• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیاست اسلامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیاست اسلامی درصدد است تا برای تحقق آرمان‌هایش در گفتمان اسلام سیاسی، نظام‌سازی، استراتژی، قانون و راهکار وضع کند و در این مهم متکی بر عقل است.



هدف علم سیاست تشریح منظم و پیش‌بینی پدیده‌های سیاسی است و پدیده‌های سیاسی را به این دلیل بررسی می‌کند که بتواند تصمیمات عملی درباره سیاستی که باید اتخاذ شود بگیرد. کمیته تخصصی سیاست شورای انقلاب فرهنگی اهداف سه‌گانه زیر را برای آموزش این علم مطرح کرده است: ۱. اعتلای علم سیاست. ۲. اعتلای ارزش‌های انسانی و پیدا کردن امکان تفاهم با ملت‌های دیگر بر اساس ارزش‌های انسانی مشترک. ۳. تربیت افراد کارآمد و متعهد به انقلاب و قانون اساسی و تامین نیروی انسانی مورد نیاز وزارتخانه‌ها و مؤسسات و سازمان‌های عمومی کشوری.


اما در فلسفه سیاسی اسلامی به‌گونه‌ای متفاوت از غرب به مقوله سیاست نگریسته می‌شود. تعاریفی که از بزرگان تفکر سیاسی در اسلام وجود دارد گویای این تفاوت است.

۲.۱ - قول فارابی

فارابی ضمن مقدم داشتن اخلاق بر سیاست، رابطه فرماندهی و فرمان‌برداری و خدمت حکومت خوب را «سیاست» می‌نامد.
[۱] ابونصر فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ص۱۰۶-۱۰۷، ترجمه حسین خدیوجم، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۴.


۲.۲ - قول غزالی

امام محمد غزالی «سیاست» را تنها دانشی می‌داند که زندگی صلح‌جویانه را به مردم آموزش می‌دهد و در برگیرنده همه امور مادی و معنوی انسان در دنیا و آخرت است.
[۲] غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۵، ترجمه محمد خوارزمی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۱.


۲.۳ - قول شهید صدر

از متفکرین معاصر نیز، شهید صدر در تعریف سیاست می‌گوید، سیاست متکی به راستی و صداقت است. سیاست وسیله هدایت انسان و جامعه انسانی را فراهم می‌آورد و هدفی دنیائی و اخروی دارد.


براساس این تعریف و دیگر تعاریف موجود در بین ‌اندیشمندان سیاسی در اسلام، می‌توان به این بیان از سیاست دست یافت که سیاست مدینه، تدبیر زندگی سیاسی - اجتماعی امت و جامعه بر مبنای عدل و استقامت و حرکت بسوی خیر و کمال راستین است. در این دیدگاه که بحث «خلافت انسان» در طول خلافت خداوند مطرح می‌شود، سیاست، امانت عمومی الهی است و جنبه‌ای همگانی دارد و لذا مسئولیتی طبیعی است و از همین‌جا بحث مشارکت سیاسی مردم و حق آنها بر حکومت و مسئولیت‌ها و وظایف حکومت در برابر مردم آغاز می‌شود.


نکته دیگر قابل توجه در تعاریف متفکران مسلمان از سیاست، پیوند ناگسستنی بین دو حوزه دین و سیاست است. با توجه به فطری بودن دین نه تنها تعارضی بین آن با سیاست وجو ندارد بلکه سیاست در ذات دین و بخشی از آن تلقی می‌شود که بدین لحاظ جدایی‌ناپذیر از وجود انسانی است. هم از این‌روست که سیاست را این‌گونه تعریف کرده‌اند: استصلاح الخلق بارشاد هم الی الطریق المنجی فی العاجل و الآجل؛ سیاست یعنی همت گماشتن به اصلاح مردم و هدایت آنان به راهی که در دنیا و آخرت موجب نجاتشان است.»


در این تعریف، موضوع سیاست نه «قدرت» یا «دولت» بلکه استصلاح الخلق یا «هدایت بشر» است و از همین‌رو بعضاً به مکتب «هدایت» در مقابل مکتب «قدرت» تعبیر می‌شود. بر همین اساس هدف سیاست در اسلام، رهنمون شدن بشر به سوی خیر و کمال و سعادت است و طبیعی است که چنین آرمانی در سایه حکومتی قابل دسترسی است که به دنبال کسب هر چه بیشتر قدرت یا توزیع ناعادلانه آن نباشد. در این نوع حکومت هدایت و رهبری عبارت از آن نوع سیاستی خواهد بود که براساس آن ایدئولوژی الهی و متکی بر وحی بر کلیه روابط انسانی حاکم می‌شود و بنیادها، نهادها، روابط اجتماعی، آراء، عقاید، فرهنگ، اخلاق و بطور کلی ارزش‌ها در جامعه انسانی هدایت می‌شوند و انسان‌سازی و تشکیل امت مدّ نظر قرار می‌گیرد.


