رباط خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
"رِباط"ها در آغاز شکلگیری و گسترش
اسلام، استحکامات نظامیِ ساده، در نقاط سوقالجیشی مرز سرزمینهای مسلمین بودند تا مجاهدان در پناه آنها از مرزهای جهان اسلام در مقابل کفار دفاع کنند. اما از قرن چهارم به بعد، رباطهای مشرق زمین دچار تغییرات اساسی شدند. از آن زمان به بعد، یک رباط، نهادی عامالمنفعه بود که توسط انسانی خیّر ساخته میشد، تا وسایل آسایش و راحتی را برای مسافران مسلمان، فقرا و در راهماندگانی فراهم کند که عموماً صوفی بودند.
شهر مکه به دلیل وجود
کعبه، پایگاه وحدت و یکپارچگی تمام اقوام و گروههای مسلمانی بوده است که از اقصی نقاط قلمرو گسترده جهان اسلام به این دیار پای مینهادند. اداره و تسلط بر اوضاع شهر مکه، در تاریخ اسلام برای سلسلههای حکومتگر جایگاه ویژهای داشته و اموری همچون اداره کاروانهای حج، رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی حجاج و مدیریت رویداد عظیم حج، برای حاکمان و
امرای حج از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بوده است.
در این میان رِباطها، نقش مهمی در استقرار امنیت و رونق شهر مکه و رفاه حال حجاج، داشته است. منابع تاریخی مختلف، از وجود حدود ۶۰ رباط در مکه، خبر دادهاند که از ویژگـی هـای مهـم این رباطها ساخت و ساز اکثر آنها در قـرنهـای ششم و نهم هجری قمری بوده است.
خیّرین و اشخاص منحصر به فرد، با صرف اموال شخصی، بیشترین نقش را در ساخت و سازهای عامالمنفعه در مکه داشتهاند که بخش قابل توجهی از آنان، بومی مکه نبودند و در واقع ایرانیها در رتبه اول احداث رباط در این شهر قرار داشتهاند.
"رباط" که جمع آن "رباطات" و "رُبُط"
است، واژه ای عربی و برگرفته از "ربط" است و مـراد از آن در لغـت، ثـابت قـدمی در امور و پایداری در جنگ با دشـمن اسـت.
در لغت عرب "رِباط" چیزی را گویند که مَشک و چهارپا و غیر آن را به وسیله آن ببندند.
"ربـاط" در اصـطلاح، به مرزداری، اقامت گزیدن در مرز، نگهبانی دادن در اطراف کشور و مرزها، دیدبانی برای آگاهی از احوال دشمن و حفظ کشور از حمله آنان اطلاق میشود. در حقیقت رباطها در آغاز، پادگانها و ایسـتگاههایی مرزی بودند که مجاهدان در پناه آنهـا در برابـر تهـاجم دشمنان اسلام ایستادگی میکردند.
ماهیت و اساس شکلگیری نهاد اسلامی "رباط" در قرن دوم هجری، از سواحل جنوبی دریای مدیترانه در شمال
آفریقا برخاسته است؛ جایی که امروز
تونس نام دارد.
رباطها در قـرنهـای نـخستین اسلامی و پیش از فراگیرشدن اسلام در بیشـتر مرزهـای جهان اسلام وجود داشتند و نظامیان در آنـها مـستقر بودند. بنابر گزارشات تاریخی، رباطها در آغاز استحکامات سادهای بودند و در نقاط بـیحـفاظ مرزی ساخته میشدند تا پناهگاه گروهی از جهادگران باشند.
ساختمان آنها در سادهترین شکل نـقشهای مـستطیل داشـت و شامل یک دیوار بر اطراف اطاقهایی برای اقامت، انبارهای اسلحه و تدارکات و برجهای دیدهبانی و علامت دادن بـود که غالبا با شتاب بنیان گرفته بود.
رباطها گـاه بـه صورت پایـگاههای بـزرگ نـظامی برای تدارک حمله مـسلمانان به سرزمینهای کفار نیز ساخته و مورد استفاده قرار میگرفت. اینگونه رباطها را معمولا حکام میساختند. مـثل «ربـاط المنستیر» در تونس که بانی آن «زیادة الله» بـود و در سـال ۲۰۶ ه. ق بـنیان گـرفت.
بنابراین رباطها ابتدا به منزله پادگانهای نظامی و مـحل نـگهداری اسـب و آذوقه مجاهدان اسلام بوده و آنها در سدههای نخستین اسلامی به مرزهای سرزمینهای مسلمان هجرت کـرده و بـا احـداث رباطها در مرزهایی که مورد تهدید مشرکان بود به پاسداری از دین مبین اسلام میپرداختند.
