دوستی با پدران کافر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در قرآن کریم به
حرمت پذیرش دوستی و
ولایت پدران کافر بر خود اشاره شده است.
در آیه ۲۳
سوره توبه حرمت پذیرش دوستی و ولایت پدران کافر بر خود اشاره شده است:
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا ءاباءکم...
اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمـن ومن یتولهم منکم فاولـئک هم الظــلمون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند (آنان را) به دوستی مگیرید و هر کس از میان شما آنان را به دوستی گیرد آنان همان ستمکارانند.»
این آیه از دوستی کفار نهی میکند، هر چند که کفار پدران و برادران مؤمنین باشند. و سر آنهم روشن است برای اینکه ملاک دوستی نکردن با کفار یک ملاک عمومی است، و لذا
در آیه بعدی غیر
پدر و
برادر را هم مشمول این حکم کرده است. چیزی که هست ظاهر آیه مورد بحث نهی از این دوستی است
در صورتی که پدران و برادران کفر را بر ایمان ترجیح دهند.
و اگر از میان همه خویشاوندان تنها پدران و برادران را اسم برد، و از
زن و
فرزند چیزی نگفت، با اینکه این دو طائفه و مخصوصا دومی یعنی فرزندان مانند پدران و برادران
در نظر پدرهایشان محبوبند، برای این است که دوستی و
تولی، شخص محبوب را وادار میکند به اینکه
در امور دوستدارش مداخله و
در بعضی شؤون حیاتی او تصرف کند، و بخاطر همین محذور بوده که خداوند از دوستی کفار نهی کرده، و خواسته است که کفار
در امور داخلی مؤمنین مداخله ننموده و بتدریج
در دل آنان رخنه نکنند، و
در نتیجه مؤمنین را از قیام علیه آنان باز ندارند.
و اما زن و فرزند، چنین خطری
در باره آن توقع نمیرود، زیرا معمولا
در کار پدران و شوهران خود مداخله نمیکنند، مگر اینکه باز کفار آنان را تحریک کنند، و لذا خدای تعالی نهی از دوستی را اختصاص داد به پدران و برادران کافر، آری این دو طایفهاند که ترس آن هست که
در دل فرزندان و برادران
مؤمن خود رخنه کرده، و
در پارهای از شؤون زندگی ایشان دخل و تصرف کنند.
و اگر
در آیه مورد بحث فرمود: " و من یتولهم منکم فاولئک هم الظالمون" و نفرمود: " و من یتولهم منکم فانه منهم" برای این است که ممکن بود بعضی از همین مؤمنینی که پدر و برادر کافر دارند خیال کنند معنای آیه این است که هر کس از شما پدر و برادر کافر خود را دوست بدارد خیلی مقصر نیست چون او خودش از خانواده ایشان است، آن وقت آیه شریفه
در تهدید، اثر جدیدی ندارد که مؤمنین را از دوستی ایشان باز بدارند.
و بهر حال، جمله" و من یتولهم منکم فاولئک هم الظالمون" از جهت اینکه جمله ایست اسمی و حرف لام هم بر سر خبرش درآمده، و
ضمیر فصل در آن بکار رفته، و همه اینها مفید تاکیدند، لذا
ظلم ایشان را بطور تحقیق و قطع اثبات نموده و میرساند که
در ظلمشان پایدارند، بهمین جهت
در بسیاری از آیات
قرآن آمده که: " ان الله لا یهدی القوم الظالمین" و
در سوره مائده در آیهای که راجع به مساله مورد بحث است همین معنا را نیز اضافه کرده و فرموده: " و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدی القوم الظالمین".
پس نتیجه میگیریم که چنین کسانی از
نعمت الهی محرومند، و هیچ یک از اعمال صالح و حسناتشان
در جلب
سعادت و رستگاری اثر ندارد.
نهی از دوستی کفار
در چند جای
قرآن کریم آمده، که بعضی از آنها
در سوره مائده،
آل عمران،
نساء و
اعراف گذشت، و
در آنها تهدید شدیدی هم شده بود، مثلا
در سوره" مائده" آیه" ۵۱" فرموده: " و من یتولهم منکم فانه منهم- و هر که از شما ایشان را دوست بدارد او خود از ایشان است
" و
در سوره" آل عمران" آیه" ۲۸" فرموده: " و یحذرکم الله نفسه-
خدا شما را از خودش بیم میدهد" و
در همین آیه فرموده: " و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شی ء- و کسی که چنین کند
در هیچ مامنی از خدا قرار ندارد" و
در سوره" نساء" آیه" ۱۴۴" فرموده: " ا تریدون ان تجعلوا لله علیکم سلطانا مبینا- آیا میخواهید برای
خدا علیه خود حجتی واضح درست کنید، (دست خدا را
در عذاب به روی خود باز کنید).
