شهر بتاله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بتاله، شهری تاریخی در بخش گُرداس پور شمال ایالت پنجاب
هند میباشد. این
شهر، که در ناحیه دوآبِ بزرگِ علیا قرار دارد، به سبب مرکز بودن، اهمیت ویژه داشته و پیش از بنای شهر اَمریتسر، بزرگترین شهر پس از
لاهور بوده است.
نام بتاله به صورت وَتاله نیز در برخی از منابع آمده است.
گفتهاند که بتاله در زبان پنجابی به معنای تغییر و تبدیل است و چون به هنگام احداث این شهر (۸۷۷ق/۱۴۷۲م) به دست شاهزادهای هندی به نام رای رام دیو، محل بنای شهر به علت سعد نبودن ساعت و نامناسب بودن جایگاه پیشین آن تغییر داده شد، از اینرو آن را بتاله نامیدند.
و نیز گفتهاند که بتاله نام
پسر رای رام دیو بود که شهر به نام او خوانده شده است.
بتاله در ۳۱ و ۴۹ عرض شمالی و ۷۵ و ۱۴ طول شرقی و در شمال غربی
هند واقع است. شهر امریتسار (ه م) در نزدیکی و جنوب غربی بتاله قرار دارد. بتاله مرکز
داد و ستد تولیدات کشاورزی ناحیه است. صنایع مختلفی در این شهر وجود دارد که وابسته به محصولات کشاورزی ناحیه است، از آن جمله تصفیه
شکر، نخریسی و
نساجی را میتوان نام برد. بتاله با جاده و راهآهن با امریتسار و دیگر شهرها متصل میگردد. طبق آمار ۱۳۷۰ش/۱۹۹۱م جمعیت شهر بتاله ۸۹۶، ۸۸نفر، و با حومه ۰۶۳، ۱۰۶نفر بود. درگذشته اکثریت ساکنان شهر را
مسلمانان تشکیل میدادند.
ناحیه باری دوآب سرزمینی است حاصلخیز و پرآب که میان دو رودخانه بیاس و سوتلج قرار گرفته است. این ناحیه به سبب طغیان رودخانهها و هجوم اقوام
مغول تا پیش از سده ۹ق/۱۵م ویران و خالی از سکنه بود. در دوره حکومت بهلول لودی (۸۵۵ -۸۹۴ق/۱۴۵۱- ۱۴۸۹م)، تاتارخان حکومت لاهور یافت و او ناحیه باری دوآب را به رایرامدیو، شاهزاده نومسلمانی (در
بیعت با عارفی لاهوری به نام
صوفی شیخ محمد قادری مسلمان شده بود.) که از همپیمانانش بود، به اجاره واگذار کرد و او سنگ بنای بتاله را بر تپهای بلند و قدیمی گذاشت، اما چون منجمان آن محل را سعد نیافتند، شهر در محلی دیگر در منطقهای جنگلی و مناسب احداث، و «بتاله» نامیده شد که از کلمه «بَتَّه/ وَتَّه/ پَتَّه» به معنی «در شراکت» و «در عوض» مشتق شده است. و سپس روستاهایی در اطراف آن ایجاد گردید که باعث رونق و اعتبار اقتصادی شهر شد و نسبت به شهرهای دیگر منطقه اهمیت بیشتری یافت و یکی از شهرهای بزرگ
پنجاب گردید.
بتاله و نواحی آنکه در گذشته به لاهور وابسته بود، تحتِ تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی، اوضاع متغیری داشت. با آغاز
حکومت لودیها در
قرن نهم، اوضاع ناامن و بیثبات منطقه نسبتاً آرام شد، اما در عهد سوریها (۹۴۰ - ۹۶۲) دوباره رو به نابسامانی نهاد. در دوره تیموریان هند، از زمان اکبرشاه تا عهد اورنگ زیب، این منطقه در آرامش بود. اکبرشاه تیول بتاله را به برادرخوانده خود شمشیرخان سپرد که منصب نظامی داشت. او در شمال شرقی شهر باغها و استخر بزرگی احداث کرد که بعدها مقبرهاش در کنار آن قرار گرفت. شاه جهان نیز برای آبادانی بتاله و اطراف آن، نهری حفر کرد که شاه نهر نامیده شد. در عهد اورنگ زیب، با ایجاد بازار و دکانها بر اهمیت و رونق شهر افزوده شد. در اوایل قرن دوازدهم، با پیشرویهای بندابها در منطقه دوآب بزرگ علیا، امنیت و آرامش آنجا از میان رفت و پس از
مرگ اورنگ زیب (۱۱۱۸) در زمان عبدالصمدخان و فرزندش زکریاخان، مردم بتاله بار دیگر به آرامش رسیدند. با قدرت یافتن سیکها در قرن دوازدهم، دستههای
سیک پیرو گورو گویند سینگ برای فرمانداران مغول لاهور مزاحمت ایجاد کردند و نیروهای افغانیِ احمدخان اَبدالی (متوفی ۱۱۹۲) را، که مغولها و مَرهَتهها را از این ناحیه بیرون رانده بودند، فرار دادند. نفوذ سیکها در منطقه دوآب بزرگ علیا، تا حاکمیت انگلیسیها در ۱۲۶۵/۱۸۴۹ ادامه داشت.
