شرح حدیث «جنود عقل و جهل» (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، تالیف عارف کامل حضرت
آیت الله العظمی حاج
سید روح الله خمینی قدس سره الشریف میباشد، موضوع کتاب، در
علم اخلاق است.
این کتاب یکی از مهمترین آثار قلمی مؤلف بزرگوار، و ارزشمندترین تراث اخلاقی به شمار میآید، ناشر آن در مقدمه تحقیقی، این کتاب را چنین معرفی مینماید: «کتاب شریف «شرح
حدیث جنود
عقل و
جهل» کتابی عرفانی، اخلاقی مشتمل بر مباحث ارزشمند
عرفان نظری،
فلسفه اسلامی،
اخلاق، شرح احادیث،
انسان شناسی، و
تفسیرقرآن همراه با نصایح اخلاقی میباشد.
موضوع کتاب،
علم اخلاق است، ولی مطالب کتاب صرف
اخلاق علمی نمیباشد، بلکه مهمترین مطلبی که در این کتاب مورد توجه مؤلف آن بوده است سیر و سلوک عملی سالکان کوی دوست است، به همین خاطر نگارنده ی کتاب در مقدمه ی کتاب میفرماید: «باید دانست که نویسنده در نظر ندارد که بحث در اطراف جهات علمیه این
حدیث شریف کند به جهاتی..
مؤلف تصریح به اسم آن نکرده است، ولی از فحوای کلام ایشان اسم آن بخوبی استفاده میشود، ایشان میفرماید: «لهذا این قاصر را به خاطر افتاد که حدیث شریفی که در کافی شریف مشتمل بر «جنود عقل و جهل» است و متضمن امهات فضائل و رذائل است، به قدر میسور و به طریق اجمال شرح کنم.»
تاریخ ابتدا و شروع تالیف کتاب معلوم نیست، ولی
تاریخ پایان تالیف آنرا مؤلف در آخر کتاب چنین بیان مینماید: «به اتمام رسید این جلد در روز دوم شهر
رمضان المبارک هزار و سیصد و شصت و سه در قصبه
محلات، در ایامی که به واسطه گرمای هوا از
قم به آنجا مسافرت کرده بودم.»
ایشان در این کتاب بیست و پنج عدد از هفتاد و پنج عدد لشکر
عقل و
جهل را شرح نموده است، البته مخفی نماید در حدیثی که در این کتاب از
اصول کافی نقل شده است، تعداد لشکرهای عقل و جهل هفتاد و هشت عدد میباشد، ولی در صدر حدیث عدد هفتاد و پنج را ذکر کرده است، که الآن در صدد تحقیق این مطلب نمیباشیم. مؤلف در پایان شرح لشکر بیست و پنجم که صفح و انتقام است، میفرماید: «ما اینجا این جزو از شرح حدیث را خاتمه میدهیم، و تتمه ی آن را با خواست خدا در مجلد دیگر قرار میدهیم.»
این کتاب مشتمل است بر پیشگفتار، مقدمه، شش مقاله و بیست و پنج مقصد. پیشگفتار: در بیان هدف از شرح. مقدمه: در بیان شیوه ی شرح. مقاله اولی: در نقل
حدیث شریف با
سند متصل به مؤلف و ترجمه آن. مقاله دوم: در بیان شمهای از حقیقت عقل و جهل و بیان مراد حدیث شریف. مقاله سوم: در شمهای از خصایص و صفات این دو حقیقت عقلیه و جهلیه. مقاله چهارم: در شمهای از حقیقت اقبال و ادبار عقل و جهل کلی و جزئی. مقاله پنجم: در شرح اجمالی از بعض الفاظ حدیث شریف.
مقاله ششم: در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه نه جمیع وجوه و در آن بیست و پنج مقصد است و هر مقصدی مشتمل بر فصولی است.
۱. مقصد اول: در بیان
خیر و
شر و در آن چهار فصل است. فصل اول: مقصود از خیر و شر. فصل دوم: در توضیح و تشریح این مقصود است. فصل سوم: در بیان آنکه
فطرت مخموره بی حجاب و زیر عقل و مبدء خیرات و خود خیر است و فطرت محجوبه به طبیعت و زیر جهل و مبدء شرور و خود شر است. فصل چهارم: در بیان ضرورت اصلاح نفس.
۲. مقصد دوم: در بیان ایمان و کفر و در آن پنج فصل است. اول: مقصود از
ایمان . دوم: در توضیح و تتمیم این مطلب است. سوم: در استشهاد برای این مقصد به دلیل نقلی. چهارم: در بیان آنکه ایمان بر طبق فطرت و
کفر خارج از طریقه فطرت است. پنجم: راه تحصیل ایمان.
