• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم بدعت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند در قرآن کریم درباره احکام بدعت، تجاوز از حدود الهی و افترای به خداوند، آیاتی را فرمودند.



بدعت در دین، حرام است.

۱.۱ - تحریف

فویل للذین یکتبون الکتـب بایدیهم ثم یقولون هـذا من عند الله لیشتروا به ثمنـا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم وویل لهم مما یکسبون.
«پس واى بر كسانى كه كتاب ( تحريف‌ شده‌اى) با دستهاى خود مى‌نويسند سپس مى‌گويند اين از جانب خداست تا بدان بهاى ناچيزى به دست آرند پس واى بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واى بر ايشان از آنچه (از اين راه) به دست مى‌آورند.»
فویل للذین یکتبون کلمه ویل، به معناى هلاکت و عذاب شدید، و نیز به معناى اندوه، و خوارى و پستى است، و نیز هر چیزى را که آدمى سخت از آن حذر مى‌کند، ویل می‌گویند، و کلمه (اشتراء) به معناى خریدن است.
فویل لهم مما کتبت ایدیهم، و ویل لهم ضمیرهاى جمع در این آیه، یا به بنى اسرائیل برمى‌گردد، و یا تنها به کسانیکه تورات را تحریف کردند، براى هر دو وجهى است، ولى بنا بر وجه اول، ویل متوجه عوام بى سوادشان نیز می‌شود.

