• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم امر به معروف (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکم امر به معروف
۸۶۲. وجوب امر به معروف:
«ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف...باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند!...»
معروف و منکر چیست؟
معروف در لغت به معنی شناخته شده (از ماده عرف) و منکر به معنی ناشناس (از ماده انکار) است. و به این ترتیب کارهای نیک، اموری شناخته شده، و کارهای زشت و ناپسند، اموری ناشناس معرفی شده‌اند. چه اینکه فطرت پاک انسانی با دسته اول آشنا و با دوم ناآشنا است!
آیا امر به معروف یک وظیفه عقلی است یا تعبدی؟
جمعی از دانشمندان اسلامی معتقدند که وجوب این دو وظیفه تنها با دلیل نقلی ثابت شده، و عقل فرمان نمی‌دهد که انسان دیگری را از کار بدی که زیانش تنها متوجه خود او است باز دارد.
ولی با توجه به پیوندهای اجتماعی و اینکه هیچ کار بدی در اجتماع انسانی در نقطه خاصی محدود نمی‌شود، بلکه هر چه باشد همانند آتشی ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند، عقلی بودن این دو وظیفه مشخص می‌شود.
به عبارت دیگر: در اجتماع چیزی به عنوان ضرر فردی وجود ندارد، و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک زیان اجتماعی در آید، و به همین دلیل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه می‌دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هر گونه تلاش و کوششی خودداری نکنند.
آیا امر به معروف موجب سلب آزادی است؟
در پاسخ این سؤ ال باید گفت با اینکه به طور مسلم زندگانی دسته جمعی برای افراد بشر فوائد و برکات فراوانی دارد و حتی این نوع مزایا انسان را وادار به زندگانی اجتماعی کرده است، ولی در مقابل آن محدودیتهائی نیز برای او ببار می‌آورد، و چون در برابر فوائد بیشمار زندگی دسته جمعی ضرر این نوع محدودیتها جزئی و ناچیز است لذا بشر از روز اول تن به زندگی اجتماعی داده و محدودیتها را پذیرفته است، و از آنجا که در زندگی اجتماعی سرنوشت افراد بهم مربوط است، و به اصطلاح افراد اجتماع در سرنوشت یکدیگر اثر دارند حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعی و خاصیت زندگی دسته جمعی است، چنانچه این مطلب به طرز جالبی در حدیثی که سابقا از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کردیم آمده است. بنابراین انجام این فریضه نه تنها با آزادیهای فردی مخالف نیست، بلکه وظیفه‌ای است که افراد در مقابل یکدیگر دارند.
آیا امر به معروف تولید هرج و مرج نمی‌کند؟
سؤ ال دیگری که در اینجا مطرح می‌شود این است که : هر گاه بنا شود که همه مردم در وضع اجتماع دخالت کرده و بر اعمال یکدیگر نظارت کنند، تولید هرج و مرج و برخوردهای مختلف در جامعه می‌گردد، و با مساءله تقسیم وظائف و مسئولیتها در اجتماع مخالف است.
در پاسخ این سؤال باید گفت : از بحثهای گذشته این حقیقت روشن شد که امر به معروف و نهی از منکر دارای دو مرحله است، مرحله نخست که جنبه عمومی دارد، شعاع آن محدود است، و از تذکر و اندرز دادن و اعتراض و انتقاد نمودن و مانند آن تجاوز نمی‌کند، مسلما یک اجتماع زنده باید تمام نفراتش در برابر مفاسد دارای چنین مسئولیتی باشند.
ولی مرحله دوم که مخصوص جمعیت معینی است و از شؤون حکومت اسلامی محسوب می‌شود، قدرت بسیار وسیعی دارد، به این معنی که اگر نیاز به شدت عمل و حتی قصاص و اجرای حدود باشد این جمعیت اختیار دارند که زیر نظر حاکم شرع و متصدیان حکومت اسلامی انجام وظیفه کنند.
بنابراین با توجه به مراحل مختلف امر به معروف و نهی از منکر، و حدود و مقررات هر یک، نه تنها هرج و مرجی در اجتماع تولید نمی‌شود، بلکه اجتماع از صورت یک جامعه مرده و فاقد تحرک بیرون آمده به یک جامعه زنده تبدیل می‌گردد.
امر به معروف از خشونت جدا است؟
در پایان این بحث تذکر این نکته نیز لازم است که باید در انجام این فریضه الهی و دعوت به سوی حق و مبارزه با فساد، دلسوزی و حسن نیت و پاکی هدف را فراموش نکرد، و جز در موارد ضرورت از راههای مسالمت آمیز وارد شد، نباید انجام این وظیفه را مساوی با خشونت گرفت.
ولی متاءسفانه بعضی افراد به هنگام انجام این وظیفه، در غیر مورد ضرورت، از راه خشونت آمیز وارد می‌شوند، و گاهی متوسل به الفاظ زشت و زننده می‌گردند، و لذا می‌بینیم این نوع امر به معروف‌ها نه تنها اثر خوبی از خود نمی‌گذارد، بلکه گاهی نتیجه معکوس هم می‌دهد، در حالی که روش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سیره ائمه هدی (علیهمالسلام) نشان می‌دهد که آنها به هنگام اجرای این دو وظیفه آنها را با نهایت لطف و محبت می‌آمیختند، و به همین دلیل سرسخت‌ترین افراد به زودی در برابر آنها تسلیم می‌شدند.
«کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف... • یؤمنون بالله والیوم الاخر ویامرون بالمعروف...؛شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید (چه اینکه) امر به معروف می‌کنید... • به خدا و روز دیگر ایمان می‌آورند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند...»
«الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبـا عندهم فی التورة والانجیل یامرهم بالمعروف...؛آنها که از فرستاده (خدا) پیامبر «امی» پیروی می‌کنند کسی که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است می‌یابند و آنها را به معروف دستور می‌دهد و از منکر باز می‌دارد، پاکیزه‌ها را برای آنها حلال می‌شمرد، ناپاکها را تحریم می‌کند، و بارهای سنگین و زنجیرهائی را که بر آنها بود (از دوش و گردنشان بر می‌دارد آنها که به او ایمان آوردند و حمایتش کردند و یاریش نمودند و از نوری که با او نازل شده پیروی کردند آنان رستگارانند.»
«... وامر بالعرف...؛...و به نیکیها دعوت نما...»
«والمؤمنون والمؤمنـت بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف...؛مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند...»
«التــئبون العـبدون الحـمدون الســئحون الرکعون السـجدون الامرون بالمعروف...؛ (مؤ منان کسانی هستند که) توبه کنندگانند، و عبادتکاران، و سپاسگویان و سیاحت کنندگان، و رکوع کنندگان، و سجده آوران، و آمران به معروف!...»
«الذین ان مکنـهم فی الارض... وامروا بالمعروف...؛یاران خدا کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم ...و امر به معروف می‌نمایند ...»
«یـبنی... وامر بالمعروف...؛پسرم! ...و امر به معروف کن...»
«یـایها الذین ءامنوا قوا انفسکم واهلیکم نارا وقودها الناس والحجارة...؛‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است نگاهدارید...»
۸۶۳. وجوب رفق و مدارا، در امر به معروف و نهی از منکر:
«فقولا له قولا لینـا لعله یتذکر او یخشی؛اما به نرمی با او سخن بگوئید شاید متذکر شود یا از ( خدا ) بترسد.» (برخی آیه را دال بر وجوب رفق در دعوت خدا و در امر به معروف و نهی از منکر دانسته‌اند. )
۸۶۴. لزوم ایجاد تشکیلات منظم، برای امر به معروف و نهی از منکر:
«ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف...؛باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند!...»
(«امت» به معنای هر گروه و جمعی است که مقصد واحدی آنان را گرد هم آورده باشد، مانند دین واحد، مکان واحد یا زمان واحد. بنابراین از تعبیر امت درباره دعوت کنندگان به معروف می‌توان استفاده کرد که آنان باید یک گروه متشکل باشند.)
۸۶۵. امر به معروف، از واجبات عینی:
«ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف...؛باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی ، و امر به معروف و نهی از منکر کنند!...» ( بنا بر احتمالی «من» در «منکم» بیانیه است. )
«کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر...؛شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید (چه اینکه) امر به معروف می‌کنید... • به خدا و روز دیگر ایمان می‌آورند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند...»(آیه ظهور دارد در وجوب عینی امر به معروف و نهی از منکر، زیرا مطلق است.
۸۶۶. وجوب امر به معروف بر پیامبر صلی الله علیه وآله:
«... وامر بالعرف...؛...وبه نیکی ها دعوت نما...»
۸۶۷. موظف بودن عالمان، به امر به معروف و نهی از منکر:
«لولا ینهـهم الربـنیون والاحبار عن قولهم الاثم واکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون؛ چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود آنها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام نهی نمی‌کنند! چه زشت است عملی که انجام می‌دهند.»
۸۶۸. امر به معروف، از واجبات کفایی بر امت اسلامی:
«ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف...؛باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند!...» (بنا بر احتمالی «من» در «منکم» تبعیضیه است. )
۸۶۹. شایسته نبودن دعوت مردم به نیکیها و ترک عمل به آن:
«اتامرون الناس بالبر وتنسون انفسکم وانتم تتلون الکتـب افلا تعقلون؛ آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمائید با اینکه شما خودتان کتاب (آسمانی) را می‌خوانید، آیا هیچ فکر نمی‌کنید؟»

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۴.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۷- ۵۳.    
۳. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۵۷۷.    
۴. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ۳۶۶ص.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۵۸.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۰.    
۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۶۴.    
۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۵۸۳.    
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۹۵.    
۱۲. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۶۱.    
۱۳. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۲۴۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۳۷۳.    
۱۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۹.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۷۱.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۱۱۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۵۱.    
۱۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۵۳۹.    
۲۰. حج/سوره۲۲، آیه۴۱.    
۲۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۷.    
۲۲. تحریم/سوره۶۶، آیه۶.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۸۶.    
۲۴. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۵۶۰.    
۲۵. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۷، ص۲۳۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۲.    
۲۷. طه/سوره۲۰، آیه۴۴.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۳.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۲۰۸.    
۳۰. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۱۳.    
۳۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۴.    
۳۲. راغب اصفهانی، حسین، مفردات، ج۱، ص۲۳.    
۳۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۴.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۵۸.    
۳۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۰.    
۳۶. سیوری، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان، ج۱، ص۴۰۵- ۴۰۶.    
۳۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۹.    
۳۸. مائده/سوره۵، آیه۶۳.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۴۴۶.    
۴۰. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۶، ص۴۳.    
۴۱. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۴۹.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ۳۷۳ص.    
۴۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۴.    
۴۴. سیوری، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان، ج۱، ص۴۰۶.    
۴۵. اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان، ج۱، ص۳۲۱.    
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۴۴.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۱۴.    
۴۸. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۱۲۵.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم امر به معروف».    



جعبه ابزار