۳. مقصد سوم: در بیان
تصدیق و جحود است و در آن دو فصل است. اول: مقصود از تصدیق و جحود. دوم:
اصلاح نفس از جحود.
۴. مقصد چهارم: در بیان
رجاء و
قنوط است و در آن چهار فصل است. اول: در بیان آنکه رجاء و امیدواری از جنود عقل، و قنوط از جنود جهل است. دوم: در بیان فرق ما بین رجاء و
غرور است. سوم: در فرق میان
خوف که از جنود عقل و قنوط که از جنود جهل و
شیطان است. چهارم: در کیفیت جمع بین خوف و رجا است.
۵. مقصد پنجم: در بیان
عدل و
جور است و در آن سه فصل است. اول: مقصود از عدالت و جور. دوم: عدالت و جور در کتب اخلاقیه. سوم: در تحصیل
فضیلت عدالت.
۶. مقصد ششم: در بیان
رضا و
سخط است و در آن شش فصل است. اول: مقصود از رضا و سخط. دوم: در بیان آنکه رضا از جنود عقل و سخط از جنود جهل است. سوم: در بیان مراتب رضا است. چهارم: مبادی مقام رضا. پنجم: در بیان ابتلای
مؤمنین . ششم: در فضیلت رضا و مذمت سخط از طریق نقل.
۷. مقصد هفتم: در بیان
شکر و
کفران است و در آن چهار فصل است. اول: در معنی شکر است. دوم: در مراتب شکر. سوم: در بیان آنکه شکر و کفران از جنود عقل و جهل و لازمه فطرت مخموره و محجوبه است. چهارم: در نقل بعض احادیث شریفه در این باب.
۸. مقصد هشتم: در
طمع و
یاس است و در آن دو فصل است. اول: مقصود از طمع و یاس. دوم: در بیان تاثیر طمع و یاس.
۹. مقصد نهم: در بیان
توکل و
حرص است و در آن شش فصل است. اول: در بیان معنی توکل است. دوم: در ارکان توکل است. سوم: در تعقیب این باب و موعظت اولوا الالباب است. چهارم: در معرفت بعض مراتب و درجات توکل است. پنجم: در بیان آنکه توکل و حرص از جنود عقل و جهل و لازمه فطرت مخموره و محجوبه است. ششم: در مدح توکل و مذمت حرص از طریق نقل.
۱۰-۱۱. مقصد دهم و یازدهم: در رافت و
رحمت و ضد آنها
قساوت و
غضب است و در آن نه فصل است. اول: مقصود از رافت و قسوت. دوم: در بیان تاثیر رافت. سوم: فرق میان قساوت و غضب. چهارم: در بیان آنکه رافت از لوازم فطرت مخموره و از جنود عقل است. پنجم: در بیان ثمرات قوه غضبیه. ششم: در بیان انحراف قوه غضبیه. هفتم: در بیان احادیث در این باب. هشتم: در ذکر مختصری برای علاج غضب. نهم: در ذکر علاج غضب در حال سکونت نفس به قلع ماده آن و علاج اسباب مهیجه آن.
۱۲. مقصد دوازدهم: در بیان علم و جهل است و در آن چهار فصل است. اول: مقصود از علم و جهل. دوم: در بیان آنکه علم از افضل فضایل است. سوم: در بیان آنکه علم و جهل از جنود عقل و جهل و از لوازم فطرت مخموره و محجوبه است. چهارم: در ذکر شمهای مختصر در فضایل علم از طریق نقل.
۱۳. مقصد سیزدهم: در بیان
فهم و حمق است و در آن سه فصل است. اول: مقصود از فهم و حمق. دوم: در تعقیب این مقصد و موعظت در این باب. سوم: در بیان آنکه فهم و حمق از جنود عقل و جهل و از لوازم فطرت مخموره و محجوبه است.
۱۴. مقصد چهاردهم: در بیان
عفت و هتک است و در آن پنج فصل است. اول: در بیان معنی عفت است. دوم: در بیان ثمرات قوه شهویه است. سوم: در بیان تاثیر اعمال در قلب. چهارم: موعظت برای اصلاح نفس. پنجم: در ذکر بعضی روایات در فضیلت عفت.
