دین (کلام جدید)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دین از مقولاتی است که توجه بسیاری از متفکران و اندیشمندان در رشتههای مختلف دینپژوهی را به خود جلب کرده است. متکلمان، مفسران، فیلسوفان، جامعهشناسان، روانشناسان و مورخان دین هر یک با انگیزه و به شیوهای خاص به بحث درباره دین پرداخته و از منظر ویژهای آن را تعریف کردهاند؛ بدینجهت برای دین تعریفهای بسیاری ارائه شده است که با یکدیگر متفاوت و گاهی متعارض میباشند.
واژه دین بیش از نود بار در
قرآن با معانی ذیل:
جزا و
پاداش،اطاعت و
بندگی، ملک و
سلطنت،
شریعت و
قانون و غیره به کار رفته است. میتوان گفت دین مجموعهای از هستها و بایدهاست که هستها ناظر به واقع بوده و باید نیز مبتنی بر همان هستهاست. و بایدها را میتوان به احکام دین و اخلاق و ارزشهای اخلاقی تقسیم نمود.
دین در
لغت به معنای
جزا،
اطاعت،
ملک،
قرض و غیره آمده است.
اما در اصطلاح تعاریف فراوانی از آن شده است. برخی از این تعاریف تا حدی گسترده است که هر گونه مکاتب بشری،
آیین خرافی و منکر
خدا و حتی ضد خدا چون
مارکسیسم را هم شامل میشود. و برخی به قدری محدود است که تنها یک دین خاص را در بر میگیرد.
تعدادی از این تعاریف متفاوت را مرور مینماییم:
برخی متکلمان غربی در تعریف دین گفتهاند: دین نظام الهی است که برای صاحبان خرد وضع شده و مشتمل بر اصول و فروع است.
اسپنسر میگوید: دین وسیلهای برای توضیح راز
جهان و تبیین پدیدههای دینی بر اساس حالات درونی و تحول زندگی اجتماعی است.
همچنین
کلیفورد گیرتز میگوید: دین نظامی از نمادها و سمبلها است که طوری عمل میکند که موجب انگیزهها و آمادگیهای نیرومند یا عمیق و پایدارتر انسانها میشود. به تدوین و تنظیم مفاهیم و تصورات نظم کلی وجود میپردازد و بر این تصورات چنان نمود و ظهوری از حقیقت میپوشاند که گویی این انگیزهها و ترتیبات مبتنی بر حقیقت هستند.
پارسونز میگوید: دین مجموعهای از باورها، اعمال، شعایر و نهادهای دینی که افراد بنا کردهاند.
از نظر
اینشتین مذهب عبارت است از مجموعه احساس عارفانه در مقابل قوانین جهان و احساس مسئولیت اخلاقی در مقابل همنوعان ما.
اختلاف در تعریف دین و عدم امکان جمع آنها عوامل متعددی دارد که از مهمترین آنها میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱: اختلاف در روششناسی: عدهای بر اساس پژوهشهای تجربی و کارکردهای خارجی دین را تعریف کردهاند مانند تعاریف روانشناختی و جامعهشناختی و برخی با مفاهیم پیشینی و روش عقلی آن را تعربف کردهاند مانند تعاریف مفهومی.
۲- اختلاف در مصادیق دین: برخی از ابتدا مکاتب فلسفی و اجتماعی را نیز از مصادیق دین شمرده و تعریف گسترده تری از دین ارائه کردهاند.
۳- تفاوت در روش برون دینی و درون دینی: عدهای برای وصول به حقیقت دین، مراجعه به
وحی و متون دینی را پیشنهاد میدهند و از ابزارها و روشهایی غیر از متون وحیانی پرهیز میکنند و گروهی نیز روشهای برون دینی (غیر از متون دینی) مانند روش عقلی، تجربی، تاریخی و غیره را ترجیح میدهند.
۴- تاثیر پیش فرضهای معرفتشناختی، انسانشناختی، هستیشناختی و غیره: فیلسوفان دین هیچگاه ابتدا به ساکن و بدون مبانی خاص خود به تعریف دین اقدام نکردهاند و این اختلاف در مبانی سبب اختلاف در تعاریف متعدد دین شده است.
