خاندان احمدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از خانوادههای که توانست هم در صحنه
سیاست و هم در عرصه
ادبیات ایران
زمین، خوش بدرخشد و نام خویش را بلند آوازه نماید، خانواده احمدی میباشد. هر چند زادگاه ناموران این خانواده روستایی دور افتاده در
خراسان بود؛ ولی ذوق و طبع سالم به مدد آنها آمده، توانستند موفقیت و
شهرت زیادی کسب نمایند. در ادامه به معرفی دو تن از چهرگان این خانواده پرداخته خواهد شد.
محمدحسین احمدی، در سال ۱۲۹۸ش در بشرویه
خراسان زاده شد.
وی برادر کوچکتر بدیعالزمان فروزانفر، (نویسنده، استاد دانشگاه، محقق، مصحح، مترجم و شاعر معاصر) میباشد. پدرش آقا شیخ علی احمدی و پدربزرگش، آخوند ملا محمدحسن قاضی، هر دو از شعرا و فقهای
عصر خود بودهاند.
وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در موطن خویش و ادامه تحصیلات در دانشکده حقوق تهران، جهت
خدمت وارد وزارت دارائی شد.
مشاغل مهمیرا در آن وزارتخانه احراز نمود. مدتی پیشکار دارائی
اصفهان، زمانی مدیرکل مالیاتها و چندی
بازرس دولت در
بانک ملی شد. در سال ۱۳۴۷ش ریاست اداره رسیدگی به شکایات نخستوزیری به عهده او گذاشته شد
و سمت معاونت وزیر مشاور و سرپرست امور اجتماعی نخست وزیری را تقبل گرفت.
البته در این پست وی عملکرد مناسبی از خود نشان نداد به گونهای که حتی در گزارش
ساواک، وی به عدم لیاقت در اداره این سمت و همچنین سپردن امور به عدهای از افراد بی اطلاع و نا لایق و شهوتران متهم شده است.
در سال ۱۳۵۴ش به ریاست سازمان
اوقاف و معاونت نخست وزیری برگزیده شده، این پست را در کابینه بعدی (امیرعباس هویدا، از مهر ۱۳۵۴ تا مرداد ۱۳۵۶ش.) حفظ کرد و قریب سه
سال در این سمت بود.
در زمان تصدی این سمت نیز،
انجمن حجتیه طی نامهای خطاب به محمدرضا شاه پهلوی، اتهاماتی را متوجه وی میکنند. در متن
نامه چنین آمده است: «... بعد از منوچهر آزمون، ریاست اوقاف به محمدحسین احمدی واگذار شده است و برادر بدیعالزمان فروزانفر که طرفدار پابرجایی
مصدق بود و برای مصدق شعر درست میکرد و برادر دیگر احمدی با نام خانوادگی نویم در اثر دزدی در وزارت معارف قدیم سالها به زندان افتاد. این سه برادر، بدیعالزمان نام خانوادهاش فروزانفر و برادر دیگر احمد نام خانواده اشنویم و برادر سومش محمدحسین
اسم خانوادهاش احمدی، سه برادر با سه نام خانوادگی فرزندان شیخ بهایی بشرویه هستند و آقای هویدا به اعتبار بهایی بودن محمدحسین احمدی، اوقاف اسلامیرا به یکی از احباب محول کرده است و ما کار نداریم به اینکه زن احمدی همیشه دلال محبت و دلال معاملات بوده است و سوابق دزدی و پااندازی احمدی و زنش در
اصفهان و
کرمان و اداره مالیات بر درآمد تهران معروف است...» .
وی از دوستان نزدیک هویدا بود که به همین خاطر هم مرتب در ردههای بالا به وی سمتهای مهم واگذار میشد، هر چند همیشه مورد اتهامات فراوان واقع میشد. در اسناد
ساواک به این دوستی محمدحسن و هویدا اشاره شده است.
همچنین وی از جمله کسانی بود که برای شرکت در
شب نشینیهای کاخ سعدآباد دعوت میشدند.
محمدحسین، فردی دارای
صحتعمل بود، ولی خودخواه و جاهطلب بود. به
دانش و سواد تظاهر میکرد و خود را گاهی هم طراز برادرش میدانست. در گفتوگوها سعی میکرد، لغات سنگین عربی به کار ببرد تا از این طریق
فاضل و
دانشمند بنماید.
دختر شریفالعلماء خراسانی رئیس کانون سردفتران را به همسری انتخاب کرد.
احمدی چندی نیز در موسسه علوم بانکی و مدرسه عالی حسابداری به تدریس پرداخت. مسئولیتهای دیگر او عبارت بود از: پیشکار دفتر فاطمه پهلوی، عضویت در کمیسیون نامگذاری اماکن و موسسات در تشریفات سلطنتی، مسئول هماهنگی اردوهای عمران ملی دانشجویان و دانش آموزان، سرپرست دوره بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی و تجزیه و تحلیل
انقلاب سفید شاه و مردم، نماینده در کمیسیون
عقد قرارداد بازرگانی و معاملات
نفت ژاپن، عضویت در دفتر فرح پهلوی و فاطمه پهلوی، شورای عالی کانون سپاهیان انقلاب سفید، هیئت مدیره انجمن ادبی (از سال ۱۳۳۵ش. به بعد) و شورای اجرایی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران. وی در طی سالهای فعالیت، چندین نشان تاج، آبادانی، شهر، سپاس و کار دریافت کرد.
احمدی در کانون مترقی (هسته اولیه حزب ایران نوین) عضویت و در ۱۳۴۵ش، ریاست یکی از شعبههای آن را در تهران بر عهده داشت و در
آذر۱۳۵۲ به عضویت هیئت اجرایی حزب انتخاب شد و مدتی نیز مسئول کانون
حزب رستاخیز بود.
