• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دعوت قوم عاد به تقوا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



طبق آیات قرآن کریم حضرت هود علیه‌السلام قوم ثمود را به رعایت تقوا دعوت می‌کرد، و تأکید بر رعایت تقوا داشت.



هود (علیه‌السّلام) در دعوتش بر تقوای الهی تاکید داشت.:
«والی عاد اخاهم هودا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره افلا تتقون؛ و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! (تنها) خدا را پرستش کنید، که جز او معبودی برای شما نیست! آیا پرهیزگاری پیشه نمی‌کنید؟!»
«ثم انشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین• فارسلنا فیهم رسولا منهم ان اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره افلا تتقون؛ سپس جمعیت دیگری را بعد از آنها به وجود آوردیم.• و در میان آنان رسولی از خودشان فرستادیم که: خدا را بپرستید؛ جز او معبودی برای شما نیست؛ آیا (با این همه، از شرک و بت پرستی) پرهیز نمی‌کنید؟!»
«کذبت عاد المرسلین• اذ قال لهم اخوهم هود الا تتقون• فاتقوا الله واطیعون• فاتقوا الله واطیعون• واتقوا الذی امدکم بما تعلمون؛ قوم عاد (نیز) رسولان (خدا) را تکذیب کردند،• هنگامی که برادرشان هود گفت: آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟!•...•پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!• و از (نافرمانی) خدایی بپرهیزید که شما را به نعمت‌هایی که می‌دانید امداد کرده.»


این آیات به داستان هود (علیه‌السّلام) و قومش که همان قوم عاد بودند اشاره می‌کند. کذبت عاد المرسلین، قوم عاد مردمی از عرب بسیار قدیم و عرب اوائل (یعنی اوائل پیدایش این نژاد) بودند، که در احقاف از جزیرة العرب زندگی می‌کردند و دارای تمدنی مترقی و سرزمین‌هایی خرم و دیاری معمور بودند، به جرم اینکه پیامبران را تکذیب کرده، به نعمت‌های الهی کفران ورزیده و طغیان کردند، خدای تعالی به وسیله بادی عقیم هلاکشان ساخته و دیارشان را ویران و دودمانشان را خراب کرد.
و به طوری که می‌گویند عاد اسم پدر بزرگ ایشان بوده و اگر خود آنان را عاد خوانده‌اند، از قبیل تسمیه قوم به اسم پدر بزرگ است، هم چنان که بنی تمیم و بنی بکر و بنی تغلب، را تمیم و بکر و تغلب، می‌نامند. در سابق در آیه‌ای که نظیر این آیه در داستان نوح بود گفتیم که: چرا قوم نوح را تکذیب کننده همه انبیاء خوانده، با اینکه بیش از یک پیامبر را تکذیب نکرده بودند.


در تعقیب ذکر رسالت نوح و درس‌های عبرتی که در آن نهفته بود، به سرگذشت یکی دیگر از پیامبران بزرگ یعنی هود و درگیری‌های او با قوم و ملتش می‌پردازد.
این جریان در سوره‌های دیگری از قرآن مجید از جمله سوره شعراء و سوره‌ای که به نام هود در قرآن نامگذاری شده مشروحتر آمده است، در آیات مورد بحث تنها فشرده‌ای از گفتگوهای هود و مخالفانش و سرانجام زندگی آنها بازگو شده است. نخست می‌فرماید: ما به سوی جمعیت عاد، برادرشان هود را فرستادیم (و الی عاد اخاهم هودا).
قوم عاد مردمی بودند که در سرزمین یمن زندگی می‌کردند، از نظر قدرت جسمانی و ثروت سرشاری که از طریق کشاورزی و دامداری به آنها می‌رسید، ملتی نیرومند و قوی بودند، ولی انحرافات عقیده‌ای مخصوصا بت پرستی و مفاسد اخلاقی در میان آنها غوغا می‌کرد.
هود که از آنان بود و با آنها خویشاوندی داشت، از طرف پروردگار مامور دعوت آنها به سوی حق و مبارزه با فساد گردید، و شاید تعبیر به اخاهم (برادرشان) اشاره به همین پیوند نسبی باشد که در میان هود و قوم عاد بود.
این احتمال نیز وجود دارد که تعبیر به برادر در مورد حضرت هود و همچنین در مورد چند نفر دیگر از پیامبران الهی مانند نوح و صالح و لوط و شعیب به خاطر این باشد که آنها در نهایت دلسوزی و مهربانی، همچون یک برادر، با قوم و جمعیت خود رفتار می‌کردند، و از هیچ کوشش و تلاشی برای هدایت آنها فروگذار نکردند، این تعبیر در مورد کسانی که نهایت دلسوزی درباره فرد یا جمعیتی به خرج می‌دهند گفته می‌شود، به علاوه این تعبیر حاکی از یک نوع برابری و نفی هرگونه تفوق طلبی و ریاست‌طلبی است، یعنی این مردان
خدا هیچگونه داعیه‌ای در زمینه هدایت آنها در سر نداشتند، بلکه صرفا به خاطر نجات آنان از گرداب بدبختی دست و پا می‌کردند.
در هر حال روشن است که تعبیر اخاهم هرگز اشاره به برادری دینی نیست، زیرا این اقوام غالبا به دعوت اصلاح طلبانه پیامبرانشان پاسخ مثبت ندادند.
سپس می‌گوید: هود دعوت خود را از مساله توحید و مبارزه با شرک و بت پرستی شروع کرد و به آنها گفت‌: ای قوم من! خداوند یگانه را بپرستید که هیچ معبودی برای شما غیر او نیست، آیا پرهیزگاری را پیشه نمی‌کنید؟ (قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره ا فلا تتقون).
قوم سرکش عاد (چنان که قرآن می‌گوید) فرستادگان خدا را تکذیب کردند (کذبت عاد المرسلین). گرچه آنها تنها هود را تکذیب کردند اما چون دعوت هود دعوت همه پیامبران بود در واقع همه انبیاء را تکذیب کرده بودند.
بعد از ذکر این اجمال به تفصیل پرداخته می‌گوید: در آن هنگام که برادرشان هود گفت: آیا تقوی پیشه نمی‌کنید؟ (اذ قال لهم اخوهم هود ا لا تتقون). او در نهایت دلسوزی و مهربانی همچون یک برادر آنها را به توحید و تقوی دعوت کرد و به همین دلیل کلمه اخ بر او اطلاق شده.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۶۵.    
۲. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۳۱.    
۳. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۳۲.    
۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۳.    
۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۴.    
۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۲۶.    
۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۱.    
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۲.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۲۰-۴۲۱.    
۱۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۶.    
۱۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۲.    
۱۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۶۱.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۸۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۲۴-۲۲۷.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۲۹۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «قوم عاد».    



جعبه ابزار