[۱]بر انگيختن پيامبران و تعيين اوصياء وزنده كردن انسانها پس از مرگ، همگى جلوه هايى از فعل الهى اند.
است، چنانكه مقصود از عمل نيز تكاليف و احكامى است كه بشر بايد به فرمان خداوند زندگى فردى و اجتماعى خود را بر اساس آن استوار سازد.
در مورد عقيده آنچه كه مطلوب و مورد نظر است علم و يقين است، و به همين جهت بر هر مسلمانى لازم است در مورد عقايد خود به يقين برسد و نمى تواند در اين جا به صِرفِ تقليد از ديگران استناد جويد.
در مورد تكاليف و احكام (عمل)، آنچه مطلوب است تطبيق زندگى بر پايه آنها مى باشد. در اينجا علاوه بر يقين، به طرقى(مانند بهره گيرى از كتاب و سنّت) نيز كه مورد تأييد شريعت قرار گرفته است بايد استناد نمايد؛ و رجوع به م جتهد جامع الشرايط از جمله طرقى است كه مورد امضا ى صاحب شريعت مى باشد.