۱.۲ - تهمت يهود بر پیامبر

کل الطعام کان حلا لبنی اسرئیل الا ما حرم اسرئیل علی نفسه من قبل ان تنزل التورة قل فاتوا بالتورة فاتلوها ان کنتم صـدقین• فمن افتری علی الله الکذب من بعد ذلک فاولـئک هم الظــلمون.
«همه خوراكيها بر فرزندان اسرائيل حلال بود جز آنچه پيش از نزول تورات اسرائيل (يعقوب) بر خويشتن حرام ساخته بود بگو اگر (جز اين است و) راست مى‌گوييد تورات را بياوريد و آن را بخوانيد •پس كسانى كه بعد از اين بر خدا دروغ بندند آنان خود ستمكارانند.»
همان گونه كه در شأن نزول آيات فوق خوانديم، يهود حلال بودن گوشت و شير شتر از طرف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را منكر شده بودند.
قرآن در نخستين آيه مورد بحث، با صراحت تمام، تهمت‌هاى يهود را در مورد تحريم پاره‌اى از غذاهاى پاك (مانند شير و گوشت شتر) رد كرده...
در جمله بعد خداوند به پيامبرش دستور مى‌دهد از يهود دعوت كند همان تورات موجود نزد خود را بياورند و آن را بخوانند تا معلوم شود ادعاى آنها در مورد تحريم غذاها نادرست است....
در آيه بعد مى‌گويد: اكنون كه آنها حاضر به آوردن «تورات» نشدند و افترا بستن آنها بر خدا مسلّم شد.
یـایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعـئر الله ولاالشهر الحرام ولا الهدی ولا القلـئد ولا ءامین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم ورضونـا واذا حللتم فاصطادوا...
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد حرمت ‌شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بى‌نشان و قربانيهاى گردن‌بنددار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مى‌طلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد (مى‌توانيد) شكار كنيد و البته نبايد كينه‌توزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وا دارد و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‌كيفر است.»
بنابر اینکه «لا تحلوا شعائر الله» به معنای حلال نشمردن محرمات الهی باشد.
یـایها الذین ءامنوا لا تحرموا طیبـت ما احل الله لکم...
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد چيزهاى پاكيزه‌اى را كه خدا براى [۹]     شما حلال كرده حرام مشماريد و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمى‌دارد.»
ما جعل الله من بحیرة ولا سائبة ولا وصیلة ولا حام ولـکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لا یعقلون.
«خدا ممنوعى از قبيل     بحيره و سائبه و وصيله و حام قرار نداده است ولى كسانى كه كفر ورزيدند بر خدا دروغ مى‌بندند و بيشترشان تعقل نمى‌كنند.»
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا او کذب بـایـته انه لا یفلح الظــلمون.
«و كيست‌ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمى‌شوند.»
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا او قال اوحی الی ولم یوح الیه شیء ومن قال سانزل مثل ما انزل الله ولو تری اذ الظــلمون فی غمرت الموت والملـئکة باسطوا ایدیهم اخرجوا انفسکم الیوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تقولون علی الله غیر الحق...
«و كيست‌ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ مى‌بندد يا مى‌گويد به من وحى شده در حالى كه چيزى به او وحى نشده باشد و آن كس كه مى‌گويد به زودى نظير آنچه را خدا نازل كرده است نازل مى‌كنم و كاش ستمكاران را در گردابهاى مرگ مى‌ديدى كه فرشتگان سوى آنان     دستهايشان را گشوده‌اند نهيب مى‌زنند     جانهايتان را بيرون دهيد امروز به [۱۶]     آنچه بناحق بر خدا دروغ مى‌بستيد و در برابر آيات او تكبر مى‌كرديد به عذاب خواركننده كيفر مى‌يابيد »
وقالوا هـذه انعـم وحرث حجر لا یطعمها الا من نشاء بزعمهم وانعـم حرمت ظهورها وانعـم لا یذکرون اسم الله علیها افتراء علیه سیجزیهم بما کانوا یفترون.
«و به زعم خودشان گفتند اينها دامها و كشتزار [۱۸]     ممنوع است كه جز كسى كه ما بخواهيم نبايد از آن بخورد و دامهايى است كه شدن بر     پشت آنها حرام شده است و دامهايى [۲۰]     كه ذبح     نام خدا را بر آن [۲۲]     نمى‌بردند به صرف افترا بر [۲۳]     به زودى [۲۴]     آنان را به خاطر آنچه افترا مى‌بستند جزا مى‌دهد.»
وقالوا ما فی بطون هـذه الانعـم خالصة لذکورنا ومحرم علی ازوجنا وان یکن میتة فهم فیه شرکاء سیجزیهم وصفهم... • ... وحرموا ما رزقهم الله افتراء علی الله قد ضلوا وما کانوا مهتدین.
«و گفتند آنچه در شكم اين دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر جنين     مرده باشد همه آنان زن و مرد     در آن شريكند به زودى [۲۹]     توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست •كسانى كه از روى بى‌خردى و نادانى فرزندان خود را كشته‌اند و آنچه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده‌اند سخت زيان كردند آنان به راستى گمراه شده و هدايت نيافته‌اند.»
ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین‌ام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم ان الله لا یهدی القوم الظــلمین.
«و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [۳۱]     نرها آنها     را حرام كرده يا ماده‌ها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتى خداوند شما را به اين [۳۳]     سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست‌ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى‌كند.»
قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبـت من الرزق قل هی للذین ءامنوا فی الحیوة الدنیا خالصة یوم القیـمة... • قل انما حرم ربی الفوحش ماظهر منها ومابطن والاثم والبغی بغیر الحق...
«پيامبر     بگو زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [۳۷]     روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده بگو اين [۳۸]     در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آورده‌اند و روز قيامت [۳۹]     خاص آنان مى‌باشد اين گونه آيات [۴۰]     را براى گروهى كه مى‌دانند به روشنى بيان مى‌كنيم •بگو پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [۴۱]     و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [۴۲]     اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى بر [۴۳]     آن نازل نكرده و اينكه چيزى را كه نمى‌دانيد به خدا نسبت دهيد.»
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا اوکذب بـایـته اولـئک ینالهم نصیبهم من الکتـب حتی اذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم قالوا این ما کنتم تدعون من دون الله قالوا ضلوا عنا وشهدوا علی انفسهم انهم کانوا کـفرین.
«پس كيست‌ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا آيات او را تكذيب كند اينان كسانى هستند كه نصيبشان از آنچه مقرر شده به ايشان خواهد رسيد تا آنگاه كه فرشتگان ما به سراغشان بيايند كه جانشان بستانند مى‌گويند آنچه غير از خدا مى‌خوانديد كجاست مى‌گويند از [۴۵]     ما ناپديد شدند و عليه خود گواهى مى‌دهند كه آنان كافر بودند.»
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا او کذب بـایـته انه لا یفلح المجرمون.
«پس كيست‌ستمكارتر از آن كس كه دروغى بر خداى بندد يا آيات او را تكذيب كند به راستى مجرمان رستگار نمى‌شوند.»
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا اولـئک یعرضون علی ربهم ویقول الاشهـد هـؤلاء الذین کذبوا علی ربهم الا لعنة الله علی الظــلمین.
«و چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بندد آنان بر پروردگارشان دروغ عرضه مى‌شوند و گواهان خواهند گفت اينان بودند كه بر پروردگارشان دروغ بستند هان لعنت‌خدا بر ستمگران باد.»
ولا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هـذا حلـل وهـذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون.
«و براى آنچه زبان شما به دروغ مى‌پردازد مگوييد اين حلال است و آن حرام تا بر خدا دروغ بنديد زيرا كسانى كه بر خدا دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.»
هـؤلاء قومنا اتخذوا من دونه ءالهة لولا یاتون علیهم بسلطـن بین فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا.
«اين قوم ما جز او معبودانى اختيار كرده‌اند چرا بر [۵۰]     آنها برهانى آشكار نمى‌آورند پس كيست‌ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد.»
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا او کذب بالحق لما جاءه الیس فی جهنم مثوی للکـفرین.
«و كيست‌ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا چون حق به سوى او آيد آن را تكذيب كند آيا جاى كافران [۵۲]     جهنم نيست.»
فمن اظلم ممن کذب علی الله وکذب بالصدق اذ جاءه الیس فی جهنم مثوی للکـفرین.
«پس كيست‌ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست و [۵۴]     راست را چون به سوى او آمد دروغ پنداشت آيا جاى كافران در جهنم نيست.»
ومن اظلم ممن افتری علی الله الکذب وهو یدعی الی الاسلـم والله لا یهدی القوم الظــلمین.
«و چه كسى ستمگرتر از آن كس است كه با وجود آنكه به سوى اسلام فراخوانده مى شود بر خدا دروغ مى‌بندد و خدا مردم ستمگر را راه نمى‌نمايد.»