پس از پیشرفت و تثبیت اسلام در سرزمینهای مرزی و برطرف شدن تهدیدهای غیرمسلمانان، رباط هـا بـه تــدریج تـغییـر کـاربری دادند. رباطها در مناطقی مانند مغرب به مکانی برای اجتماع صـوفیان تـبدیل شـدند به گونهای کـه واژههای رباط و
خانقاه به صورت مترادف به کار میرفت،
اما در سـرزمین هـای شــرقی جـهان اسلام مانند مکه به دلیـل قرارداشـتن در مسـیر کاروانهای تجـاری و زیارتی بـیشتر ربـاطهـا به محل استراحت مسافران و کاروانها تبـدیل شـدند و
کاربری کاروانسرا یافتند.
بنابراین برخلاف مرزهای غربی قلمرو اسلام، رباطهای مشرقزمین از قرن چهارم به بعد دچار تغییرات اساسی شدند. از آن زمان به بعد، یک رباط، نهادی عامالمنفعه بود که توسط انسانی خیّر ساخته شده بود تا وسایل آسایش و راحتی را برای مسافران مسلمان، فقرا و در راه ماندگانی فراهم کند، که عموماً صوفی بودند.
چنین تفاوتهایی در مصر و عصر ممالیک، تقویت شد؛ چراکه در اثر رواج تصوف، خانقاه و رباط به نهاد عامالمنفعة مشابهی تبدیل شد. در واقع به نظر میرسد "خانقاه" مسجدی محسوب میشده که میزبان صوفیان بیخانمان بوده و رباط، سرپناهی برای عموم فقرا و مفلسان بوده که خرقة طریقتی خاص از صوفیان را به تن نداشتهاند.
ذکر این نکته حایز اهمیت است که با وجود تاثیرات فرهنگی ممالیک بر
شبه جزیره و
حرمین شریفین، هیچ سند و مدرک روشنی دال بر وجود خانقاه، پیش از تسلط دولت عثمانی، در مکه وجود ندارد. حال آنکه رباطهایی همچون رباط "
رامشت" از سال ۵۲۹، همزمان با
حکومت فاطمیان، با هدف سکونت صوفیان در مکه تاسیس شده است.
ساخت رباط به دلیل آن که در آغاز با هدف حـفاظت از مـرزها و دفــاع از سـرزمینهـای
اسلامی انجام میگرفت، امری مقدس به شمار میآمد و مسلمانان بـه آناشـتیاق داشتند. زیرا بـر اسـاس آیات
قرآن، مرابطه و حفاظت از مرزهای اسلامی در برابر دشمنان، امری واجب است؛ (انفـال:۶۰)؛ (آلعمران:۲۰۰)
به همین سبب، رباط به دلیل جـایگاه مهمی کـه در امر جهاد مسلمین و پاسداری از مرزهای اسلام داشت، جنبه تقدس به خود گرفت و رباطسازی و رباطنشینی رهنمودی دینی و امری مقدس و ارزشمند در دین اسلام محسوب گردید.
چه بسا شهیدانی که از رباطی به چنگ با مشرکین برمیخواستند و به شـهادت مـیرسیدند و در همان رباط بـه خـاک سپرده مـیشدند.
ازاین رو، برخی افراد نیکوکار به قصد خیرات و کسب برکات به ساخت رباط مـی پرداخـتند.
پس از تـغییر کاربری رباطها، هم چنان به ساخت و نگهداری این بناهای عام المنفعه توجـه میشـد؛ زیرا عـلاوه بر فواید خیریه، عواید اقتصادی داشتند و سـبب رونـق تجـارت منطقـه میگردیدند.
با وجود مشارکت مردم در ساخت رباط، در آنها برای مـخارج مـسافران و سـاکنان از درآمدهای وقفی اسـتفاده مـی شـد. مخارج هر رباط در سند وقفیّهاش درج شده بود که برای زمانی محدود یا نامحدود در نظر گرفته شده بود. همچنین واجدین شرایط بهرهمندی از امکانات رباط نیز بهطور کامل شرح داده شده بود.
از آن جهت که رباط، مسکن عابدان و صوفیان و زاهدان بوده است، دور از ذهن نیست که نزدیکترین نقاط به
خانه خدا در شهر مکه، در اولویت ساخت رباطها قرار داشته باشند. اما با توجه به وضعیت جغرافیایی شهر مکه و کمبود اراضی خالی در اطراف خانه خدا، احداث رباطها با فاصله قابل توجهی از خانه خدا انجام شده است.
بر مبنای تکنگاریهای دو تاریخنگار؛
تقیالدین محمد بن احمد فاسی و
نجمالدین عمر بن فهد که هر دو متعلق به قرن نهم هجری هستند؛ میتوان به تعداد قابل توجهی از رباطهای مهم شهر مکه دست یافت. فاسی بسیاری از اسناد وقفیه را عیناً در کتابش نقل کرده و بدین ترتیب تنها اثر برجای مانده از آن رباطها را برای ما برجا گذاشته است. چه تمامی این ابنیه و آثار آن، توسط
وهابیان نابود شده است.