او در لژ فراماسونری رازی، قبول عضویت کرد و همچنین، در سال ۱۳۳۸ شمسی عضو موسسان باشگاه لاینز اصفهان و مدتی نیز از اعضای هیئت مدیره آن شد و چندی بعد در هیئت مدیره باشگاه لاینز تهران
آریا عضو گردید. بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰م دبیر همان باشگاه شد و سپس به مدت چهار
سال ریاست آنجا را تکفل کرد. در اوایل سال ۱۳۵۳ش. به عنوان رئیس جدید لاینز بین المللی منطقه ایران، که در تقسیمات باشگاه لاینز منطقه ۳۵۴ نامیده میشد، تعیین گردید. او برای این فعالیتها، از سوی اتحادیه بین المللی لاینز جهانی، بیست نشان مخصوص لاینز، همراه با عالیترین نشان عضویت (
کلید طلایی) دریافت داشت.
از او کتابی به نام تاریخ تطور سیستم مالیاتی در دوارن شاهنشاهی ایران در دست است، که به مناسبت جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی ایران تالیف شد و در
مهر۱۳۵۰ از سوی موسسه عالی حسابداری انتشار یافت.
محمد حسین سرانجام در سال ۱۳۷۰ش. در شهر تگزاس ایالات متحده دیده از جهان فرو بست.
متولد سال ۱۲۸۲ش،
نویسنده، استاد دانشگاه،
محقق، مصحح،
مترجم و
شاعر معاصر است که در روستای بشریه از توابع طبس خراسان در خانوادهای اهل
علم به دنیا آمد. نسب وی به ملا احمد تونی، از علمای عصر شاهعباس، میرسید.
محمدحسن مقدمات علوم قدیمه را در زادگاه خود آموخت و در ۱۳۳۸ق به
مشهد رفت و محضر ادیب نیشابوری را درک کرد و
ادب و
منطق را نزد او خواند
و مدتی نزد میرزا حسین سبزواری تلمذ کرد و اصول و بعضی از مباحث
فقه را از
حاج شیخ مرتضی آشتیانی فراگرفت.
در ۱۳۴۲ق به تهران آمد، و یک دوره
شرح«اشارات» و «شفا» و «کلیات قانون» را نزد میرزا طاهر تنکابنی خواند و نزد آقا حسین نجمآبادی تحصیل فقه و
اصول کرد. وی قسمت الهیات کتاب «
اسفار» را نزد آقا میرزا مهدی آشتیانی، و «شرح چغمینی» را نزد ادیب پیشاوری فراگرفت. فروزانفر، از آغاز ورود به تهران، با ادیب پیشاوری و شمسالعلمای گرکانی و میرزا لطفعلی صدرالافاضل و میزا رضاخان نائینی و شاهزاده افسر و ذکاءالملک فروغی و علامه محمد قزوینی مانوس و محشور بود.
در ۱۳۰۵ش به جای شمسالعلمای گرکانی در مدرسه
دارالفنون به تدریس فقه و اصول مشغول شد و در ۱۳۰۶ش معلم منطق در
مدرسهحقوق شد و سال بعد معلم زبان عربی و منطق و از ۱۳۰۸ش استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی شد.
پس از تاسیس دانشکدهی علوم معقول و منقول به سمت معاونت آنجا انتخاب و ریاست مؤسسه
وعظ و
خطابه را به عهده داشت.
از ابتدای تاسیس دانشگاه تهران، استاد تاریخ ادبیات فارسی شد. وی سمتهای متعددی در دانشکدههای مختلف داشت. (از جمله ریاست دانشکده الهیات و معارف اسلامی)
فروزانفر سفرهای متعدد به خارح کشور کرد. از جمله، به دعوت دانشگاه بیروت برای تاسیس کرسی
زبان فارسی، به لنبان و برای مشارکت در کنگره اسلامیپاکستان، به لاهور و برای بازدید از مؤسسات فرهنگی و خاورشناسی و زیارت مزار مولانا جلالالدین رومیو دیدار از کتابخانههای علمی، به ترکیه نیز سفر کرد.
وی دانشمندی نکته سنج، استادی محقق و مدرسی بینظیر بود. فروزانفر شارح بزرگ مثنوی، معرف ممتاز مولانا جلالالدین رومی،
مطلع کم مانند در تصوف اسلامیو آشنای واقعی به رموز ادبیات فارسی بود.
به عقیده آنه ماری شیمل، ایران شناس آلمانی و استاد دانشگاه بن، بسیاری از دانشمندان بزرگ، در قرون گذشته و حال، در راه نشر افکار و
آثارمولانا خدمت کردهاند و، در این زمان،
عشقمولوی در تحقیقات و تدقیقات بدیعالزمان فرزوانفر به صورت کامل منعکس است و همه خاور شناسان غرب و شرق و عاشقان مولانا از آن محقق بزرگوار سپاسگذارند.
فروزانفر سرانجام در
اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ش و در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت.
از آثار بر جای مانده از وی میتوان به: «منتخبات شاهنامه»؛ «سخن و سخنوران»؛ «منتخبات ادبیات فارسی»؛ «رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا جلالالدین محمد»؛ «تاریخ ادبیات ایران»؛ «فرهنگ تازی به فارسی»؛ «خلاصهی مثنوی»؛ «دستور زبان فارسی»؛ «شرح مثنوی شریف»؛ تصحیح «فیه مافیه»؛ «زندهی بیدار (حی بن یقظان)»، ترجمه؛ «قدیمترین اطلاع از زندگی
خیام»؛ «احادیث مثنوی»؛ تصحیح «
کلیات شمس» یا «دیوان کبیر» اشاره نمود.
سایت پژوهه، برگرفته شده از مقاله «خاندان احمدی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۰۳.