۱.۳ - کسب از راه بدعت

کسب و درآمدی که از راه بدعت گذاری باشد حرام است.
فویل للذین یکتبون الکتـب بایدیهم ثم یقولون هـذا من عند الله لیشتروا به ثمنـا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم وویل لهم مما یکسبون.
«پس واى بر كسانى كه كتاب [۵۷]     با دستهاى خود مى‌نويسند سپس مى‌گويند اين از جانب خداست تا بدان بهاى ناچيزى به دست آرند پس واى بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واى بر ايشان از آنچه اين راه     به دست مى‌آورند.»


واجب است با بدعت و بدعت گذاران مبارزه شود.
ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین نبـونی بعلم ان کنتم صـدقین.
«هشت فرد و بر شما حلال كرد     از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا [۶۱]     نرها آنها     را حرام كرده يا ماده را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است اگر راست مى‌گوييد از روى علم به من خبر دهيد.»
ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین‌ام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم ان الله لا یهدی القوم الظــلمین.
«و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [۶۴]     نرها آنها     را حرام كرده يا ماده‌ها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتى خداوند شما را به اين [۶۶]     سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست‌ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى‌كند.»
قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم.
«بگو در آنچه به من وحى شده است بر خورنده‌اى كه آن را مى‌خورد هيچ حرامى نمى‌يابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشت‌خوك باشد كه اينها همه پليدند يا كه     از روى نافرمانى هنگام ذبح     نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زياده‌خواهى خوردن آنها     ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا ولا ءاباؤنا ولا حرمنا من شیء کذلک کذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن وان انتم الا تخرصون.
«كسانى كه شرك آوردند به زودى خواهند گفت اگر خدا مى‌خواست نه ما و نه پدرانمان شرك نمى‌آورديم و چيزى را [۷۲]     تحريم نمى‌كرديم كسانى هم كه پيش از آنان بودند همين گونه خود را     تكذيب كردند تا عقوبت ما را چشيدند بگو آيا نزد شما دانشى هست كه آن را براى ما آشكار كنيد شما جز از گمان پيروى نمى‌كنيد و جز دروغ نمى‌گوييد.»
قل هلم شهداءکم الذین یشهدون ان الله حرم هـذا فان شهدوا فلا تشهد معهم ولا تتبع اهواء الذین کذبوابـایـتنا والذین لا یؤمنون بالاخرة وهم بربهم یعدلون.
«بگو گواهان خود را كه گواهى مى‌دهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمى‌آورند و دروغين را     با پروردگارشان همتا قرار مى‌دهند پيروى مكن.»
قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبـت من الرزق...
[۳۲] . گروهی از جاهلان عرب، زینتها و روزیهای پاکیزه را بر خود حرام کرده بودند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مامور شد با آن مبارزه کند. جامع البیان، ج۵، جزء ۸، ص۲۱۴ - ۲۱۶.

«پيامبر     بگو زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [۷۸]     روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده...»

