حکم تأسیسى در برابر حکم امضایى ، حکمى را گویند که شارع مقدس آن را براى نخستین بار، بدون هیچ پیشینهاى نزد عرف و عقلا اختراع و تشریع کرده است، مانند بسیارى از احکام پنج گانه تکلیفى همچون نماز، روزه و ارث و نیز احکام کیفرى، همچون قطع انگشتان دست دزد.
بیشتر معاملات و عقود رایج در میان مردم، بلکه آن دسته حقوقى که مردم نسبت به یکدیگر دارند و قوام زندگىاجتماعى بر آنها است، مانند زوجیت و ملکیت، از امور تأسیسى به شمار نمىآیند؛ بر خلاف عبادات که شارع مقدس آنها را ابداع و اختراع کرده است؛ از این رو، همه عبادات تأسیسىاند.
تمایز حکم تأسیسى از حکمامضایى به این است که در حکم تأسیسى، شرایط، قلمرو و مفاد حکم، مستخرج از ادلهشرعى است؛ در حالى که در حکمامضایى با رجوع به عرف و سیرهعقلا و نحوه اجراى حکم توسط آنان در زمان امضاى آن، مىتوان به مفاد و شرایط حکم دست یافت.
[۲]الشروط او الالتزامات التبعیة فى العقود، ج۱، ص۹۸- ۹۹.