بابر (حک ۸۹۹ -۹۳۷ق/۱۴۹۴-۱۵۳۱م) در هجوم به ناحیه باری دو آب علیا، بتاله را تصرف کرد و در فرمانی از بتاله با عنوان پرگنه نام برد. بتاله در درگیری همایون (حک ۹۳۷-۹۶۳ق/۱۵۳۰-۱۵۵۶م) و شیرشاه سوری دوره ناآرامی را گذراند. از دوره اکبرشاه بابری (۹۶۳-۱۰۱۴ق/ ۱۵۵۶- ۱۶۰۵م) آرامش دوباره به بتاله بازگشت و این دوره را اوج شکوفایی علمی و فرهنگی و آبادانی بتاله میدانند. پس از این بتاله یکی از پرگنههای صوبه لاهور گردید که از ۱۴ محل و یک دستور تشکیل شده بود. اکبرشاه ناحیه باری دوآب علیا را به یکی از راجپوتها، به نام شمشیرخان به عنوان جاگیر (اقطاع) واگذار کرد و او بتاله را مرکز حکومت خویش قرار داد. شمشیرخان دوستدار
علم و
ادب، و مرکز حکومتش جایگاه شاعران، فقیهان، صوفیان و نویسندگانی بود که از نقاط دیگر به آنجا مهاجرت کرده بودند. آرامش بتاله و نقش فرهنگی آن در پنجاب تا دوره اورنگزیب (۱۰۶۸- ۱۱۱۸ق/ ۱۶۵۷-۱۷۰۶م) ادامه یافت.
با ضعف قدرت حکمرانان بابری و قدرت یافتن سیکها در پنجاب، هجوم افغانان، و شکوفایی شهر امریتسار در نزدیکی بتاله که مهمترین مرکز مذهبی سیکهاست، از رونق و شکوفایی بتاله کاسته شد. در ۱۱۷۲ق/۱۷۵۹م بتاله مرکز حکومت آدینه بیگ خان حکمران قدرتمند پنجاب گردید، ولی هیچگاه به شکوفایی پیشین خود دست نیافت. بتاله در جریان درگیری احمد شاه دُرّانی (۱۱۳۴-۱۱۸۶ق/۱۷۲۲-۱۷۷۲م) با قوم مراتهه، مدتی محل اقامت او و سردارانش بود. در ۱۱۸۹ق/۱۷۷۵م جای سینگ،
رهبر سیکها بتاله را تصرف کرد و این شهر مدتی طولانی کانون درگیری رهبران سیک بود.
پس از الحاق پنجاب به انگلستان در ۱۸۴۹م، بتاله مرکز ناحیه گردید.
نخستین حاکم سیک بتاله جَسَّه سینگِ رام گرهیا بود که همراه جای سینگ کَنَهیا بر قسمتی از این بخش (پَرگَنَه) تسلط داشت.
حکومت بتاله چندین بار میان این دو خانواده سیک دست به دست شد. جسَّه سینگ در جنوب شهر حصاری محکم ساخت و جانشین او، سَدَاگور، نیز در شمال و شمال غربی و جنوب بتاله قلعههای مستحکم خاکی بنا کرد. صاحب تیول دیگر بتاله شیرسینگ بود، که در نزدیکی شهر، در اَنارکَلی، کاخی با شکوه به سبک معماری ایتالیایی بنا نهاد و
مسجد شمشیرخان، در میان استخر، را به عمارت کلاه فرنگی تبدیل کرد که هم اکنون نیز موجود است.
بخش عمدهای از ساکنان بتاله
مسلمان بودند. برای صدور احکام
شرع و برقراری
قانون، شخصیتهای مشهوری
قاضی شهر میشدند، و این روش هم در دوره حکومت مسلمانان هم در عهد سیکها اجرا میشد. پس از تجزیه کشور، ترکیب جمعیتی بتاله تغییر کرد و به جمعیت سیکها و هندوها افزوده شد. هم اکنون جمعیت شهری این منطقه حدود صد هزار نفر است.