۲.۱ - پیامبر و مقابله منطقی

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم موظف به مقابله منطقی و استدلالی با بدعتهای کافران بوده‌اند.
ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین نبـونی بعلم ان کنتم صـدقین• ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرم‌ام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین‌ام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم ان الله لا یهدی القوم الظــلمین• قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد...
«هشت فرد و بر شما حلال كرد     از گوسفند دو تا و از بز دو تا بگو آيا [۸۱]     نرها آنها     را حرام كرده يا ماده را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است اگر راست مى‌گوييد از روى علم به من خبر دهيد •و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا [۸۳]     نرها آنها     را حرام كرده يا ماده‌ها را يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است آيا وقتى خداوند شما را به اين [۸۵]     سفارش كرد حاضر بوديد پس كيست‌ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد تا از روى نادانى مردم را گمراه كند آرى خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى‌كند •بگو در آنچه به من وحى شده است بر خورنده‌اى كه آن را مى‌خورد هيچ حرامى نمى‌يابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشت‌خوك باشد كه اينها همه پليدند يا كه     از روى نافرمانى هنگام ذبح     نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زياده‌خواهى خوردن آنها     ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا ولا ءاباؤنا ولا حرمنا من شیء کذلک کذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن وان انتم الا تخرصون• قل هلم شهداءکم الذین یشهدون ان الله حرم هـذا فان شهدوا فلا تشهد معهم...
«بگو گواهان خود را كه گواهى مى‌دهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمى‌آورند و دروغين را     با پروردگارشان همتا قرار مى‌دهند پيروى مكن.»
قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبـت من الرزق قل هی للذین ءامنوا فی الحیوة الدنیا خالصة یوم القیـمة کذلک نفصل الایـت لقوم یعلمون.
«پيامبر     بگو زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [۹۴]     روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده بگو اين [۹۵]     در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آورده‌اند و روز قيامت [۹۶]     خاص آنان مى‌باشد اين گونه آيات [۹۷]     را براى گروهى كه مى‌دانند به روشنى بيان مى‌كنيم.»
قل انما حرم ربی الفوحش ماظهر منها ومابطن والاثم والبغی بغیر الحق وان تشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطـنـا وان تقولوا علی الله ما لا تعلمون.
«بگو پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [۹۹]     و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [۱۰۰]     اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى بر [۱۰۱]     آن نازل نكرده و اينكه چيزى را كه نمى‌دانيد به خدا نسبت دهيد.»


۱. بقره/سوره۲، آیه۷۹.    
۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۲۵.    
۳. آل عمران/سوره۳، آیه۹۳.    
۴. آل عمران/سوره۳، آیه۹۴.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۸-۲۰.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۷. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۶۴.    
۸. مائده/سوره۵، آیه۸۷.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۱۰۳.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۲۱.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۹۳.    
۱۲. انعام/سوره۶، آیه۱۳۸.    
۱۳. انعام/سوره۶، آیه۱۳۹.    
۱۴. انعام/سوره۶، آیه۱۴۰.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۱۴۴.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۳۲.    
۱۷. اعراف/سوره۷، آیه۳۳.    
۱۸. اعراف/سوره۷، آیه۳۷.    
۱۹. یونس/سوره۱۰، آیه۱۷.    
۲۰. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.    
۲۱. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۶.    
۲۲. کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.    
۲۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۸.    
۲۴. زمر/سوره۳۹، آیه۳۲.    
۲۵. صف/سوره۶۱، آیه۷.    
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۷۹.    
۲۷. انعام/سوره۶، آیه۱۴۳.    
۲۸. انعام/سوره۶، آیه۱۴۴.    
۲۹. انعام/سوره۶، آیه۱۴۵.    
۳۰. انعام/سوره۶، آیه۱۴۸.    
۳۱. انعام/سوره۶، آیه۱۵۰.    
۳۲. . گروهی از جاهلان عرب، زینتها و روزیهای پاکیزه را بر خود حرام کرده بودند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مامور شد با آن مبارزه کند. جامع البیان، ج۵، جزء ۸، ص۲۱۴ - ۲۱۶.
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۳۲.    
۳۴. انعام/سوره۶، آیه۱۴۳ - ۱۴۵.    
۳۵. انعام/سوره۶، آیه۱۴۸.    
۳۶. انعام/سوره۶، آیه۱۵۰.    
۳۷. اعراف/سوره۷، آیه۳۲.    
۳۸. اعراف/سوره۷، آیه۳۳.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم بدعت».    



جعبه ابزار