• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم اهانت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکم اهانت
۹۵۶. حرام و ناروا بودن ایجاد زمینه از سوی مؤمنان برای سوء استفاده دشمن، در جهت اهانت به پیامبر (صلی الله علیه وآله):
«یـایها الذین ءامنوا لاتقولوا رعنا وقولوا انظر نا واسمعوا وللکـفرین عذاب الیم؛ای افراد با ایمان (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می‌کنید) نگوئید «راعنا» بلکه بگوئید «انظرنا» (زیرا کلمه اول هم به معنی ما را مهلت بده و هم بمعنی «ما را تحمیق کن» می‌باشد و دستاویزی برای دشمنان است) و آنچه به شما دستور داده می‌شود بشنوید و برای کافران (و استهزاء کنندگان) عذاب دردناکی است.»
۹۵۷. نهی خداوند، از کاربرد کلماتی موهن برای پیامبر (صلی الله علیه وآله):
«یـایها الذین ءامنوا لاتقولوا رعنا وقولوا انظرنا واسمعوا...؛ای افراد با ایمان (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می‌کنید) نگوئید «راعنا» بلکه بگوئید «انظرنا» (زیرا کلمه اول هم به معنی ما را مهلت بده و هم بمعنی «ما را تحمیق کن» می‌باشد و دستاویزی برای دشمنان است) و آنچه به شما دستور داده می‌شود بشنوید ...»
(«راعنا» در زبان یهود ، ناسزایی زشت بود که در پنهان درباره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به کار می‌بردند.)
«من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه ویقولون... ورعنا لیـا بالسنتهم وطعنـا فی الدین ولو انهم قالوا سمعنا واطعنا واسمع وانظرنا لکان خیرا لهم واقوم ولـکن لعنهم الله بکفرهم...؛بعضی از یهود، سخنان را از محل خود تحریف می‌کنند؛ و (به جای اینکه بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم)، می‌گویند: «شنیدیم و مخالفت کردیم و (نیز می‌گویند: ) بشنو! که هرگز نشنوی! و (از روی تمسخر می‌گویند: ) راعنا (ما را تحمیق کن! ) تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آئین خدا، طعنه زنند ولی اگر آنها (به جای این همه لجاجت) می‌گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم؛ و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درک کنیم»)، برای آنها بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. ولی خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است...»
۹۵۸. عدم جواز اهانت به یتیم:
«فاما الیتیم فلا تقهر؛ حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن.»
«ارءیت الذی یکذب بالدین• فذلک الذی یدع الیتیم؛آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار می‌کند مشاهده کردی؟ • او همان کسی است که یتیم را با خشونت می‌راند.»
۹۵۹. عدم جواز اهانت به مؤمنان:
«واذا قیل لهم ءامنوا کما ءامن الناس قالوا انؤمن کما ءامن السفهاء الا انهم هم السفهاء...؛و هنگامی که به آنها گفته شود همانند سایر) مردم ایمان بیاورید می‌گویند: آیا همچون سفیهان ایمان بیاوریم؟ بدانید اینها همان سفیهانند...»
۹۶۰. حرمت اهانت به اسلام:
«وان نکثوا‌ایمـنهم من بعد عهدهم وطعنوا فی دینکم فقـتلوا ائمة الکفر...؛و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند و آئین شما را مورد طعن قرار دهند با پیشوایان کفر پیکار کنید...»
۹۶۱. دشنام و اهانت به مقدسات مشرکان، حرام و مورد نهی الهی:
«ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم...؛ (معبود) کسانی را که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند...»
۹۶۲. حرمت هرگونه اهانت و پرخاش به پدر و مادر، حتی در حد گفتن اف:
«وقضی ربک... وبالولدین احسـنـا... فلاتقل لهما اف ولا تنهرهما...؛پروردگارت فرمان داده ...و به پدر و مادر نیکی کنید...کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن...»
«والذی قال لولدیه اف لکما... • اولـئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن والانس انهم کانوا خـسرین؛کسی که به پدر و مادرش می‌گوید: اف بر شما! ...•آنها کسانی هستند که فرمان عذاب همراه اقوام (کافری) که قبل از آنها از جن و انس بودند درباره آنان مسجل شده، چرا که همگی زیانکار بودند.»
۹۶۳. وجوب پیکار با کافران، در صورت اهانت به دین:
«وان نکثوا‌ایمـنهم من بعد عهدهم وطعنوا فی دینکم فقـتلوا ائمة الکفر...؛و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند و آئین شما را مورد طعن قرار دهند با پیشوایان کفر پیکار کنید ...»
۹۶۴. جواز اهانت به ظالم و آشکار ساختن خصلتهای ظالمانه وی، از سوی مظلوم:
«لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظـلم...؛خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدیها را اظهار کند مگر آن کسی که مورد ستم واقع شده باشد...»

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۰۴.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۰۴.    
۳. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج۱، ص۳۴۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۸۳.    
۵. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۷۰.    
۶. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۱۷۸.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۳۵.    
۸. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۱، ص۱۱۵.    
۹. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۱، ص۲۵۲.    
۱۰. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۴۶.    
۱۲. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۵۷۹.    
۱۳. ضحی/سوره۹۳، آیه۹.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۱۰۶.    
۱۵. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۲۵.    
۱۶. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۱.    
۱۷. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۵۸.    
۱۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۶۳۳.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۱۳.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۹۵.    
۲۲. توبه/سوره۹، آیه۱۲.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۰۴.    
۲۴. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۱۲.    
۲۵. انعام/سوره۶، آیه۱۰۸.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۹۲.    
۲۷. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۴۳۳.    
۲۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۷۲.    
۳۰. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۰۹.    
۳۱. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۷.    
۳۲. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۸.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۳۳۷.    
۳۴. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۱۰.    
۳۵. توبه/سوره۹، آیه۱۲.    
۳۶. نساء/سوره۴، آیه۱۴۸.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۸۴.    
۳۸. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۰۰.    
۳۹. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۵۱۴.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۲۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اهانت».    



جعبه ابزار