در منطقه
حجاز، تعداد رباطهایی که قابلیت رهگیری از طریق متون و منابع مکتوب را دارد، به شصت عدد نمیرسد که از صدر اسلام تا زمان تسلط عثمانیها بر حجاز در سال ۹۲۳ق. احصا شدهاند. هیچ نشان و مدرکی از آثار این رباطها امروزه یافت نمیشود و تنها معدودی از اسناد وقفیه آنها در «
متحف آثار الحرم المکی» حفظ شده است.
اسناد و شواهد متعددی حاکی از آن است که خرابههایی از این ابنیه، تا میانه قرن بیستم میلادی در مکه وجود داشته است، اما در اثر طرحهای بازسازی و نوسازی بافت شهر مکه، تمامی آثار برجا مانده از این بناها از بین رفته است.
پیش از تسلط عثمانی بر حجاز، در سال ۹۲۳، میتوان تقسیمبندی زیر را از رباطهای شهر مکه ارائه کرد:
تعداد ۵۴ مورد از این مجموعه، با ذکر مکان قابل ردیابی و شناسایی هستند، که ۲۴ عدد از آنها در شمال
مسجدالحرام، ۲۰ عدد در جنوب و نزدیکی منطقه
اجیاد و تنها ۵ مورد در شرق و ۵ مورد در غرب حرم قرار داشتهاند. این در حالی است که مدارس شهر مکه، در همین بازه زمانی، بسیار نزدیکتر به حرم ساخته شده بودند تا اساتید و طلاب، زمان کمتری را در تردد بین حرم و مدرسه صرف کنند.
اما رباطها که عموماً مسکن فقرا و بیمایگان بود، در فاصلهای دورتر از مسجدالحرام قرار داشتند. شاید به همین علت است که رباطهای بیشتری در شمال و جنوب مسجدالحرام ساخته شدهاند؛ چراکه اراضی ارزانتر و گستردهتری در این دو منطقه وجود داشته است. با توجه به زمان ساخت رباطها در مکه، قدیمیترین رباطی که اطلاعاتی از آن در دسترس است، به سال ۳۹۵ هجری باز میگردد.
تقسیمبندی قرن به قرن ساخت رباطهای مکه، به شرح ذیل است:
•
ابنمنده (پیش از ۳۹۵)؛
•
السدره (پیش از ۴۰۰).
•
الفرقانیه (۴۹۲).
•
زرندی (پیش از ۵۲۹)؛
•
سبتیه (پیش از ۵۲۹)؛
•
دمشقیه (۵۲۹)؛
•
رامشت (۵۲۹)؛
•
ارسوفی (۵۷۱)؛
•
مراغی (۵۷۵)؛
•
خاتون (۵۷۷)؛
•
ابوسماحه (۵۷۸)؛
•
مادر خلیفه الناصربالله (۵۷۹)؛
•
زنجیلی (۵۷۹)؛
•
میانشی (پیش از ۵۸۳)؛
•
ابن سوداء (۵۹۰)؛
•
اخلاطی (۳رباط ۵۹۰، ۵۹۱)؛
•
ربیع (۵۹۴)؛
•
ابن غنائم (۶۰۰).
•
الموفق (۶۰۴)؛
•
بیتالمؤذنین (۶۱۷)؛
•
خوزی (۶۱۷)؛
•
میمی (۶۲۰)؛
•
بنیاسی (۶۲۵)؛
•
بنتالتاج (پیش از ۶۲۹)؛
•
شرابی (۶۴۱)؛
•
غزی (۶۴۲)؛
•
طیبی (۶۴۴)؛
•
عباس (۶۹۸).
•
اصبهانی (۷۴۹)؛
•
طویل (۷۶۰)؛
•
ابرقومی (۷۷۱)؛
•
امسلیمان (۷۷۲)؛
•
امالحسین (۷۸۴)؛
•
ابن بعلجد (۷۸۷)؛
•
وتش (اواخر قرن۸).
•
العطار (۸۰۱)؛
•
حسن بن عجلان (۸۰۳)؛
•
بعدانی (۸۰۶)؛
•
ابن ابیشاکر (۸۱۵)؛
• حسن بن عجلان (۸۲۲)؛
•
عطیة بن خلیفه (پیش از ۸۲۷)؛
•
طاهر (۸۴۳)؛
•
شکر (۸۵۲)؛
•
خاوند (۸۶۵)؛
•
ابن مظهر (۸۷۱)؛
•
ابن الزمان (۸۷۵)؛
•
قایتبای (۸۸۴).
