• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَبْع (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سَبْع: (سَبْعاً مِّنَ الْمَثانِي)
«سَبْع» در لغت به معناى هفت و «مَثانِى» به معناى دوتاها است، و بيشتر مفسران و روايات، (سَبْعاً مِنَ الْمَثانِى) را كنايه از سوره حمد گرفته‌اند، زيرا سوره «حمد» بنا بر معروف، هفت آيه است و از اين نظر كه، به خاطر اهميت اين سوره و عظمت محتوايش، دو بار بر پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) نازل گرديده، و يا اين كه: از دو بخش تشكيل شده (نيمى از آن، حمد و ثناى خداست و نيمى از آن، تقاضاهاى بندگان است) و يا اين كه دوبار در هر نماز خوانده مى‌شود، به اين جهات، كلمه «مَثانِى» يعنى دوتاها بر آن اطلاق شده است.
بعضى از مفسران نيز اين احتمال را داده‌اند كه «سبع» اشاره به هفت سوره بزرگ آغاز قرآن است، و مَثانِى كنايه از خود قرآن،، چرا كه قرآن دو بار بر پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) نازل شد يک بار به طور جمعى، و يک بار تدريجى و به حسب نيازها و در زمان‌هاى مختلف. بنابراين، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِى» يعنى هفت سوره مهم، از مجموعه قرآن.
كلمه «سبع» (هفت) در لغت عرب براى تكثير نيز به كار مى‌رود، شايد از اين نظر كه پيشينيان عدد كرات منظومه شمسى را هفت مى‌دانستند (و در واقع آن‌چه از منظومه شمسى امروز نيز با چشم غير مسلح ديده مى‌شود، هفت كره بيش نيست) و با توجّه به اين كه «هفته» به صورت يک دوره كامل‌ زمان، هفت روز بيشتر نيست و تمام كره زمين را نيز به هفت منطقه تقسيم مى‌كردند، و نام هفت اقليم بر آن گذارده بودند، روشن مى‌شود كه چرا «هفت» به عنوان يک عدد كامل در ميان آحاد و براى بيان كثرت به كار رفته است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با سَبْع:

۱.۱ - آیه ۸۷ سوره حجر

(وَ لَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ) (ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: سبع مثانى به طورى كه در روايات زيادى از رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) وارد شده و به وسيله امامان اهل بيت (ع) تفسير شده سوره حمد است‌، و با بودن اين همه روايات، ديگر نبايد اعتنايى به گفته بعضى‌ كرد كه گفته‌اند: مقصود از آن، هفت سوره طولانى است. و آن بعضى‌ ديگر كه گفته‌اند: مراد از آن، حم‌هاى هفتگانه است. و بعضى‌ ديگر كه گفته‌اند: مقصود از آن، هفت صحيفه‌ايست كه از آسمان بر انبياء نازل شده. زيرا اين اقوال نه دليلى از كتاب خدا دارد و نه از سنت. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه ۲۷ سوره لقمان

(وَ لَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ) (و اگر همه درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت دريا به آن افزوده شود، اين‌ها همه تمام مى‌شود ولى كلمات خدا پايان نمى‌گيرد؛ خداوند توانا و حكيم است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ظاهرا مراد از عدد هفت افاده تكثير است، نه اينكه اين عدد خصوصيتى داشته باشد. و اما لفظ كلمة در لغت به معناى لفظى است كه دلالت بر معنايى داشته باشد، و به همين جهت لفظ بى معنا را كلمه نمى‌گويند، ولى در كلام خداى سبحان بر هستى اطلاق شده است، البته هستى افاضه شده به امر او، كه از آن به كلمه كن تعبير كرده است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۹۴.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۴۳.    
۳. حجر/سوره۱۵، آیه۸۷.    
۴. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج۱۱، ص۱۴۸.    
۵. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۷.    
۶. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج۱۷، ص۸۹.    
۷. حجر/سوره۱۵، آیه۸۷.    
۸. مكارم شيرازى، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۶۶.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۸۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۹۱.    
۱۱. طبرسي، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۱۳.    
۱۲. طبرسي، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۳۰.    
۱۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۷.    
۱۴. مكارم شيرازى، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۱۳.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۴۷.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۳۲.    
۱۷. طبرسي، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۹۴.    
۱۸. طبرسي، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۴.    



مكارم شيرازى، ناصر، لغات در تفسير نمونه‌، بر گرفته از مقاله «سَبْع»، ص۲۸۴.    






جعبه ابزار