• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احقاف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



احقاف،صحراى ناهموار با تپّه‌هاى شنى،همان سرزمين قوم عاد است.




واژه احقاف از ريشه «حقف» به‌معناى برآمدگى و انحنا است
[۱] ترتيب‌العين ص‌۱۹۰، «حقف».
كه تپّه‌هاى منحنى شن،
[۲] معانى‌القرآن ج‌۶، ص‌۴۵۲.
خميدگى پشت شتر و ديگر حيوانات
[۳] الفائق ج‌۱، ص‌۲۶۱.
و خميدگى هلال ماه.از كاربردهاى مشهور آن به‌شمار مى‌رود. احقاف در نقش صيغه جمع، به مجموعه تپّه‌هاى شنى در بيابان‌هاى كويرى اطلاق شده، براى ديگر گونه‌هاى برآمدگى زمين به‌كار نمى‌رود.
[۴] جامع‌البيان ج‌۱۳،ص‌۳۲




قرآن فقط يك بار اين واژه را در سوره احقاف به‌صورت محلّ سکونت قوم عاد و پيامبرى هود(ع)به‌كار برده و سوره مذكور به همين مناسبت به اين نام شهرت يافته است.
سرزمین اين قوم، بنا به گزارش قرآن در جزیرة‌ العرب يا منطقه‌اى نزديك به آن قرار داشته است: «و‌لَقَد اَهلَكنا ما حَولَكُم مِنَ‌القُرى».
قرآن در دو آیه ديگر به صراحت از ماندن آثار محلّ سكونت عاد تا برهه‌اى از زمان «فَاَصبَحوا لا‌يُرى اِلاّ مَسـكِنُهُم» و شناخته شدن آن مكان نزد عرب «وعادًا وثَمودَا وقَد تَبَيَّنَ لَكُم مِن مَسـكِنِهِم» .
ياد‌كرده است. از سوى ديگر، اشاره به ماجراى قوم عاد در سخنان مؤمن آل فرعون آشنايى مصريان با آنان و احتمالا نزديكى منطقه‌شان به مصر را نشان‌مى‌دهد: «اِنّى اَخافُ عَلَيكُم مِثلَ يَومِ الاَحزاب • مِثلَ دَأبِ قَومِ نوح وعاد وثَمودَ‌...».
گرچه از نام احقاف برمى‌آيد كه سرزمين عاديان، منطقه‌اى بيابانى و خشك بوده است، در آياتى ديگر از باغ‌ها و چشمه‌سارهاى محلّ سكونتشان ياد‌شده استهم‌چنين وعده هود به نزول باران در‌صورت توبه و استغفار ايشانو انتظار آنان براى نزول باران نشان مى‌دهد كه آنان در سرزمين خشك يا در حال گذراندن دوره‌اى از خشك‌سالى بوده‌اند. مطالعات زمین‌شناسی و باستان‌شناسی نشان مى‌دهد كه بيابان‌هاى جزيرة‌العرب در دوره‌هاى پيشين، از سرسبزى و اعتدال آب و هوايى برخوردار بوده و در دوره‌اى خاص در اثر تغيير وضعيّت جوّى، اين منطقه به شكل بیابان درآمده كه در اثر آن، مهاجرت‌هاى متعدّدى از اين سرزمين رخ داده است.
[۱۳] المفصل، ج‌۱، ص‌۲۴۰‌ـ‌۲۴۶
در برخى روایات تفسيرى نيز به تغيير و تحوّل زيست محيطى محلّ سكونت عاديان در اثر خشم خداوند اشاره شده است.
[۱۴] فتح البارى ج‌۶، ص‌۲۶۷.




شيوه و محلّ زندگى اين قوم درآيات سوره فجر آمده است «اَلَم تَرَ كَيفَ فعلَ رَبُّكَ بِعاد • اِرَمَ ذاتِ العِماد • الَّتى لَم يُخلَق مِثلُها فِى البِلد» از‌نظر بسيارى مفسّران بناهايى عظيم با ستون‌هاى بزرگ در شهر ارم كه مرکز تجمع آنان بوده و همانند آن شهر در جهان پديد نيامده است، وجود دارد.
كه البتّه تعبير «ارم ذات العماد» در ديدگاهی دیگر از نظر مفسران، به قبيله ارم در نقش تيره‌اى ازعاد كه در خیمه‌هاى ستون دار مى‌زيستند، تفسير، و دليلى بر کوچ نشينى آن‌ها دانسته شده و بى‌همتايى مورد اشاره در آيه مزبور، به قدرت بدنى و هيكل بزرگ و نيرومند آن‌ها و نه شهر و تمدّنشان ارتباط داده شده است.برخى مفسّرانِ نخستين،شهر دمشق يا اسکندریّه را همان ارم محلّ سكونت عاد شمرده‌اند.
[۱۷] جامع البيان ج‌۱۵، ص‌۲۲۲.




فعّاليّت‌هاى آتشفشانى که صاعقه وار به هر چه دست مى‌يافت، خاکستر و نابود مى‌ساخت.





 
۱. ترتيب‌العين ص‌۱۹۰، «حقف».
۲. معانى‌القرآن ج‌۶، ص‌۴۵۲.
۳. الفائق ج‌۱، ص‌۲۶۱.
۴. جامع‌البيان ج‌۱۳،ص‌۳۲
۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۱.    
۶. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۷.    
۷. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۵.    
۸. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۸.    
۹. غافر/سوره۴۰، آیه۳۰-۳۱.    
۱۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۴.    
۱۱. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.    
۱۲. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۴.    
۱۳. المفصل، ج‌۱، ص‌۲۴۰‌ـ‌۲۴۶
۱۴. فتح البارى ج‌۶، ص‌۲۶۷.
۱۵. فجر/سوره۸۹، آیه۸-۶.    
۱۶. معجم البلدان ج‌۱، ص‌۱۵۵.    
۱۷. جامع البيان ج‌۱۵، ص‌۲۲۲.
۱۸. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۳.    




دانشنامه موضوعی قرآن.    



جعبه ابزار