بتاله در پیشرفت منطقه در زمینه علم و ادب و
هنر و
فقه و مدارس دینی سهم بسزایی داشته است. در عهد فرخ سیر،
سید محمد فاضل گیلانی با تأسیس مدرسه فاضلیه، این شهر را به مرکزی آموزشی برای منطقه تبدیل کرد. همچنین به سبب وجود بزرگانی چون
صوفی اکرم،
شهاب الدین بخاری، شاه
اسماعیل،
شاه نعمت الله،
شاه بدرالدین و
شیخ اللّه داد در بتاله، این شهر به بتاله شریف (بتاله مقدس) شهرت یافته است. پیشوای سیکها، گورو نانَک، نیز بخشی از دوران کهولت خود را در محلی در نزدیکی بتاله گذراند، که بعدها به دیرَه بابا نانک مشهور شد، در این محل
معبد باشکوهی قرار دارد که زیارتگاه مقدس سیکها میباشد.
موقعیت مناسب مرکزی بتاله در ناحیه باری دوآب، حاصلخیزی زمین و پرآب بودن منطقه، نزدیکی به سرزمین
کشمیر که مرکز برخی از فرقههای صوفیه، و حکمرانان فرهنگپرور بود، از عواملی است که دست به دست هم داده، باعث شکوفایی و رونق اقتصادی و فرهنگی بتاله گردید و عالمان،
فقیهان و
صوفیان بسیاری را به سوی این شهر جذب کرد؛ چنانکه سادات همدانی از سده ۹ق/۱۵م در این شهر ساکن شدند و محلهای به نام آنان در بتاله ایجاد گردید. با دعوت شمشیرخان از سیدمحمد شاه بخاری موج دریا، برای اقامت در بتاله و تعیین جاگیر بزرگ برای او، نفوذ صوفیان بخاری در بتاله گسترش یافت و مسجد و
خانقاهی در شهر بنا گردید و محلهای نیز به آنان اختصاص یافت که مقبره برخی از شیوخ بخاری نیز در آنجا قرار دارد.
بدرالدین حسین قادری در سده ۱۰ق/۱۶م از
بغداد به بتاله مهاجرت کرد و در محله مسانیان جای گرفت و باعث گسترش نفوذ
سلسله قادریه در آنجا گردید.
در دوره شاهجهان (۱۰۳۷- ۱۰۶۸ق/۱۶۲۸- ۱۶۵۸م)، دو تن از فقیهان نامدار، مولانا محمد عارف و محمد منیر، در بتاله ساکن شدند و جاگیری برای آنان اختصاص یافت و حفر شاه نهر در منطقه باری دوآب علیا، به دستور شاهجهان، بر رونق اقتصادی بتاله افزود. در دوره اورنگ زیب، فاضلالدین قادری فقیه و
عارف مشهور در بتاله ساکن شد و چند مسجد و نیز مدرسهای در شهر بنا کرد. بعدها فرزندانش
احترام و اعتبار بسیاری در آنجا یافتند. بتاله بجز اهمیت سیاسی و سوقالجیشی برای سیکها، از اهمیت مذهبی نیز برخوردار بود، زیرا گورو نانک، رهبر مذهبی سیکها در آنجا
ازدواج کرد و دورهای از پیری خود را در بتاله گذراند. امروزه محل اقامت او را دیر بابانانک مینامند که زیارتگاه سیکهاست.
در اوایل سده ۱۲ق/۱۸م چند «خوجه» مسلمان در بتاله ساکن شدند که به
تجارت اشتغال داشتند.
بتاله خاستگاه و جایگاه شماری از فرهیختگان پارسی زبان شبهقاره است، از جمله میتوان از سجانرای بتالوی نویسنده
خلاصه التواریخ؛ نورالعین واقف، شاعر پارسی گوی؛ فاضلالدین بتالوی نویسنده رموزالقادریه، و بیان الاسرار؛ رحمت الله بتالوی نویسنده گلزار قادریه؛ محمد قادری بتالوی نویسنده شرایف غوثیه؛ و شاه غلام علی بتالوی، از سادات علوی مؤلف مکاتیب شریفه، لطایف خمسه و دُرالمعارف، نام برد. همچنین نویسنده ناشناخته مثنوی بدر منیر که از سرودههایش برمیآید که از شهر بتاله بوده است.