۵-
تحریف پارهای از
ادیان: بسیاری از ادیان در طول تاریخ
حیات بشر، دست خوش تحریف، چه از حیث اضافه شدن خرافات بشری و چه از حیث حذف بخشی از معارف دینی شدهاند و به همین دلیل به فرقهها و مذاهب گوناگون تنوع یافتهاند. این تحریف متنی و معرفتی ادیان نیز در اختلاف تعریف دین نقش به سزایی دارد.
۶- نگرش جزءنگرانه به جای نگرش کلنگرانه:
جهل به بخشی از حقیقت دین و توجه به جزیی از دین نیز در اختلاف شناخت دین موثر است.
۷- خلط میان دین و تدین و یا خلط میان دین و
ایمان: مثلا کسانی که دین را به اعتقاد به هستی روحانی و یا اعتقاد به خدای سرمد و یا احساس وابستگی مطلق تعریف کردهاند.
واژه دین بیش از نود بار در
قرآن با معانی ذیل به کار رفته است:
جزا و
پاداش: مالک یوم الدین؛
اطاعت و
بندگی، مانند: قل انی امرت ان اعبدالله مخلصاً له الدین؛
ملک و
سلطنت، مانند: و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله؛
شریعت و
قانون، مانند: لکم دینکم و لی دین؛
ملت، مانند: قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیماً ملة ابراهیم حنیفاً؛
مستقیم، مانند: ان الدین عندالله الاسلام؛
اعتقادات، مانند: لا اکراه فی الدین.
دین در میان
روایات معصومین (علیهالسّلام) بیشتر به معانی ایمان،
یقین،
حب و بغض قلبی،
معرفت داشتن،
دوستی ورزیدن، اخلاق حسن، نورانیت،
عزت، طلب
علم، مایه
حیات و غیره به کار رفته است.
که در واقع بیشتر ناظر به کارکردهای دین و دینداری بوده است.
متفکران
مسلمان با توجه به مساله ضرورت
بعثت انبیا و رسیدن
انسان به
قرب الهی و تعاریف لغوی و قرآنی دین به تعاریف اصطلاحی اقدام کردهاند که عدمافراط و
تفریط از مزایای این تعاریف است:
علامه طباطبایی: او دین را به مجموع اعتقاد به خدا و
زندگی جاودان و
احساس و مقررات متناسب با آن که در مسیر زندگی مورد عمل قرار میگیرد اطلاق میکند.
استاد
مصباح یزدی: دین اصطلاحاً به معنای اعتقاد به آفرینندهای برای جهان و انسان و دستورات عملی متناسب با این عقاید است.
استاد
جوادی آملی: معنای اصطلاحی دین مجموعه
عقاید،
اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد.
برخی از متفکران اسلامی تنها دین الهی که منشا الهی داشته باشد را شایسته لفظ دین میدانند: «دین مجموعهای از هستها و بایدهای مستند به خداوند است که از طریق وحی و
سنت برای
هدایت انسانها ظهور یافته است.»
و در مقابل عدهای دین را اعم از الهی و بشری میدانند.
دین بشری دینی است که به سبب برخی نیازهای روانی یا اجتماعی انسان به دست او ساخته شده و یا آمیخته با افکار بشری شده باشد مانند
بتپرستی و اعتقاد به نیروهای جادویی یا ادیان التقاطی. دین الهی دینی است که ریشه در
غیب داشته، پایه و اساس آن وحی و پیام الهی است و برای
سعادت انسانها نازل شده است.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان تعاریف متفکران مسلمان را که جامعتر و دقیقتر از تعاریف دیگر است، در این تعریف خلاصه نمود: دین مجموعهای از عقاید و گزارههای حقیقی و دستورات عملی و ارزشی است که برپایه همان گزارههای اعتقادی برای سعادت انسانها وضع شده است.
به عبارت دیگر میتوان گفت دین مجموعهای از هستها و بایدهاست که هستها ناظر به واقع بوده و باید نیز مبتنی بر همان هستهاست. و بایدها را میتوان به احکام دین و اخلاق و ارزشهای اخلاقی تقسیم نمود. به طور خلاصه دین مجموعهای از عقاید،
احکام و اخلاق است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۰/۲۱.