تفکر سیاسی هزاران سال سابقه دارد و قدمت سیاست به قدمت شکل‌گیری دولت یا حکومت است. اما شکل منظم و منسجم تفکر سیاسی کار خود را بعنوان «فلسفه سیاسی» بر پایه فرضیاتی درباره سرشت انسان آغاز کرد.


اختلاف‌ نظر فلاسفه سیاسی درباره مساله سرشت انسان بر حول چهار محور صورت گرفت ۱. آیا انسان موجودی خردگراست یا جمع‌گرا؟ ۲. آیا انسان موجوی مدنی است یا غیرمدنی؟ ۳. آیا انسان عقلانی و آزاد است و یا غیرعقلانی و مجبور؟ ۴. آیا انسان کمال‌پذیر است یا کمال‌ناپذیر؟
[۳] بشیریه، حسین، جامعه‌شناسی سیاسی، ص۴۱، نشر نی، ۱۳۷۴، چاپ ششم.


۷.۱ - بهترین شکل حکومت

بحث از ماهیت دولت و بهترین شکل حکومت در ادامه‌ی پرسش‌های فوق شکل گرفت. هم‌چنین مباحثی مانند عدالت، فضیلت اخلاق، برابری و آزادی به عنوان موضوعات اساسی فلسفه سیاسی با ماهیت انسان و چگونگی حضور وی در جامعه ارتباط دارد.


قدیمی‌ترین و در عین حال مهم‌ترین تالیفات فلسفه سیاسی به افلاطون (جمهوریت) و ارسطو (سیاست) اختصاص دارد. اما سابقه کوشش برای تاسیس علم مستقلی بنام «علم سیاست» به مکتب اثبات‌گرایی آگوست کنت در قرن ۱۹ باز می‌گردد. وی در کتاب علم سیاست اثباتی خود استدلال کرد که علم سیاست در مقایسه با علم فیزیک، فیزیک اجتماعی است و به‌همان شیوه‌ی علم فیزیک با پدیده‌های دینامیک و ایستا در سطح جامعه سر و کار دارد. میراث اثبات‌گرایی در قرن بیستم به رفتارگرایی رسید. در این دیدگاه پرهیز از نگرش‌های ارزشی و تجویزی و روی آوردن به توصیف، طبقه‌بندی و کشف قواعد عام بر رفتار سیاسی، گردآوری داده‌ها، مشاهده و تجربه و‌ اندازه‌گیری، روش اصلی دانش سیاسی تلقی شدند. نظریه‌پردازان نگرش سیستم‌ها، کارکردی و کنش عقلانی در نیمه دوم قرن بیست نیز از اثبات‌گرایان در علم سیاست بودند. البته در میان فلاسفه قدیم نیز تلاش‌هایی برای علمی نشان دادن سیاست وجود داشته است. سیاست به عنوان علم در ایران حدود یک قرن سابقه دارد و اولین نمونه از آموزش این علم به تاسیس مدرسه عالی سیاسی در سال ۱۲۷۶ بر می‌گردد.


اساس دین اسلام و مبانی آن پس از عبادیات که بنای آن در حقیقت تهذیب نفس و برکناری از آلودگی‌هاست، بر استوار کردن پایه‌های جوامع بشری است و گذشته از دستورات مفید اخلاق فردی، اصولی برای استحکام مبانی اجتماعی پیشنهاد کرده است.

۹.۱ - حکمت عملی در اسلام

در باب حکمت عملی و تدبیر منزل و سیاست مُدُن به‌طور مستوفی در تعلیمات اسلام دستوراتی وجود دارد. مستند و اساس حکمت عملی اسلامی، نخست قرآن مجید و سپس اخبار و روایات و سیره معصومین (علیهم‌السّلام) است. اسلام دارای نظام سیاسی خاصی است و هیچ‌گاه حیات معنوی آن فارغ از سیاست نبوده است. چرا که: «اسلام در مقایسه با دیگر ادیان تنها یک دین نیست بلکه نظام دولتی نیز بوده و نظریه سیاسی و حقوقی آن به اَشکال مختلف اجرا گردیده است... پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تنها یک رسول نبوده بلکه از زمان هجرت به مدینه رهبر سیاسی بلامنازع مسلمانان نیز شد. بدین‌سان اسلام از آغاز هم جنبش دینی بود و هم حرکت سیاسی.»
[۴] بشیریه، حسین، جامعه‌شناسی سیاسی، ص۲۳۳، نشر نی، ۱۳۷۴، چاپ ششم.


۹.۲ - مصادیق سیاست در صدر اسلام

وقایع متعددی در صدر اسلام اتفاق افتاده که مؤید فرض فوق است از آن جمله‌اند: پیمان عقبه اولی و ثانیه، عقد مواخات بین مهاجرین و انصار، پیمان صلح حُدیبیه، قرارداد بیعت اهل مکه با پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بعد از فتح مکه و عهدنامه مدینه که در سال اول هجرت منعقد شد و در واقع قانون اساسی نظام سیاسی دولت متحد مدینه بود و بنای اُمت واحده در آن گذاشته شد.


اما تاریخ تاملات سیاسی در اسلام را به سه دوره تقسیم می‌کنند:
[۵] نجفی، موسی، تاملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی، مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴، ص۵-۱۰.


