• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خوارج دوران مروان بن محمد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در اواخر دوران حکومت بنی مروان، حرکت خوارج وارد مرحله ی تازه‌ای شده بود. در این زمان، حکومت بنی امیه به دلیل سیاست‌های تبعیض آمیز، اختلاف میان خود سران اموی و نیز مسائل دیگر رو به اضمحلال بود. از این رو، گروه‌های مخالف از جمله خوارج، فرصت را غنیمت شمرده و بر ضد حکومت شورش کردند. ویژگی حرکت خوارج در این دوران، گرچه باز هم با شکست مواجه شد، پرشماری تعداد آنان برخلاف ادوار گذشته بود.



در اواخر دوران حکومت بنی مروان، حرکت خوارج وارد مرحله ی تازه‌ای شده بود. در این زمان، حکومت بنی امیه به دلیل سیاست‌های تبعیض آمیز، اختلاف میان خود سران اموی و نیز مسائل دیگر رو به اضمحلال بود. از این رو، گروه‌های مخالف از جمله خوارج، فرصت را غنیمت شمرده و بر ضد حکومت شورش کردند. ویژگی حرکت خوارج در این دوران، گرچه باز هم با شکست مواجه شد، پرشماری تعداد آنان برخلاف ادوار گذشته بود.


همزمان با شروع خلافت، یکی دیگر از سران خوارج به نام سعید بن بهدل شیبانی فرصت را غنیمت شمرده و با دویست نفر از مردم جزیره از جمله ضحاک بن قیس شیبانی در سرزمین کفرتوثا قیام کرد. در این بین، بسطام بیهسی خارجی نیز که با عقیده وی مخالف بود، با تعدادی از مردم ربیعه قیام کرد. این اختلاف عقیده منجر به درگیری دو طرف با یکدیگر شد. ابن بهدل، یکی از سردارانش به نام خیبری را به سمت او روانه کرد. وی پس از شبیخون زدن، بسطام و همه ی یارانش به غیر از چهارده تن را از دم تیغ گذراند و برای آنها شخصی از خودشان به نام مقاتل معروف به ابوالنعثل را به رهبری برگزید. بعد از این جریان، سعید بن بهدل در سفری که به عراق داشت، به طاعون مبتلا شد و قبل از این که از دنیا برود، ضحاک بن قیس شیبانی را جانشین خود ساخت.
[۳] بلعمی، ابو علی، تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، ج۴ ص۹۹۵، تهران، جلد ۱و۲ سروش، چ دوم، ۱۳۷۸ش، جلد ۳، ۴، ۵ البرز، چ ۳، ۱۳۷۳ش.



بعد از این که ضحاک بن قیس شیبانی به رهبری خوارج برگزیده شد، پیروانش با او بیعت نموده و همگی به موصل و شهر «زور» رفتند.
در این دوران در عراق، اختلافی بین مضریان به رهبری نضر بن سعید حاکم جدید عراق و یمنیان به رهبری عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز حاکم قبلی عراق پدید آمده بود.

۳.۱ - اتحاد نضر و عبدالله

چون خوارج از این اختلاف آگاه شدند، در سال ۱۲۷ هجری به عراق آمدند. نضر و عبدالله که از ورود خوارج آگاه شدند، توافق کردند که برای جلوگیری از حملات حوارج، اختلاف را کنار گذاشته و با یکدیگر متحد شوند.
خوارج در حمله ی اول، آنان را تا درون خندق‌هایشان سپس تا سرزمین واسط عقب راندند و توانستند بر کوفه مسلط شوند.
در مرحله ی دوم، ابن عمر نیز با خوارج مصالحه نمود تا بتواند به دفع مروان که او را از حکومت عراق عزل کرده بود، بپردازند. از این رو نزد ضحاک رفته و با او بیعت کرد.
ضحاک خود به کوفه بازگشت و ابن عمر را در واسط جانشین خود نمود.

۳.۲ - کشته شدن قطران

بعد از این جریان، ضحاک از کوفه به سوی موصل رفت. در موصل مردی از بنی شیبان به نام قطران بن اکمه عامل مروان بن محمد بود. مردم موصل که از مروان و عاملش دل خوشی نداشتند، دروازه‌های شهر را بر روی ضحاک گشوده و او را به داخل شهر راه دادند. قطران با سپاه خوارج به جنگ پرداخت؛ ولی در این جنگ، خود و همه یارانش کشته شدند.

۳.۳ - قتل ضحاک

وقتی این خبر به مروان رسید، به همراه پسرش سپاهی گران تدارک دید و در کفرتوثا با خوارج روبرو شدند. پس از نبردی طاقت فرسا، تمام خوارج از جمله خود ضحاک به قتل رسیدند و بدین ترتیب طومار این دسته از خوارج هم در هم پیچیده شد.
بعد از کشته شدن ضحاک، خوارج با «خیبری» سردار سپاه او بیعت کردند و نبرد با مروان را ادامه دادند تا این که موفق شدند او را منهزم سازند و تا درون پرده سرای او پیش تاختند. چون سپاهیان خبر یافتند که شمار کسانی که با خیبری به پرده سرای مروان داخل شده‌اند اندک است، آنان را در همان جا محاصره کرده و همه را به قتل رساندند.