در آیه ۲۲
سوره مجادله به حرمت دوستی با برادران کافر اشاره شده است:
لا تجد قومـا یؤمنون بالله والیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا ءاباءهم... ؛
قومی را نیابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند (و) کسانی را که با خدا و رسولش مخالفت کردهاند هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند دوست بدارند
در دل اینهاست که (خدا) ایمان را نوشته و آنها را با روحی از جانب خود تایید کرده است و آنان را به بهشتهایی که از زیر (درختان) آن جویهایی روان است
در میآورد همیشه
در آنجا ماندگارند خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند اینانند حزب خدا آری حزب خداست که رستگارانند.»
جمعی از مفسران
شان نزول دیگری برای آیه فوق ذکر کردهاند که: گروهی از مسلمانان هنگامی که فتح بعضی از آبادیهای
حجاز را دیدند گفتند به زودی خداوند
روم و
ایران را برای ما نیز فتح خواهد کرد، منافقان گفتند: تصور میکنید ایران و روم مانند بعضی از روستاهای حجازند که شما آنها را فتح کردید؟ آیه فوق نازل شد و این پیروزی را به آنها
وعده داد!
در آخرین
آیه مورد بحث که آخرین آیه از سوره مجادله، و از کوبندهترین آیات
قرآن است، به مؤمنان هشدار میدهد که جمع میان"
محبت خدا " و"
محبت دشمنان خدا "
در یک دل ممکن نیست، و باید از میان این دو یکی را برگزینند، اگر راستی مؤمنند باید از دوستی دشمنان خدا بپرهیزند و الا ادعای مسلمانی نکنند میفرماید: " هیچ گروهی را که ایمان به خدا و روز
قیامت دارد نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندان آنها باشند" (لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم).
در یک دل دو
محبت متضاد نمیگنجد، و آنها که دم از هر دو میزنند یا ضعیف الایمانند، و یا
منافق، و لذا میبینیم که
در غزوات اسلامی
در صف مخالف جمعی از بستگان و خویشاوندان مسلمین بودند، ولی چون خطشان را از خط الهی جدا کرده، و به صفوف دشمنان حق پیوسته بودند، با آنها پیکار کردند، و حتی جمعی از آنها را کشتند.
محبت پدران و فرزندان و برادران و اقوام بسیار خوب است، و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو
در روی محبت خدا قرار گیرد ارزش خود را از دست میدهد.
البته افراد مورد علاقه
انسان تنها این چهار گروه که
در آیه ذکر شدهاند نمیباشد، ولی اینها نزدیکترین افراد انسانند، و با توجه به آنها حال بقیه نیز روشن میشود.
لذا
در آیه مورد بحث سخنی از همسران و اموال و
تجارت و خانههای مورد علاقه به میان نیامده،
در حالی که"
در آیه ۲۴
سوره توبه" همه اینها مورد توجه قرار گرفته، میفرماید: " قل ان کان آباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین:
" بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قبیله شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کسادش میترسید، و مساکن مورد علاقه شما،
در نظرتان از
خدا و پیامبرش و
جهاد در راه او محبوبتر است
در انتظار این باشید که
خدا عذابش را بر شما نازل کند، خدا جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمیکند".
دلیل دیگر عدم ذکر امور دیگر
در آیه مورد بحث ممکن است شان نزولهایی باشد که برای آیه ذکر کردهاند، از جمله اینکه"
حاطب بن ابی بلتعه " نامهای به اهل
مکه نوشت و به آنها هشدار داد که ممکن است
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای
فتح مکه حرکت کند، هنگامی که این مساله برملا شد عذر آورد که من اقوامی
در مکه
در چنگال کفار دارم خواستم به مردم مکه خدمتی کنم تا اقوامم
در امان باشند!
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «دوستی با پدران کافر».