۱۵. مقصد پانزدهم: در بیان
زهد و
رغبت است و در آن شش فصل است. اول: در معنی زهد و رغبت است. دوم: در بیان درجات و مراتب زهد است. سوم: در بیان منزلت زهد نسبت به مقام سلوک انسانیت و کمال روحانیت. چهارم: در بیان آنکه رغبت به دنیا موجب احتجاب از حق است. پنجم: در بیان آنکه زهد از فطریات و لوازم فطرت مخموره و رغبت از لوازم احتجاب فطرت است. ششم: در استشهاد به ادله ی نقلیه در این باب.
۱۶. مقصد شانزدهم: در بیان
رفق و خرق است و در آن چهار فصل است. اول: در بیان معنی رفق و خرق. دوم: در بیان دخالت رفق در امور
انسان . سوم: در بیان آنکه رفق و مدارا از جنود عقل و از لوازم فطرت مخموره و خرق و عنف از جنود
ابلیس و جهل و از لوازم فطرت محجوبه است. چهارم: در ذکر بعض از اخبار شریفه در این باب و بیان اجمالی آنها.
۱۷. مقصد هفدهم: در بیان
رهبت و
جرئت است و در آن سه فصل است. اول: در بیان معنی رهبت. دوم: در بیان
اختلاف درجات خوف است. سوم: در بیان آنکه خوف و رهبت از فطریات مخموره و جنود عقل و رحمان و جرئت از احتجاب فطرت و جنود جهل و شیطان است.
۱۸. مقصد هجدهم: در بیان
تواضع و کبر است و در آن هفت فصل است. اول: در معنی تواضع و کبر است. دوم: در بیان درجات تواضع و تکبر است. سوم: شرح صدر و ضیق صدر. چهارم: موعظت در باب. پنجم: در شمهای از احادیث شریفه در این باب. ششم: در شمهای از احادیث درباره
تکبر . هفتم: در بیان آنکه تواضع و تکبر از جنود عقل و جهل و از لوازم فطرت مخموره و محجوبه است.
۱۹. مقصد نوزدهم: در بیان تؤده و تسرع است و در آن سه فصل است. اول: در بیان آنکه تؤده و تسرع از صفات ظاهره و باطنه است. دوم: در بیان مقصود از تؤده و تسرع. دوم: در بیان آنکه تانی و تثبت و تسرع و شتابزدگی از جنود عقل و جهل و از فطریات مخموره و محجوبه است.
۲۰. مقصد بیستم: در بیان
حلم و سفه است و در آن هفت فصل است. اول: در بیان معنی حلم و سفه. دوم: در بیان ثمرات
قوه غضبیه . سوم: در بیان خطرات انحراف قوه غضبیه. چهارم: در بیان علاج غضب در حال فوران آن. پنجم: در علاج اساسی سفه و افراط غضب به علاج اسباب مهیجه آن. ششم: در بیان تحصیل ملکه حلم. هفتم: در ذکر فضایل حلم از طریق منقول.
۲۱. مقصد بیست و یکم: در بیان
صمت و هذر است و در آن چهار فصل است. اول: در بیان فوائد صمت. دوم: در بیان زیانهای هذر و
هذیان و سخنان بیهوده. سوم: در ذکر فضایل صمت و عیوب هذر از طریق نقل. چهارم: در بیان آنکه صمت و
هذر از جنود عقل و جهل و لازمه فطرت مخموره و محجوبه است.
۲۲. مقصد بیست و دوم: در بیان
استسلام و
استکبار است و در آن دو فصل است. اول: مقصود از استسلام و استکبار. دوم: در بیان آنکه استسلام و استکبار از جنود عقل و جهل است.
۲۳. مقصد بیست و سوم: در بیان
تسلیم و
شک است و در آن سه فصل است. اول: مقصود از تسلیم و شک. دوم: در بیان فوائد تسلیم. سوم: در بیان آنکه تسلیم و شک از جنود عقل و جهل و لازمه فطرت مخموره و محجوبه است.
۲۴. مقصد بیست و چهارم: در بیان
صبر و
جزع است و در آن پنج فصل است. اول: مقصود از صبر و جزع. دوم: در بیان مراتب صبر. سوم: در بعض مراتب عرفانی صبر. چهارم: در بیان آنکه صبر و جزع از جنود عقل و جهل و از لوازم فطرت مخموره و محجوبه است. پنجم: در بیان احادیث در این باب.
۲۵. مقصد بیست و پنجم: در بیان صفح و
انتقام است و در آن دو فصل است. اول: در بیان ثمرات صفح و مضرات انتقام. دوم: در ذکر بعضی از احادیث شریفه در این باب.
