ذبح در جاهلیت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مشرکان در جاهلیت هنگام
ذبح چهارپایان نام
خداوند را نمیبردند، اما نام غیر خدا را میبردند.
مشرکان عصر جاهلی به هنگام
ذبح چهارپایان بر نبردن نام
خدا، تعمد داشتند.
... وانعـم لا یذکرون اسم الله علیها... «و گفتند: «... و (نیز) چهارپایانی (بود) که (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمی بردند، و به خدا
دروغ می بستند...»
سومین قسمت از احکام ناروای آنها را بیان کرده می گوید: "نام خدا را بر قسمتی از چهار پایان نمی بردند" (و انعام لا یذکرون اسم الله علیها).
این جمله ممکن است اشاره به حیواناتی باشد که به هنگام ذبح تنها نام
بت را می بردند و یا حیواناتی بوده است که سوار شدن بر آنها را برای
حج تحریم کرده بودند، چنان که در
تفسیر "
مجمع البیان" و "
تفسیر کبیر" و "
المنار" و "
قرطبی" از بعضی از
مفسران نقل شده است، و در هر دو صورت حکمی بود بی دلیل و خرافی.
"و انعام لا یذکرون اسم الله علیها" یعنی چارپایانی را هم در موقع ذبح به اسم بتها سر می بریدند و نام خدا را نمی بردند. بعضی گفته اند: مراد آن چارپایانی است که در
سفر حج بر آنها سوار نمی شدند. بعضی دیگر گفته اند: آن چارپایانی است که در هیچ شانی از شؤون آنها خدا را ذکر نمی کردند.
در عصر جاهلیت به هنگام ذبح
حیوانات، نام غیر خدا را میبردند.
انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم. «
خداوند، تنها (
گوشت) مردار،
خون،
گوشت خوک و آنچه را نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود،
حرام کرده است. (ولی) آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و
متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست (و می تواند برای
حفظ جان خود، در موقع
ضرورت، از آن بخورد) خداوند
بخشنده و مهربان است.»
حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلـم ذلکم فسق... «گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده- مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح می شوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمایی تمام این اعمال،
فسق و
گناه است- امروز،
کافران از (زوال)
آیین شما، مایوس شدند بنا بر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم و
نعمت خود را بر شما تمام نمودم و
اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- اما آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است.»
قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم. «بگو: «در آنچه بر من
وحی شده، هیچ غذای حرامی نمی یابم بجز اینکه
مردار باشد، یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک- که اینها همه پلیدند- یا حیوانی که به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آن برده شده است.» اما کسی که مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بی آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روی کند (گناهی بر او نیست) زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است.»
به نوع چهارم اشاره کرده می گوید: "یا حیواناتی که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آنها برده شده است" (او فسقا اهل لغیر الله به).
جالب اینکه به جای ذکر کلمه "حیوان" کلمه "فسق" آمده است و همانطور که در سابق نیز اشاره کرده ایم، "فسق" به معنی خارج شدن از راه و رسم بندگی و اطاعت فرمان
خدا است، و لذا به هر گونه گناه فسق گفته می شود، اما ذکر این کلمه در برابر
رجس که در مورد سه موضوع حرام سابق گذشت، ممکن است اشاره به این باشد که
گوشتهای حرام، اصولا بر دو دسته است، گوشتهایی که تحریم آنها به خاطر پلیدی و تنفر طبع و زیانهای جسمانی می باشد، و به آن رجس اطلاق می گردد، و گوشتهایی که نه پلید است و نه از نظر بهداشتی زیان آور، اما از نظر اخلاقی و معنوی نشانه بیگانگی از خدا و دوری از مکتب
توحید است، و به همین دلیل نیز تحریم شده است.
بنا بر این نباید انتظار داشت که گوشتهای حرام، همیشه دارای زیانهای بهداشتی باشد، بلکه گاهی به خاطر زیانهای معنوی و اخلاقیش تحریم شده است، و از اینجا روشن می شود که
شرائط ذبح اسلامی نیز بر دو گونه است، بعضی مانند بریدن رگهای چهارگانه و بیرون ریختن خون حیوان، جنبه بهداشتی دارد، و بعضی مانند رو به
قبله بودن و گفتن "
بسم الله" و ذبح به وسیله
مسلمان، جنبه معنوی.
انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم. «خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده اند، بر شما حرام کرده است اما کسانی که ناچار شوند، در حالی که تجاوز و تعدی از حد ننمایند، (خدا آنها را می بخشد چرا که) خدا بخشنده و مهربان است.»
در مورد حیواناتی که با نام غیر "
الله" ذبح می شدند (به جای بسم الله که امروز ما می گوئیم نام بتها برده می شد، و یا اصلا هیچ نامی را نمی بردند) مسلما
فلسفه تحریم آن جنبه بهداشتی نیست، بلکه جنبه اخلاقی و معنوی دارد، زیرا می دانیم در اسلام علت
حلال و حرام بودن چیزی تنها جنبه های بهداشتی آن نیست، بلکه قسمتی از محرمات صرفا جنبه معنوی دارد و در رابطه با
تهذیب روح و مسائل اخلاقی تحریم شده حتی گاهی به خاطر حفظ نظام اجتماع، اشیایی تحریم گردیده اند، تحریم حیواناتی که بدون نام خدا ذبح می شوند نیز به خاطر جنبه اخلاقی آنست، چرا که از یک سو مبارزه ای است با
آئین شرک و
بت پرستی و از سوی دیگر توجهی است به آفریننده این نعمتها.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ذبح در جاهلیت».