قل اتخذتم عند الله عهدا فلن یخلف الله عهده‌ام تقولون علی الله ما لاتعلمون؛وای بر آنها که مطالبی با دست خود می‌نویسند سپس می‌گویند: از طرف خدا است تا به بهای کمی آن را بفروشند، وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و وای بر آنها از آنچه از این راه به دست می‌آورند! • و گفتند هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نخواهد رسید، بگو آیا پیمانی نزد خدا گرفته‌اید؟! چون خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمی‌ورزد، یا اینکه چیزی به خدا نسبت می‌دهید که به آن علم ندارید؟!»


«یـایها الناس کلوامما فی الارض حلـلا طیبـا ولا تتبعوا خطوت الشیطـن انه لکم عدو مبین• انما یا مرکم بالسوء والفحشاء وان تقولوا علی الله ما لاتعلمون؛ ‌ای مردم از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید، چه اینکه او دشمن آشکار شما است• او شما را فقط به بدیها و انحرافات فرمان می‌دهد (و نیز دستور می‌دهد) آنچه را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید.»


«... ولا تقولوا علی الله الا الحق...؛... و درباره خدا غیر از حق نگوئید ... »


«ومن اهل الکتـب من ان تامنه بقنطار یؤده الیک ومنهم من ان تامنه بدینار لایؤده الیک الا مادمت علیه قائمـا ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل ویقولون علی الله الکذب وهم یعلمون؛ و در میان اهل کتاب ، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز میگردانند، و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو بازنمیگردانند، مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی! این به خاطر آن است که می‌گویند: ما در برابر امیین (غیر یهود)، مسؤول نیستیم. و بر خدا دروغ میبندند، در حالی که می‌دانند (این سخن دروغ است).»
«وان منهم لفریقـا یلوون السنتهم بالکتـب لتحسبوه من الکتـب وما هو من الکتـب ویقولون هو من عند الله وما هو من عند الله ویقولون علی الله الکذب وهم یعلمون؛ در میان آنها (یهود) کسانی هستند که به هنگام تلاوت کتاب (خدا)، زبان خود را چنان می‌گردانند که گمان کنید (آنچه را می‌خوانند،) از کتاب (خدا) است، در حالی که از کتاب (خدا) نیست! (و با صراحت) می‌گویند: آن از طرف خداست! با اینکه از طرف خدا نیست، و به خدا دروغ می‌بندند در حالی که می‌دانند!»
«کل الطعام کان حلا لبنی اسرءیل الا ما حرم اسرءیل علی نفسه من قبل ان تنزل التورة قل فاتوا بالتورة فاتلوها ان کنتم صـدقین• فمن افتری علی الله الکذب من بعد ذلک فاولـئک هم الظــلمون؛همه غذاها (ی پاک) بر بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه اسرائیل (یعقوب)، پیش از نزول تورات بر خود تحریم کرده بود (مانند گوشت شتر که برای او ضرر داشت) بگو اگر راست می‌گوئید تورات را بیاورید و بخوانید (این نسبتهائی که به - پیامبران پیشین می‌دهید حتی در تورات تحریف شده شما نیست)•بنابراین آنها که بعد از این به خدا دروغ می‌بندند ستمگرند (و از روی علم و عمد چنین می‌کنند).»


«الم تر الی الذین یزکون انفسهم بل الله یزکی من یشاء ولا یظلمون فتیلا• انظر کیف یفترون علی الله الکذب وکفی به اثمـا مبینـا؛آیا ندیدی کسانی را که خودستایی می‌کنند؟! (این خودستاییها، بیارزش است؛) ولی خدا هر کس را بخواهد ستایش می‌کند؛ و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد• ببین چگونه به خدا دروغ می‌بندند! و همین گناه آشکار، (برای مجازات آنان) کافی است.»


«ما جعل الله من بحیرة ولا سائبة ولا وصیلة ولا حام ولـکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لایعقلون؛ خداوند هیچگونه بحیره و سائبه و وصیله و حام قرار نداده است ( اشاره به چهار نوع از حیوانات اهلی که در زمان جاهلیت استفاده از آنها را ممنوع می‌دانستند و این بدعت در اسلام ممنوع شد) ولی کسانی که کافر شدند بر خدا دروغ میبندند و بیشتر آنها نمیفهمند.»


«ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا او کذب بـایـته انه لا یفلح الظــلمون؛چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ بسته (و شریک برای او قائل شده است) یا آیات او را تکذیب نموده، مسلما ظالمان روی رستگاری نخواهند دید.»
«ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا او قال اوحی الی ولم یوح الیه شیء ومن قال سانزل مثل ما انزل الله...؛چه کسی ستمکارتر است از کسی که دروغی به خدا ببندد یا بگوید وحی بمن فرستاده شده در حالی که وحی به او نشده باشد، و کسی که بگوید من هم همانند آنچه خدا نازل کرده نازل میکنم، و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفته‌اند و فرشتگان دستها را گشوده به آنان می‌گویند جان خود را خارج سازید امروز مجازات خوار کنندهای در برابر دروغهائی که به خدا بستید و در برابر آیات او تکبر ورزیدید، خواهید دید، (در آن روز به حال آنها تاسف خواهی خورد.»
«ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا اولـئک یعرضون علی ربهم ویقول الاشهـد هـؤلاء الذین کذبوا علی ربهم الا لعنة الله علی الظــلمین• الذین یصدون عن سبیل الله ویبغونها عوجـا وهم بالاخرة هم کـفرون• اولـئک الذین خسروا انفسهم وضل عنهم ما کانوا یفترون؛ چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا افترا می‌بندند، آنان (روز رستاخیز ) بر پروردگارشان عرضه می‌شوند و شاهدان (پیامبران و فرشتگان) می‌گویند اینها همانها هستند که به پروردگار دروغ بستند. لعنت خدا بر ظالمان باد! • همانها که (مردم را) از راه خدا باز می‌دارند و راه حق را کج و معوج نشان می‌دهند و به سرای آخرت کافرند•...• آنان کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست دادند و تمام معبودهای دروغین از نظرشان گم شدند.»
«ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا او کذب بالحق لما جاءه الیس فی جهنم مثوی للکـفرین؛ چه کسی ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ می‌بندد، یا حق را پس از آنکه به سراغش آمد تکذیب می‌کند؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟»


«وقالوا هـذه انعـم وحرث حجر لا یطعمها الا من نشاء بزعمهم وانعـم حرمت ظهورها وانعـم لا یذکرون اسم الله علیها افتراء علیه سیجزیهم بما کانوا یفترون؛ و گفتند این قسمت از چهار پایان و زراعت (که مخصوص بتها است برای همه) ممنوع است و جز کسانی که ما بخواهیم - به گمان آنها - از آن نباید بخورد و (می‌گفتند اینها) چهارپایانی است که سوار شدن بر آنها تحریم شده و چهار پایانی که نام خدا را بر آن نمی‌بردند و به خدا دروغ می‌بستند (و می‌گفتند این احکام از ناحیه او است) به زودی کیفر افتراهای آنها را می‌دهد.»
«قد خسر الذین قتلوا اولـدهم سفهـا بغیر علم وحرموا ما رزقهم الله افتراء علی الله قد ضلوا وما کانوا مهتدین؛ مسلما آنها که فرزندان خود را از روی سفاهت و نادانی کشتند زیان دیدند و آنچه را خدا به آنها روزی داده بود بر خود تحریم کردند و بر خدا افترا بستند، آنها گمراه شدند و (هرگز) هدایت نیافتند.»
«ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین‌ام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم ان الله لا یهدی القوم الظــلمین؛و از شتر دو زوج، و از گاو هم دو زوج، (برای شما آفرید) بگو کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است؟ نرها را یا ماده‌ها را؟ و یا آنچه رحم ماده‌ها را در برگرفته؟ و آیا شما گواه (این تحریم) بودید، هنگامی که خدا به این موضوع توصیه کرد؟ بنابراین چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می‌بندند، تا مردم را از روی جهل گمراه سازند، خداوند هیچگاه ستمگران را هدایت نخواهد کرد!»


«قل هلم شهداءکم الذین یشهدون ان الله حرم هـذا فان شهدوا فلا تشهد معهم...؛بگو گواهان خود را که گواهی می‌دهند خداوند اینها را حرام کرده است، بیاورید اگر آنها (به دروغ) گواهی دهند تو با آنها (همصدا نشو و) گواهی مده، و از هوی و هوس کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و کسانی که به آخرت ایمان ندارند و برای خدا شریک قائلند پیروی مکن.»


«واذا فعلوا فـحشة قالوا وجدنا علیها ءاباءنا والله امرنا بها قل ان الله لا یامر بالفحشاء اتقولون علی الله ما لا تعلمون؛ و هنگامی که کار زشتی انجام میدهند میگویند پدران خود را بر این عمل دیدیم، و خداوند بما دستور داده است! بگو خداوند (هرگز) دستور به عمل زشت نمی‌دهد آیا چیزی بر خدا می‌بندید که نمی‌دانی.»


«قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبـت من الرزق قل هی للذین ءامنوا فی الحیوة الدنیا خالصة یوم القیـمة کذلک نفصل الایـت لقوم یعلمون• قل انما حرم ربی... وان تقولوا علی الله ما لا تعلمون؛ بگو چه کسی زینت‌های الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو اینها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده‌اند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی) در قیامت خالص (برای مؤمنان) خواهد بود اینچنین آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند شرح می‌دهیم• بگو خداوند تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (همچنین) گناه و ستم بدون حق، و اینکه چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده شریک او قرار دهید، و به خدا مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید.»


«ان الذین اتخذوا العجل سینالهم غضب من ربهم وذلة فی الحیوة الدنیا وکذلک نجزی المفترین• ... الم یؤخذ علیهم میثـق الکتـب ان لا یقولوا علی الله الا الحق ودرسوا ما فیه والدار الاخرة خیر للذین یتقون افلا تعقلون؛ آنها که گوساله را (معبود خود) انتخاب کردند به زودی خشم پروردگار و ذلت در زندگی دنیا به آنها می‌رسد، و اینچنین کسانی را که (بر خدا) افترا می‌بندند کیفر می‌دهیم• ...آیا پیمان کتاب (خدا) از آنها گرفته نشده که بر خدا (دروغ نبندند و) جز حق نگویند و آنان بارها آنرا خوانده‌اند، و سرای آخرت برای آنها که پرهیزگاری پیشه کنند بهتر است آیا نمی‌فهمید؟!»


«وقالت الیهود عزیر ابن الله وقالت النصـری المسیح ابن الله ذلک قولهم بافوههم یضـهـون قول الذین کفروا من قبل قـتلهم الله انی یؤفکون؛ یهود گفتند: « عزیر » پسر خدا است! و نصاری گفتند مسیح پسر خدا است! این سخنی است که با زبان خود می‌گویند که همانند گفتار کافران پیشین است، لعنت خدا بر آنها باد، چگونه دروغ می‌گویند؟!»
«ونسوق المجرمین الی جهنم وردا• لا یملکون الشفـعة الا من اتخذ عند الرحمـن عهدا• وقالوا اتخذ الرحمـن ولدا• لقد جئتم شیــا ادا• تکاد السمـوت یتفطرن منه وتنشق الارض وتخر الجبال هدا• ان دعوا للرحمـن ولدا؛ و مجرمان را (همچون شتران تشنهکامی که به سوی آبگاه میروند) به جهنم میرانیم• آنها هرگز مالک شفاعت نیستند مگر کسی که نزد خداوند رحمان عهد و پیمانی دارد• آنها گفتند خداوند رحمن فرزندی برای خود اختیار کرده! • چه سخن زشت و زنندهای آوردید• نزدیک است آسمانها بخاطر این سخن از هم متلاشی گردد، و زمین شکافته شود و کوهها به شدت فرو ریزد! از این رو که برای خداوند رحمن فرزندی ادعا کردند.»


«قل ارءیتم ما انزل الله لکم من رزق فجعلتم منه حرامـا وحلـلا قل ءالله اذن لکم‌ام علی الله تفترون• وما ظن الذین یفترون علی الله الکذب یوم القیـمة...؛بگو آیا روزیهائی را که خداوند بر شما نازل کرده مشاهده کردید که بعضی از آنرا حلال و بعضی را حرام کرده‌اید بگو آیا خداوند به شما اجازه داده یا بر خدا افترا می‌بندید؟ (و پیش خود تحریم و تحلیل می‌کنید)• آنها که بر خدا افترا می‌بندند درباره (مجازات) روز رستاخیز چه می‌اندیشند؟ خداوند فضل (و بخشش) نسبت به همه مردم دارد، اما اکثر آنها سپاسگزاری نمی‌کنند.»

۱۴.۱ - عدم رستگاری

«ولا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هـذا حلـل وهـذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون• متـع قلیل ولهم عذاب الیم؛ بخاطر دروغی که زبانهای شما توصیف می‌کند نگوئید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا افترا ببندید، کسانی که به خدا دروغ می‌بندند رستگار نخواهند شد• بهره کمی در این دنیا نصیبشان می‌شود، و عذاب دردناکی در انتظار آنها است.»

۱۴.۲ - مجازات مضاعف

«وان کادوا لیفتنونک عن الذی اوحینا الیک لتفتری علینا غیره واذا لا تخذوک خلیلا• ولولا ان ثبتنـک لقد کدت ترکن الیهم شیـا قلیلا• اذا لاذقنـک ضعف الحیوة وضعف الممات ثم لا تجد لک علینا نصیرا؛ نزدیک بود آنها (با وسوسه‌های خود) تو را از آنچه وحی کرده‌ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهی، و در آن صورت تو را دوست خود انتخاب کنند! • و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی) نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی! • و اگر چنین می‌کردی ما دو برابر مجازات (مشرکان) در حیات دنیا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ ، به تو می‌چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی‌یافتی!»


