حکم کعبه1 (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خانه کعبه مقدس ترین مکان میان
مسلمانان است و در
مسجدالحرام در شهر
مکه واقع شده است.
پاکیزه نگه داشتن خانه
خدا، از هر آلودگی
واجب است.
«واذ جعلنا البیت مثابة للناس وامنـا... وعهدنا الی ابرهیم واسمـعیل ان طهرا بیتی للطائفین والعـکفین والرکع السجود؛
و (به خاطر بیاورید) هنگامی که
خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز
امن و امان برای مردم قرار دادیم! و (برای تجدید خاطره،) از
مقام ابراهیم ، عبادتگاهی برای خود
انتخاب کنید! و ما به
ابراهیم و
اسماعیل امر کردیم که: خانه مرا برای طوافکنندگان و مجاوران و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان،
پاک و پاکیزه کنید!». منظور از
طهارت و پاکیزگى در اینجا چیست؟ بعضى گفتهاند: طهارت از لوث وجود بتها.
بعضى گفتهاند: از آلودگیهاى ظاهرى و مخصوصا از
خون و محتویات
شکم حیواناتى که قربانى مىکردند، زیرا بعضى از ناآگاهان چنین اعمالى را انجام مىدادند.
و بعضى گفتهاند طهارت در اینجا به معنى
خلوص نیت به هنگام بناى این
خانه توحید است.
ولى هیچ دلیلى ندارد که ما مفهوم طهارت را در اینجا محدود کنیم، بلکه منظور
پاک ساختن ظاهرى و معنوى این خانه توحید از هر گونه آلودگى است.
و لذا در بعضى از
روایات مىخوانیم که این
آیه تعبیر به پاکسازى از
مشرکان شده و در بعضى دیگر به شستشوى بدن و پاکیزگى از آلودگیها.
«واذ بوانا لابرهیم مکان البیت ان لاتشرک بی شیــا وطهر بیتی للطائفین والقائمین والرکع السجود؛
(به خاطر بیاور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را
بنا کند؛ و به او گفتیم:) چیزی را همتای من قرار مده! و خانهام را برای طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان و سجودکنندگان (از آلودگی
بتها و از هر گونه آلودگی) پاک ساز!».
معناى جمله (و طهر بیتى ...) این است که
وحی کردیم که خانه مرا براى طواف کنندگان و نمازگزاران و راکعان و ساجدان تطهیر کن. و تطهیر هر چیز به معناى این است که آن را آنچنان از کثافات و پلیدیها
پاک کنند و به حالتى برگردانند که طبع اولى اقتضاى آن حالت را دارد. و منظور از اینکه
بیت را به خود نسبت داده، فرمود: (بیتى)، این است که بفهماند این خانه مخصوص
عبادت من است.
و تطهیر معبد، به همان جهت که
معبد است، این است که آن را از اعمال
زشت و پلیدیها که مایه
فساد عبادت است پاک کنند، و چنین پلیدى همان
شرک و مظاهر شرک یعنى بتها است.
پس تطهیر خانه خدا، یا منزه داشتن آن از خصوص پلیدیهاى معنوى است، و
ابراهیم (علیهالسلام) ماءمور شده که طریقه عبادت را به نحوى که خالى از قذارت شرک باشد به مردم تعلیم دهد، همانطور که خودش ماءمور به چنین عبادتى شده بود، و یا
تطهیر آن از مطلق
نجاسات ، و پلیدیها چه مادى و چه معنوى است.
لیکن از این دو احتمال آنکه با سیاق
آیه نزدیکى بیشترى دارد همان احتمال اول است، و حاصل تطهیر معبد، از ارجاس و پلیدیهاى معنوى، براى پرستندگان که از دور و نزدیک قصد آن مىکنند، این است که عبادتى براى آنان
وضع کند که
خالص براى
خدا باشد، و مشوب به شائبه شرک نباشد در آنجا تنها خدا را بپرستند و چیزى را شریک او نکنند، پس بنابر آنچه سیاق افاده مىکند معناى آیه این مى شود که به یاد آور زمانى را که به ابراهیم
وحی کردیم که در خانه من مرا
پرستش کن به اینکه آن را مرجع عبادت من کنى و چیزى را در عبادت من شریک نسازى و براى کسانى که قصد خانه من مىکنند عبادتى
تشریع کنى که خالى از شائبه شرک باشد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم کعبه»