باقی مانده ی خوارج، پس از تجدید قوا توسط سلیمان بن هشام، با شیبان بن عبدالعزیز یشکری مکنی به ابودلف بیعت کرده و به موصل رفتند. مروان به مدت نه ماه با آنان نبرد کرد و تعداد بسیاری از هر دو طرف کشته شدند.
طی چندین نوبت جنگ و گریز که میان دو طرف رخ داد، سرانجام خوارج شکست خوردند و رهبر آنان یعنی شیبان به فارس گریخت و بعد از آن به عمان رفته و بعد از یک سری تحرکات مختصر در زمان حکومت سفاح در سال ۱۳۴ هجری به قتل رسید.


از دیگر تحرکات خوارج که در دوران حاکمیت مروان حمار انجام شد، خروج ابو حمزه مختار بن عوف ازدی سلمی بصری بود.

۵.۱ - تبلیغ بر علیه مروان بن محمد

او در ابتدا یکی از خوارج اباضیه به شمار می‌رفت که هر سال برای حج به مکه سفر می‌کرد و بر ضد مروان بن محمد دعوت و تبلیغ می‌نمود. تبلیغ او ادامه داشت تا این که در آخر سال ۱۲۸ هجری با عبدالله بن یحیی معروف به طالب الحق، ملاقات کرد.
در این ملاقات ابوحمزه به طالب گفت: ‌ای مرد من از تو سخن نیک می‌شنوم و دعوت تو را برای حق و در راه حق می‌بینم.

۵.۲ - بیعت ابوحمزه با طالب الحق

به این ترتیب، ابوحمزه با طالب الحق بیعت کرد و او را خلیفه دانست و ضد مروان و آل مروان قیام کرد.
ابوحمزه قیام خود را از مکه آغاز نمود. والی مکه و مدینه در آن زمان، عبدالواحد بن سلیمان بن عبدالملک بود.
خوارج به رهبری ابوحمزه، در ایام حج وارد عرفات شده بودند. چند روز پس از عرفه، طرفین در اطراف منی در سال ۱۳۰ هجری با هم روبرو شدند. سپاه مدینه به فرماندهی عبدالعزیز بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان شکست خورده و خود فرمانده نیز کشته شد.
بعد از این واقعه، خوارج وارد مدینه شدند و عبدالواحد بن حمزه توانست بر مدینه تسلط یابد.
ابو حمزه در ادامه ی اقدامات خویش، رهسپار شام شد تا کار مروان حمار را یکسره کند. اما در میانه ی مسیر، سواران مروان به فرماندهی عبدالملک بن عطیه سعدی با ایشان روبرو شدند و در منطقه ی وادی القری بر آنان تاختند و خوارج مجبور به فرار به سمت مدینه شدند. مردم مدینه که از اعمال خوارج ناراضی بودند، مانع ورود آن‌ها به مدینه شدند و به جنگ خوارج رفتند و بسیاری از ایشان را کشتند. در همین حین، ابن عطیه هم از راه رسید، و خوارج را تار و مار نمود و ابوحمزه نیز کشته شد و تعدادی هم به مکه عقب نشینی کردند.
پس از این که ابن عطیه به مدت یک ماه در شهر مدینه اقامت نمود، به سوی یمن لشکر کشید و ولید بن عروة بن محمد بن عطیه را به حکومت مدینه منصوب و مردی از اهل شام را نیز برای حکومت مکه برگزید و خود سوی یمن لشکر کشید.
عبدالله بن یحیی طالب الحق که در شهر صنعا بود، خبر لشکرکشی ابن عطیه را شنید و به جنگ او شتافت و سرانجام کشته شد.
[۱۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۹، ص۲۸۹ تا ۳۰۳.
[۱۸] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲ ص۳۳۹-۳۴۰، بیروت، دار صادر، بی تا.
[۱۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، ج۳، ص۲۱۰و۲۱۱.
[۲۰] ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۵ -۳۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.



خوارج؛ خوارج دوران عبدالله بن زبیر


۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۸، ص۳۵۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، چاپ اول.    
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، ج۷، ص۳۱۶.    
۳. بلعمی، ابو علی، تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، ج۴ ص۹۹۵، تهران، جلد ۱و۲ سروش، چ دوم، ۱۳۷۸ش، جلد ۳، ۴، ۵ البرز، چ ۳، ۱۳۷۳ش.
۴. مسکویه رازی، ابوعلی، تجارب الامم، تحقیق ابو القاسم امامی، ج۳ ص۲۳۰، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش، چاپ دوم.    
۵. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص ۳۴۱.    
۶. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة، ج۳ ص۲۰۶، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق، چاپ دوم.    
۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۹، ص۲۶۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق، چاپ اول.    
۸. ابن خیاط، ابو عمرو، تاریخ خلیفه، تحقیق فواز، ص ۳۷۹-۳۸۰.    
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، ج۷، ص ۳۴۷.    
۱۰. مسکویه رازی، ابوعلی، تجارب الامم، تحقیق ابو القاسم امامی، ج۳ ص۲۳۹-۲۴۰، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش، چاپ دوم.    
۱۱. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص ۳۵۳.    
۱۲. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة، ج۳ ص۲۰۷-۲۰۸، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق، چاپ دوم.    
۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۹، ص۲۷۱تا۲۷۵.    
۱۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، ج۷، ص ۳۵۳.    
۱۵. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰ ص۲۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.    
۱۶. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص ۳۵۶.    
۱۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۹، ص۲۸۹ تا ۳۰۳.
۱۸. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲ ص۳۳۹-۳۴۰، بیروت، دار صادر، بی تا.
۱۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، ج۳، ص۲۱۰و۲۱۱.
۲۰. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۵ -۳۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خوارج در دوران حکومت مروان بن محمد (مروان دوم)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۳۰.    



جعبه ابزار