۱. سرگشتگان وادی اخلاق و اصلاح آن، ارزش مطلب فوق و ادعای مؤلف را بخوبی درمی یابند، و پس از مراجعه به کتاب مذکور روشن میشود که مؤلف به غرض و هدف خویش توفیق پیدا کرده است، و با مراجعه نمودن به ساختار کتاب در مییابد، که سر فصل برخی از فصول پیرامون ارائه راه
علاج فساد اخلاقی و بیان مواعظی است که ریشههای اخلاق فاسد را از بیخ و بن میخشکاند.
۲. یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب، آن است که در سرتاسر کتاب خواننده را به هدف اصلی تحصیل علوم دینی، که همانا معرفت و وصول به
توحید ناب محمدی صلی الله علیه و آله وسلم است، متذکر میسازد، بحدی که تا زمانی که خواننده سالک مشغول مطالعه علمی این کتاب است، از
هوی و
هوس و
نفس و خواستههای نفسانی متنفر گشته و شور و شوق حقیقت طلبی در دریای دل او متلاطم گشته و حالت
خشوع و
خضوع و انکسار و بندگی خاصی در برابر حق تعالی در وجود او متجلی میگردد. نویسنده در این زمینه میفرماید: «
حکیم وقتی الهی و عالم هنگامی ربانی و روحانی شود که علمش الهی و ربانی شود و اگر علمی از توحید و تجرید فرضا بحث کند، ولی حق طلبی و خداخواهی او را به این بحث نکشانده باشد، بلکه خود علم و فنون بدیعه آن بلکه نفس و جلوههای آن او را دعوت کرده باشد، علمش آیت و نمونه و نشانه نیست و حکمتش الهیه نیست، بلکه نفسانیه و طبیعیه است. پس این که نزد علما مشهور است که یک قسم از علوم است که خودش منظور فی نفسه است که در مقابل علوم عملیه است، در نظر قاصر درست نیاید، بلکه جمیع علوم معتبره را سمت مقدمیت است، منتهی هر یک برای چیزی و به طوری مقدمه است، پس علم
توحید علمی مقدمه است برای حصول توحید قلبی، که توحید عملی است و با تعمل و تذکر و ارتیاض قلبی حاصل شود. چه بسا کسانی که صرف عمر در توحید علمی نموده و تمام اوقات را به مطالعه و مباحثه و تعلیم و تعلم آن مصروف کردند و صبغه توحید نیافتهاند و عالم الهی و حکیم ربانی نشده، تزلزل قلبی آنها از دیگران بیشتر است. ای عزیز! جمیع علوم شرعیه مقدمه معرفت الله و حصول حقیقت توحید در قلب است که آن صبغة الله است/و من احسن من الله صبغة/
غایت امر آنکه بعضی مقدمه قریبه و بعضی بعیده و بعضی بلاواسطه و بعضی مع الواسطه است.
علم فقه، مقدمه ی عمل است و اعمال عبادی، خود مقدمه حصول معارف و تحصیل توحید و تجرید است، اگر به آداب شرعیه ی قلبیه و قالبیه و ظاهریه و باطنیه ی آن قیام شود. و نقض نتوان نمود که از عبادات چهل پنجاه ساله ی ما هیچ معارف و حقایقی حاصل نیامده است. چه از علوم ما نیز هیچ کیفیت و حالی حاصل نشده و ما را سر و کاری با توحید و تجرید که قرة العین اولیاء علیهمالسّلام است، نبوده و نیست. و آن شعبه از علم فقه، که در
سیاست مدن و تدبیر منزل و تعمیر بلاد و تنظیم عباد است، نیز مقدمه ی آن اعمال است که آنها دخالت تام تمام در حصول توحید و معارف دارند. و همین نحو، علم به منجیات و مهلکات در علم اخلاق، مقدمه است برای
تهذیب نفوس، که آن مقدمه است برای حصول حقایق معارف و لیاقت نفس برای جلوه ی توحید».
۳. از ویژگیهای دیگر کتاب که منحصر به فرد است، آن است که حقایق
محبت الهی و دقایق
وحدت عرفانی و مبانی عرفان نظری و عملی به شیواترین وجه در این کتاب بیان گردیده است و سپس آن را از طریق
برهان و
عرفان و
قرآن مبرهن ساخته است، که در حقیقت کتاب مذکور یک دوره فشرده و مفید از مطالب برهانی و لباب عرفانی و حقایق قرآنی و لطایف روایی و دقایق اخلاقی است.
نرم افزار نور الجنان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.