«وینذر الذین قالوا اتخذ الله ولدا• ما لهم به من علم ولا لابائهم کبرت کلمة تخرج من افوههم ان یقولون الا کذبـا• هـؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة لولا یاتون علیهم بسلطـن بین فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا؛و (نیز) آنها را که گفتند خداوند فرزندی (برای خود) انتخاب کرده انذار کند• نه آنها (هرگز) به این سخن یقین دارند و نه پدرانشان، سخن بزرگی از دهانشان خارج می‌شود، آنها مسلما دروغ می‌گویند•... • این قوم ما هستند که معبودهایی جز خدا انتخاب کرده‌اند؛ چرا دلیل آشکاری (بر این کار) نمی‌آورند؟! و چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ ببندد؟!»


«قال لهم موسی ویلکم لا تفتروا علی الله کذبـا فیسحتکم بعذاب وقد خاب من افتری؛ موسی به آنها گفت: وای بر شما دروغ بر خدا نبندید که شما را با عذاب خود نابود می‌سازد، و نومیدی و (شکست) از آن کسی است که دروغ (بر خدا) ببندد.»


نولو تقول علینا بعض الاقاویل• لاخذنا منه بالیمین• ثم لقطعنا منه الوتین• فما منکم من احد عنه حـجزین؛ هرگاه او سخنی دروغ بر ما می‌بست• ما او را با قدرت گرفتیم• سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم! • واحدی از شما نمی‌توانست مانع شود و از او حمایت کند.»


«وقالت الیهود ید الله مغلولة غلت ایدیهم ولعنوا بما قالوا...؛و یهود گفتند دست خدا به زنجیر بسته است!، دستهایشان بسته باد و بخاطر این سخن از رحمت (الهی) دور شوند! ...»


۱. بقره/سوره۲، آیه۷۹.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۸۰.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۱۶۸.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۶۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۷۰.    
۶. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۶۳۴.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۲۰.    
۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۴۳.    
۱۰. آل عمران/سوره۳، آیه۷۵.    
۱۱. آل عمران/سوره۳، آیه۷۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۲۹.    
۱۳. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۴۱۹.    
۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۹۳.    
۱۵. آل عمران/سوره۳، آیه۹۴.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۴۹.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۵۰.    
۱۸. مائده/سوره۵، آیه۱۰۳.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۰۲.    
۲۰. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۶، ص۲۲۹.    
۲۱. انعام/سوره۶، آیه۲۱.    
۲۲. انعام/سوره۶، آیه۹۳.    
۲۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.    
۲۴. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۲۵. هود/سوره۱۱، آیه۲۱.    
۲۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۸.    
۲۷. انعام/سوره۶، آیه۱۳۸.    
۲۸. انعام/سوره۶، آیه۱۴۰.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۴۵۸.    
۳۰. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۴۹۹.    
۳۱. انعام/سوره۶، آیه۱۴۴.    
۳۲. انعام/سوره۶، آیه۱۵۰.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۶.    
۳۴. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۵۰۵.    
۳۵. اعراف/سوره۷، آیه۲۸.    
۳۶. اعراف/سوره۷، آیه۳۲.    
۳۷. اعراف/سوره۷، آیه۳۳.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۴۹.    
۳۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۸، ص۹۹.    
۴۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۲.    
۴۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۹.    
۴۲. توبه/سوره۹، آیه۳۰.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۶۰.    
۴۴. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۲۳.    
۴۵. مریم/سوره۱۹، آیه۸۶ - ۹۱.    
۴۶. یونس/سوره۱۰، آیه۵۹.    
۴۷. یونس/سوره۱۰، آیه۶۰.    
۴۸. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۶.    
۴۹. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۷.    
۵۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۴۲.    
۵۱. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۵۲۶.    
۵۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۳ - ۷۵.    
۵۳. کهف/سوره۱۸، آیه۴.    
۵۴. کهف/سوره۱۸، آیه۵.    
۵۵. کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.    
۵۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۴۱.    
۵۷. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۲۹.    
۵۸. طه/سوره۲۰، آیه۶۱.    
۵۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۲۳۲.    
۶۰. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۴۱.    
۶۱. حاقه/سوره۶۹، آیه۴۴ - ۴۷.    
۶۲. مائده/سوره۵، آیه۶۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم افترا».    



جعبه ابزار