آثار و بناهایی از دوره نفوذ حکمرانان مسلمان در بتاله بر جای مانده است که نمونهای از معماری التقاطی در شبه قاره است و تأثیر معماری ترک، هندی، ایرانی و اروپایی در آنها نمایان است؛ از جمله آنها میتوان از مزار شمشیر خان نام برد که در ۹۹۹ق/۱۵۹۱م ساخته شده است. نیز مسجد جامع که در سده ۱۱ق/۱۷م بنا گردیده است. مسجد محله که قدیمیترین مسجد بتاله به شمار میآید و تاریخ بنای آن مشخص نیست. از آثار دیگر بتاله مزار صوفیانی مانند شهابالدین بخاری در محله بخاری، مزار شاه
اسماعیل که یک تکیه و مسجد قدیمی در کنار آن قرار دارد، مزار
بدرالدین قادری که در محله مسانیان است، همچنین دروازه اچالی، باغی به تقلید از باغ شالیمار لاهور، مزار شیخ فاضلالدین، ساختمان انارکلی و قصر شیرسینگ را میتوان نام برد.
بتاله اکنون مرکز بخش کوچکی به همین نام است، که در بیست مایلی
شهر گورداس پور قرار گرفته و از کلکته ۲۷۲، ۱ و از
بمبئی ۳۰۳، ۱ مایل فاصله دارد. این شهر و آبادیهای نزدیک آن با داشتن زمینهای حاصلخیز و شرایط خاص جغرافیایی و تاریخی اهمیت خود را همیشه حفظ کرده، به طوریکه بازار
تجارت غلّه در منطقه است و بافت پارچههای نخی و ابریشمی،
قالی، پتو و تولید کالاهای چرمی و صابون در آنجا در حال توسعه است. نوع خاصی از پارچه راه راه با نخ کتان و
ابریشم در آنجا بافته میشود که به سوسی شهرت دارد، ولی این هنر در حال نابودی است.
(۱) ابوالفضل علامی، آیین اکبری، به کوشش بلوخمان، کلکته، ۱۸۷۲م.
(۲) احمد، ظهورالدین، پاکستان مین فارسی ادب، لاهور، ۱۹۸۵م.
(۳) سجان رای، خلاصة التواریخ، بایگانی ایالتی پنجاب، پتیاله، نسخه خطی ش ۱۰۱۲.
(۴) صدیقی، طاهره، داستانسرایی فارسی در شبه قاره، اسلامآباد، ۱۳۷۷ش.
(۵) عبدالرشید، تذکره شعرای پنجاب، کراچی، ۱۳۴۶ش.
(۶) عبدالله، ادبیات فارسی در میان هندوان، ترجمه محمد اسلم خان، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۷) لاهوری، علیالدین، عبرت نامه، به کوشش محمدباقر، لاهور، ۱۹۶۱م.
(۸) منزوی، خطی مشترک.
(۹) هاشمی، محموده، تحول نثر فارسی در شبه قاره در دوره تیموریان متأخر، اسلامآباد، ۱۳۷۵ش.
(۱۰)، M A، Geographical Glimpses of Medieval India، Delhi، ۱۹۸۹، vol III.
(۱۱) An Atlas of India، Delhi، ۱۹۹۰.
(۱۲) Britannica، ۱۹۹۴.
(۱۳) Grewal، J S، In the By-Lanes of History، Simla، ۱۹۷۵.
(۱۴) The Imperial Gazetteer of India، New Delhi، ۱۹۸۱.
(۱۵) Punjab، www maps of indiacom/lat-long/ punjab/ punjabhtml.
(۱۶) Suri، LSL، Umdat- ut-Tawarikh، tr V S Suri، Chandigarh، ۱۹۷۴.
(۱۷) Census atlas: National volume: Census of India ۱۹۸۱، series۱۷، Punjab part II A and B، New Delhi ۱۹۸۸.
(۱۸) Gazetteer of the Gurdaspur district، Lahore ۱۸۸۴.
(۱۹) Gazetteers:Punjab district ، vol xx Ë ، A Gurdaspur district ، Lahore ۱۹۱۵.
(۲۰) JS Grewal، In the by- lanes of history، some Persian documents from a Punjab town، Simla ۱۹۷۵.
(۲۱) idem، "Inscriptions from Batala" in Proceeding of Punjab History Conference، Patiala ۱۹۷۱.
(۲۲) Imperial gazetteer of India ، vol v Ë Ë ، Oxford ۱۹۰۸.
(۲۳) MLatif، History of the Punjab ، New Delhi ۱۹۶۴.
(۲۴) Village Note Book ، Tehsildar's Office، Batala.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شهر بتاله»، شماره۴۶۶. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بتاله»، شماره۴۴۷۱.