بر مبنای اطلاعات و تقسیمبندی فوق، میتوان دریافت که مکه در قرون ششم و نهم، بیشترین ساخت وساز رباط را شاهد بوده است. حجاز در نیمة نخست قرن ششم، تحت نفوذ عباسیان و پس از آن تحت تسلط ایوبیان بود. درحالیکه در قرن ۹، حجاز در اختیار ممالیک قرار داشت. به طور مشخص در قرن هشتم، که ناآرامیهای متعددی در مکه رخ داده، تنها هفت رباط ساخته شده است. از میان این تعداد رباط، هویت ۴۶ تن از سازندگان و واقفان مشخص است؛ هشت تن تاجر، هشت تن امیر یا حاکم محلی و هفت تن از طبقة علمای مکه بودهاند. برخلاف روابط گرم و دوستانة ممالیک با حکام مکه، تنها چهار رباط را میتوان یافت که به دستور یا خواست ممالیک ساخته شدهاند. دو رباط نیز به همت حسن بن عجلان، امیر مکه، ساخته شده است. بنابراین، میتوان به این جمعبندی رسید که اشخاص منحصر به فرد، با صرف اموال شخصی، بیشترین نقش را در ساخت و سازهای خیریه و عام المنفعه در مکه داشتهاند که بخش قابل توجهی از آنان، بومی مکه نبودند. در واقع ایرانیها در رتبه اول و ساکنان حاشیه دریای مدیترانه و شامات در رتبة دوم احداث رباط قرار داشتهاند.
{{برگرفتگی
|پیش از لینک = کتاب
|منبع = فصلنامه علمی ترویجی میقات حج، ش ۱۰۴.
|پس از لینک = بخش «رباطهای مکه در قرون میانه اسلامی»، ص۸۶-۱۰۹.
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/۱۲۹۲
}}
•
قرآن کریم.
•
لسان العرب، ابن منظور، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ١٤٠٨ق/١٩٨٨م.
•
صحاح اللغة، ابراهیم بن حماد جوهری، بیروت، ١۴٠۴ ه. ق.
•
یادی از کاروانسراها، رباطها و کاروانها، محمدتقی احـسائی: نـشر مؤلف ١٩٨٩م.
•
معماری اسلامی، رابرت هیلن برند، ترجمه باقر آیـت الله زاده شـیرازی، تهـران: روزنه.
•
کاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راههـا، ماکسیم سیرو، ترجمه عیسی بهنام، تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، بـی تا، ص١٨٦.
•
آموزش و پرورش در اسلام، محمد اسعد طلس، اقـتباس و نـگارش محمد فارسی، در مجلهء آموزش و پرورش سال بیست و نهم فروردین، ۱۳۳۷.
•
مـقدمهای بـر شناخت رباط در ایران، فاطمه کـریمی، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایـران، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران، ۱۳۷۴.
•
دایرة المعارف الاسلامیة، حسن امین، ناشر: دار التعارف للمطبوعات: بیروت - لبنان۱۴۱۲ ق.
•
الخطـط و الاثـار، احمد بـن علـی مقريـزی، تصـحيح احمـد علـی المليجـی، بيـروت : دارالعرفـان ١٩٥٩م.
•
الرباطـات و الزوایـا فـی التـاریخ المغرب، نفیسه الذهبی، منشورات کلیه الاداب و العلوم الانسانیه بالرباط، بی جا: بی نا، ١٩٩٧.
•
احسـن التقاسـیم فـی معرفة الاقـالیم، ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسـی، تـرجمه علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ١٣٦١ش.
•
الاوقاف و الحیاة الاجتماعیة فی مصر، محمد محمد امین، دراسة تاریخیة وثائقیه، قاهره: دارالنهضة العربیه، ۱۹۸۰م.
•
مـساله فـی المرابطه بـالثغور افضـل ام المجـاوره بمکـه، ابن تیمیه، تحقیق ابی محمـداشـرف بـن عبدالمقصـود، ریـاض: اضواءالسـلف، ١٤٢٢ق/٢٠٠٢م.
•
الانسـاب، عبدالکریم بن محمـد سـمعانی، تصـحیح عبـدالله عمـر البـارودی، بیـروت: دارالجنان، ١٤٠٨ق/ ١٩٨٨م.
•
تاریخ رباط در اسلام و ایران، نادر کریمیان سردشتی، مجموعـه مـقـالات دومــین کـنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ١٣٧٨.
•
مصادر تاریخ الجزیرة العربیة، عبدالقادر محمد عبدالله سامی السکار، ۱۹۷۹م، ریاض.
•
تطور الکتابات و النقوش فی الحجاز منذ فجر الإسلام حتی منتصف القرن السابع الهجری، فعر، محمد بن فهد، ۱۴۰۵ق، جده.