• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شبهات عدل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مراد، واقعيّت‏هايى در جهان است كه با عدل الهی سازگار نمى‏نمايند؛ همانند وجود مرگ، تفاوت‏ها ميان موجودات، فقر و آفت‏ها، مصیبت‌ها، بلاياى طبيعى و مكافات دنيايى.




متکلّمان اماميّه از دو منظر بدين شبهه‏ها پاسخ گفته‏اند:



خداوند، عالم و حکیم و مهربان است و ريشه ‏هاى ستمگری، همانند نادانی، ناتوانی و عقده‏هاى روانى به ساحت ربوبى او راه ندارند و بدين روى انگيزه‏اى براى اينكه خداوند به كسى ستم روا دارد، نمى‏توان يافت.
حکمت پاره‏اى از شرور و ناملايمات زندگى دنيايى بر بشر روشن نيست و او را ياراى رسيدن بدان نيست
[۱] مجموعه آثار شهيد مطهّرى، ۱/ ۱۱۷

كسانى كه از اين منظر به وقايع جهان مى‏نگرند، خود را با چون و چراهاى مسئله شرور درگير نمى‏كنند و مى‏كوشند تا به حکمت و فلسفه شرور راه يابند.



متکلّمان و فیلسوفان از اين منظر پاسخ‏هايى براى شبهه‏ها پيش كشيده‏اند كه مهم‏ترين آنها عبارت‏اند از:

۳.۱ - عدمی بودن شرور


شرور، از سنخ عدم و نیستی‏اند. نابينايى، ناشنوايى، ناتوانى، بيمارى و مانند آن، در حقيقت عبارت‏اند از نبود بينايى و شنوايى و توانمندى و سلامت. نيستى را در نظام علّت و معلول نيازى به علّت نيست و بدين سان، ناچار نيستيم آن را به خداوند نسبت دهيم.
ریشه یابی پاسخ
هر چند ريشه اين پاسخ را مى‏توان در انديشه‏هاى یونان قديم بازيافت، حکمای مسلمان آن را پرورانيده و شكلى نو بدان بخشيده‏اند و پژوهش‏هايى عالمانه درباره‏اش سامان داده ‏اند
[۲] مجموعه آثار شهيد مطهرى، ۱/ ۱۴۹؛ عدل الهى از ديدگاه امام خمينى، ۱۵۶
().

۳.۲ - نسبیت شرور


شرور نسبى‏اند و شرّمطلق در عالم وجود ندارد؛ چنان كه مولوی، عارف نامدار مسلمان به زبان شعر گفته است:
زهر مار، آن مار را باشد حيات/ ليك آن مر آدمى را شد ممات/ پس بد مطلق نباشد در جهان/ بد به نسبت باشد اين را هم بدانمثنوى معنوى، دفتر چهارم/ ۲۱۷؛ ر. ك.
مجموعه آثار شهيد مطهّرى، ۱/ ۱۵۳؛ قلمرو دين، ۷۴
. ۳.
خیر و شرّ در جهان به هم آميخته‏اند. جهان، واحدى تجزيه‏ناپذير است و اجزاى آن همانند اعضاى يك پيكرند. از اين رو، كنار رفتن برخى بخش‏ها از آن، به نابودى ديگر بخش‏ها مى‏انجامد؛ همان سان كه ابقاى آنها عين ابقاى همه است. نه تنها عدم‌ها از وجودها، و وجودهاى نسبى از وجودهاى حقيقى جدايى نمى‏پذيرند، وجودهاى حقيقى نيز از هم تفكيك نمى‏توانند شد.
بنابر اين، شرور هرگز از خیرات جدا نمى‏شوند
[۳] مجموعه آثار شهيد مطهّرى، ۱/ ۱۶۵


۳.۳ - غالب بودن خیرات بر شرور


هر چند شرور فراوانى در جهان يافت مى ‏شوند، خیرات بيش‏ تر از آنهايند؛ زيرا اگر جز اين بود، جهان روى به نابودى مى‏نهاد. پايدارى عالم طبيعت گواه بر فزونى خيرات است
[۴] قلمرو دين، ۷۵


۳.۴ - مقدمی بودن شرور


شرور مقدّمه خیرات‏اند. سختی‌ها، گرفتارى‏ها، مصائب و ... سهمى بنيادى در پرورش و تكامل علمى، عملى، معنوى و ... انسان دارند.

۳.۵ - کارکردهای شرور


شرور سه كاركرد سازنده دارند: يكى آنكه وجود بدی‌ها و زشتی‌ها در پديد آمدن مجموعه زيبايى‏هاى جهان ضرورى است. دوم آنكه زیبایی‌ها، زيبايى خويش را وامدار زشتى‏هايند. سوم آنكه بدى‏ها و زشتى‏ها، مقدّمه خوبى‏ها و زيبايى‏هايند. قرآن کریم نيز بر اين حقيقت اشارت برده و فرموده است: «يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ»
[۵] حج/ ۱۶۱؛ لقمان/ ۲۹؛ فاطر/ ۱۳؛ حديد/ ۶؛ مجموعه آثار شهيد مطهرى، ۱/ ۱۷۴


۳.۶ - تعلق اراده اولی خدا به خیرات


اراده خداون د اوّلًا و بالذّات به خیر تعلّق مى‏يابد و ثانياً و بالعرض به شرور. بدين سان، شرور، بالذّات، متعلّق اراده الهى نيستند
[۶] همان


۳.۷ - جزء نگری و ووجود شرور


تصوّر وجود شرّ در جهان، ناشى از جزءنگری است. اگر كسى با ديد کل ‌نگر به جهان نظر كند و اجزاى جهان را جدا از يكديگر نينگارد، مجموعه آنها را خیر محض مى ‏داند
[۷] همان، ۱۶۶؛ قلمرو دين، ۷۵؛ عدل الهى از ديدگاه امام خمينى، ۱۳۵



پاره‏اى از شرور ساخته و پرداخته اراده انسانى‏اند؛ همانند شرور اخلاقی، اقتصادى و حتى زيست‏محيطى.
برخى وقايع كه آدمى آنها را خوش نمى‏دارد و در زمره شرور بدانها مى‏نگرد، شر نيستند؛ همانند مرگ كه اگر پايان زندگى انسان شمرده شود، شرّ است و اگر تولّدى ديگر فرض گردد و دريچه‏اى براى ورود به جهانى فراخ‏تر و بهتر، خير محض است
[۸] مجموعه آثار، ۶/ ۲۰۴؛ قلمرو دين، ۷۵
.


 
۱. مجموعه آثار شهيد مطهّرى، ۱/ ۱۱۷
۲. مجموعه آثار شهيد مطهرى، ۱/ ۱۴۹؛ عدل الهى از ديدگاه امام خمينى، ۱۵۶
۳. مجموعه آثار شهيد مطهّرى، ۱/ ۱۶۵
۴. قلمرو دين، ۷۵
۵. حج/ ۱۶۱؛ لقمان/ ۲۹؛ فاطر/ ۱۳؛ حديد/ ۶؛ مجموعه آثار شهيد مطهرى، ۱/ ۱۷۴
۶. همان
۷. همان، ۱۶۶؛ قلمرو دين، ۷۵؛ عدل الهى از ديدگاه امام خمينى، ۱۳۵
۸. مجموعه آثار، ۶/ ۲۰۴؛ قلمرو دين، ۷۵




پژوهشکده تحقیقات اسلامی،فرهنگ شیعه،ص۲۹۵-۲۹۷



جعبه ابزار