دعا برای شر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
قرآن کریم به ناپسند بودن
دعا، برای
شر و
عذاب اشاره شده است.
انسان
عجول بوده و آن سان که در
طلب خیرات است در پی شر نیز هست که در
آیه ۱۱
سوره مبارکه
اسراء به ناپسند بودن دعا، برای شر و عذاب اشاره شده است:
«و یدع الانسـن بالشر دعاءه بالخیر و کان الانسـن عجولا؛
و انسان (همان گونه که)
خیر را فرا میخواند (پیشامد) بد را میخواند و انسان همواره شتابزده است.»
مراد از" دعا" بطوری که از سیاق
آیه استفاده میشود مطلق طلب است، چه به لفظ دعا باشد مثل" خدایا
مال و اولاد بر من روزی کن و... " و چه بدون لفظ صورت گیرد و به صورت سعی و عمل بوده باشد، همه اینها
دعا و درخواست از خداست، حتی اگر این درخواست از کسی صادر شود که به
خدا معتقد نبوده و توجهی به درخواست از
خدا ندارد، چون در حقیقت غیر از خدا معطی و مانعی وجود ندارد هم چنان که فرمود: " یسئله من فی السماوات و الارض ؛ از او درخواست میکند هر آن کس که در
آسمانها و
زمین است.
" و نیز فرموده: " و آتاکم من کل ما سالتموه ؛ و بشما داده از هر نعمتی که خواستید.
"
پس به شهادت این دو آیه، دعا به معنای مطلق طلب است، و حرف" باء" در دو کلمه: " بالشر" و" بالخیر" برای چسباندن فعل به مفعول آن است و مقصود این است که انسان به همان نحو شر را میخواند و آن را درخواست میکند که خیر را میطلبد.
بنا بر این مقصود از اینکه فرمود: " انسان عجول است" این خواهد بود که او وقتی چیزی را طلب میکند
صبر و حوصله به خرج نمیدهد، در جهات صلاح و فساد خود نمیاندیشد تا در آنچه طلب میکند راه
خیر برایش مشخص گردد، و از آن راه به طلبش اقدام کند بلکه به محض اینکه چیزی را برایش تعریف کردند و مطابق میلش دید با
عجله و شتابزدگی به سویش میرود و در نتیجه گاهی آن
امر، شری از آب در میآید که مایه
خسارت و زحمتش میشود، و گاهی هم خیری بوده که از آن نفع میبرد.
این
آیه و آیات بعدیش در سیاق
توبیخ و سرزنشی است که ناشی از منت نهادن خدای تعالی در آیات قبل است که مساله" هدایت اقوم" را به رخ بندگانش میکشد، گویی که فرموده است: ما کتابی نازل کردیم که شما را به سوی ملتی اقوم
هدایت میکند و گروندگان به آن
ملت و
کیش را به
سعادت و
بهشت میرساند و به سوی
اجری عظیم و
خیری کثیر ارشاد میکند، و لیکن جنس بشر عجول است و به خاطر همین عجله اش میان خیر و شر فرق نمیگذارد، بلکه هر چه برایش پیش بیاید همان را میخواهد و در طلبش برمی خیزد، بدون اینکه
خیر و
شر را از هم جدا نموده و حق را از باطل تشخیص دهد، در نتیجه به همان نحوی که عاشق خیر است، شر را نیز به همان وجه طلب میکند، و همانطور که باید بر سر حق سر و سینه بشکند بر سر باطل هم میشکند.
در
آیه ۴۶
سوره نمل به ناپسند بودن دعا، برای شر و
عذاب اشاره شده است:
قال یـقوم لم تستعجلون بالسیئة قبل الحسنة... ؛
(
صالح ) گفتای قوم من چرا پیش از (جستن) نیکی شتابزده خواهان بدی هستید چرا از خدا
آمرزش نمیخواهید باشد که مورد
رحمت قرار گیرید. »
معنای" استعجال به سیئه قبل از حسنه"، این است که: قبل از رحمت الهی که سببش
ایمان و
استغفار است به درخواست
عذاب مبادرت کنند.
و با این معنا روشن میشود که
صالح این
توبیخ را وقتی کرد که ایشان
ناقه را کشته و به وی گفته بودند: " یا صالح ائتنا بما تعدنا ان کنت من المرسلین (ای صالح اگر راست میگویی بیاور آن عذابی را که ما را بدان تهدید میکنی.
" بنا بر این، جمله" لو لا تستغفرون الله لعلکم ترحمون" تحریک و
تشویق به
ایمان و
توبه است، تا شاید
خدا به ایشان
رحم کند و عذابی که به ایشان
وعده داده به وعدهای که
دروغ نمیشود از آنان بر دارد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «دعا برای شر».