۱۰.۱ - دوران تاملات سیاسی

در دوره اول بیشترین تاملات سیاسی در مفاهیم علم کلام پایه‌ریزی می‌شود. مباحث بنیادین متکلمین در خصوص خلافت، امامت، ولایت، عدالت، جبر، آزادی و... نمایه‌های بارز مباحث سیاسی قلمداد می‌شوند.
در دوره دوم که از غیبت کبری آغاز می‌شود، مباحث سیاسی در جریان تاملات عقلی و فلسفی رشد می‌کند. آشنایی مسلمانان با فلسفه یونان تاثیر قابل ملاحظه‌ای در تکوین‌ اندیشه سیاسی در مبانی فلسفی می‌گذارد. فلاسفه مسلمان با بهره‌گیری از مبانی عقلی و سنت‌های فلسفی یونان، مباحث عمده‌ای پیرامون معرفت سیاسی و ارائه مدینه‌های فاضله در بخش حکمت عملی، مطرح نمودند. فارابی، مسکویه رازی، خواجه نظام‌الملک، ابن سینا، امام محمد غزالی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن خلدون از متفکران این دوره‌اند.
اما در دوره سوم مباحث سیاسی در قالب ابواب فقه مثل امر به معروف و نهی از منکر، باب جهاد، باب قضاء، باب وکالت و دیگر ابواب فقه، تکوین یافت، این دوره تقریباً از زمان حمله مغول به ایران (قرن ۷) آغاز می‌شود و تا قرن ۱۴ ادامه می‌یابد.


در فلسفه سیاسی اسلامی، حکمت عملی را به سه قسم تقسیم می‌کنند: ۱. آداب النفس یا سیاست ذات. ۲. حکمت منزلی که مجموعه اصولی است برای خوب تدبیر نمون منزل. ۳. فلسفه اجتماعی یا حکمت مدنی که شامل تحقیق و مطالعه نظم یا انواع شهرها و مخصوصاً مدینه فاضله در ساختار و روش‌های نمونه و آرمانی آن است.

۱۱.۱ - اخلاق ناصری و حکمت مدینه

این تقسیم‌بندی در کتاب «اخلاق ناصری» وجود دارد. خواجه نصیرالدین طوسی در مقاله سوم این کتاب به حکمت مدینه یا علم مدنی می‌پردازد و مباحث زیر را مطرح می‌نماید: سبب احتیاج به مدینه و اجتماع، فضیلت محبت، اقسام اجتماعات و احوال آن، سیاست اُمرا و آداب ایشان، سیاست خدمت‌گزاران و ملوک و....

۱۱.۲ - فلسفه مدنی در احصاءالعلوم

ابونصر فارابی نیز در کتاب «احصاء العلوم» با تقسیم علوم به دو بخش عمده نظری و عملی، فلسفه مدنی را در شمار علوم عملی قرار داده و از اهداف، غایات، کارکردها و تقسیمات این علم و همچنین از اقسام حکومت‌ها سخن گفته است.
[۶] ابونصر فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ص۱۰۶-۱۱۲، ترجمه حسین خدیوجم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۴، فصل ۵.



از دیگر کتبی که به فلسفه سیاسی پرداخته‌اند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: سیاست مدینه، الجمع بین رایی الحکیمین (فارابی) شفاء (ابن سینا) تهذیب الاخلاق، الحکمة الخالده (مسکویه رازی) سِیَرٌ الملوک یا سیاست‌نامه (خواجه نظام الملک) احیاء علوم الدین، نصیحة الملوک (غزالی) اخلاق ناصری (خواجه نصیرالدین طوسی) التاج فی اخلاق الملوک (جاحظ) الاحکام السلطانیه (ماوردی) سلوک الملوک (فضل الله روزبهان خُنَجی اصفهانی) نسائم الاسحار من لطائم الاخبار (ناصرالدین منشی کرمانی) دستور الوزراء (محمود بن محمد بن الحسین الاصفهانی). از مجموعه تالیفات فوق در فلسفه سیاسی اسلامی به «سیاست‌نامه»، «اندرزنامه»، «تاریخ الوزراء» و «دستور الوزراء» تعبیر می‌کنند.


سیاست؛ سیاست قرآنی؛ ارتباط دین و سیاست.


۱. ابونصر فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ص۱۰۶-۱۰۷، ترجمه حسین خدیوجم، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۴.
۲. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۵، ترجمه محمد خوارزمی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۱.
۳. بشیریه، حسین، جامعه‌شناسی سیاسی، ص۴۱، نشر نی، ۱۳۷۴، چاپ ششم.
۴. بشیریه، حسین، جامعه‌شناسی سیاسی، ص۲۳۳، نشر نی، ۱۳۷۴، چاپ ششم.
۵. نجفی، موسی، تاملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی، مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴، ص۵-۱۰.
۶. ابونصر فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ص۱۰۶-۱۱۲، ترجمه حسین خدیوجم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۴، فصل ۵.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سیاست اسلامی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۱/۱۶.    



جعبه ابزار