زمینههای توفیق (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این نوشتار به برخی از زمینه های
توفیق از دیدگاه
قرآن کریم اشاره می شود.
استعداد
کمال و حق پذیری، زمینه ساز
توفیق می باشد.
ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون(بدترین جنبندگان نزد
خدا، افراد کر و لالی هستند که
اندیشه نمیکنند.)
ولو علم الله فیهم خیرا لاسمعهم ولو اسمعهم لتولوا وهم معرضون.(و اگر خداوند خیری در آنها میدانست، (حرف
حق را) به
گوش آنها میرساند؛ ولی (با این حال که دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپیچی کرده و روگردان میشوند.)
توبه، بستر دستیابی
انسان به توفیق الهی را فراهم می کند.
ووصینا الانسـن بولدیه احسـنـا... حتی اذا بلغ اشده وبلغ اربعین سنة قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی وعلی ولدی وان اعمل صــلحـا ترضـه واصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک وانی من المسلمین.(ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی
حمل میکند و با ناراحتی بر
زمین میگذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و
رشد برسد و به چهل سالگی
بالغ گردد میگوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا
شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایستهای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمی گردم و توبه میکنم، و من از مسلمانانم! »)
توکل بر خدا، زمینه دستیابی به توفیق از سوی خدا می باشد.
ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل.(و هنگامی که متوجّه جانب
مدین شد گفت: «امیدوارم پروردگارم مرا به
راه راست هدایت کند!»)
(منظور از «یهدینی» در این
آیه توفیق است.)
جهاد در
راه خدا، عامل برخورداری وی از توفیقات خداوند می باشد.
والذین جـهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وان الله لمع المحسنین.(و آنها که در راه ما (با خلوص
نیت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.)
دعای خالصانه به درگاه خدا، زمینه ساز توفیقات بنده به انجام کارهای نیک می شود.
... قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی وعلی ولدی...
سلیمان علیهالسّلام برای نیل به توفیقات الهی دعا می کرد.
فتبسم ضاحکـا من قولها وقال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی ولدی وان اعمل صــلحـا ترضـه و ادخلنی برحمتک فی عبادک الصــلحین.(سلیمان از سخن او تبسمی کرد و خندید و گفت: «پروردگارا!
شکر نعمتهایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای به من
الهام کن، و
توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره
بندگان صالحت وارد کن! » )
(«اوزعنی» به معنای الهام گرفتن و توفیق یافتن برای انجام دادن کارهای
خیر است.)
ابراهیم و
اسماعیل علیهما السلام به درگاه ربوبی، برای نیل خود و نسل او به توفیق
توبه دعا کردند.
واذ یرفع ابرهیم القواعد من البیت واسمـعیل ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم(و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایههای خانه (
کعبه) را بالا میبردند، (و میگفتند:) «پروردگارا! از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایی!)
ربنا واجعلنا مسلمین لک ومن ذریتنا امة مسلمة لک وارنا مناسکنا وتب علینا انک انت التواب الرحیم.(پروردگارا! ما را
تسلیم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتی که تسلیم فرمانت باشند، به وجود آور! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر، که تو توبهپذیر و مهربانی!)
پرستش خالصانه خداوند، زمینه نیل به
توفیق و امداد وی می شود.
ایاک نعبد وایاک نستعین.
(در روایتی در
تفسیر آیه از
امام رضا علیهالسّلام آمده است: مقصود، درخواست ازدیاد توفیق و ادامه نعمتهاست. )
قصد اصلاح از سوی
زن و
شوهر، عامل جلب توفیق
الهی در رفع ناسازگاری آنان است.
وان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکمـا من اهله وحکمـا من اهلها ان یریدا اصلـحـا یوفق الله بینهما ان الله کان علیمـا خبیرا.(و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگی کنند). اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک میکند؛ زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیات همه، با خبر است).)
هجرت از سرزمین
کفر و حاکمیت
شرک، زمینه ساز برخورداری از توفیقات و امدادهای الهی است.
لقد تاب الله علی النبی والمهـجرین والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما کاد یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انه بهم رءوف رحیم.(مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال
پیامبر و
مهاجران و
انصار، که در
زمان عسرت و شدت (در
جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود؛ بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان
جنگ بازگردند)؛ سپس خدا
توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است!)
واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فاوا الی الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته ویهیئ لکم من امرکم مرفقـا.(و (اگر به آنها نگاه میکردی) میپنداشتی بیدارند؛ در حالی که در
خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم (تا بدنشان سالم بماند). و
سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی میکرد). اگر نگاهشان میکردی، از آنان میگریختی؛ و سر تا پای تو از
ترس و
وحشت پر میشد!)
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «زمینههای توفیق».