• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شیخ عبدالکریم جزایری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شیخ عبدالکریم جزایری، از برجسته‌ترین ادبا و فقهای ماجهد شیعه عراق در قرن چهاردهم هجری بود.



وی فرزند شیخ علی جزایری بود و در ۱۲۸۹ ق در شهر نجف اشرف به دنیا آمد.


پس از فراگیری مقدمات علوم به حوزه درس علمای نجف پیوست. اصول را از آخوند خراسانی و شیخ حسن جواهری، فقه را از شیخ محمد طه نجف و استادان دیگر فرا گرفت و از برخی استادانش اجازه اجتهاد دریافت داشت.


جزایری که گذشته از مهارت در علوم دینی، در شعر و ادب نیز از سرآمدان روزگار خویش به شمار می‌رفت، در محافل ادبی پررونق نجف شرکت می‌جست. وی با نه تن دیگر از دوستانش به «عشره مبشره» معروف بودند.


جزایری در جنبش مشروطیت ایران (۱۳۲۴ق) به هواداری از مشروطه‌خواهان و استادش آخوند خراسانی برخاست.


در ذی‌حجه ۱۳۳۲ ق/ اکتبر ۱۹۱۴ که جنگ جهانی اول آغاز شد و نیروهای انگلیسی برای جلوگیری از دست‌اندازی آلمانی‌ها به منابع نفت خاورمیانه، به اشغال جنوب عراق پرداختند، جزایری به رغم زورگویی‌ها و ستم‌هایی که در گذشته، عثمانی‌ها بر مردم عراق ـ به ویژه شیعیان این سرزمین ـ روا داشته بودند، همراه با دیگر مراجع شیعه، نیروهای عثمانی را در جنگ با انگلیسی‌ها یاری داد.


پس از صدور فتاوای جهاد مراجع و علمای برجستة عراق ضد نیروهای اشغالگر انگلیسی، در ذی‌حجه ۱۳۳۲ ق، گروهی از علما نشستی را در مسجد هندی شهر نجف برگزار کردند و در آن سیدمحمد سعید حبوبی، شیخ محمدجواد جواهری و او به سخنرانی پرداختند و بر وجوب همراهی با عثمانی‌ها در بیرون راندن کافران (انگلیسی) از سرزمین‌های اسلامی تأکید ورزیدند.


وی در ۴ صفر ۱۳۳۲ ق، همراه گروهی از علما و طلاب حوزه علمیه نجف، شهر را ترک کرد و عازم جبهه‌های نبرد شد. این گروه که تحت فرمان‌دهی شیخ محمدمهدی خالصی قرار داشت، در هویزه استقرار یافت. جزایری با شیخ خزعل (حاکم خوزستان) دوستی نزدیکی داشت؛ اما چون خزعل به وابستگی به انگلیسی‌ها، حاضر نشد به مجاهدان عراقی یاری دهد، جزایری از وی برید و در پیامی که برای او فرستاد، گفت: «اسلام، میان من و تو جدایی افکنده است». وی همراه گروهی از علما و عشایر عراق، در عملیاتی ضد تأسیسات نفتی انگلیسی در جنوب عراق شرکت کرد.


پس از تشکیل «جمعیت نهضت اسلامی» توسط برادرش، شیخ محمدجواد جزایری، هرچند که او به جمعیت نپیوست، اما از هواداران آن بود و برخی نشست‌های جمعیت در منزل وی برگزار می‌شد.


او در روزهایی که مردم عراق برای انقلاب ۱۳۳۹ ق آماده می‌شدند، نقش فعالی داشت و از سازمان‌دهندگان مردم و مشاور میرزا محمدتقی شیرازی، و واسطه میان او و رؤسای عشایر و قبایل بود.


به دنبال پیشنهاد نایب حاکم عراق، مبنی بر گفت‌وگو میان علما و نمایندگان دولت انگلیس، شیخ عبدالکریم از موافقان این سیاست بود و به صلح و آشتی با قدرت‌های اشغالگر دعوت می‌کرد. هم‌چنین در اثنای انتخاب نمایندگان حکومت، نامه‌ای برای شیخ خزعل حاکم محمره (خرم‌شهر کنونی) فرستاد و از او برای نامزدی تاج‌و‌تخت عراق دعوت کرد.


در سال ۱۳۳۹ ق که ملک فیصل به پادشاهی عراق رسید، جزایری که به‌درستی وی را دست‌نشانده انگلیسی‌ها می‌دانست، از همکاری با دولت او خودداری ورزید و از سیاست‌های وی انتقاد می‌کرد.


در سال ۱۳۴۱ ق که دولت عبدالمحسن سعدون، به تأسیس مجلس اعیان پرداخت، جزایری به مخالفت با این مجلس برخاست و با قراردادی که در ۱۹۳۰ میان دو دولت عراق و بریتانیا بسته شد، مخالفت می‌کرد.


در سال ۱۳۵۳ ق/ ۱۹۳۶ که بکر صدقی، دولت یاسین هاشمی را برانداخت، از بکر صدقی پشتیبانی کرد.


در سال ۱۹۴۱ که رشیدعالی گیلانی در عراق حکومت را در دست گرفت، جزایری از حکومت وی هواداری می‌کرد؛ اما دیری نگذشت که دولت رشیدعالی به دست انگلیسی‌ها برافتاد و خود او به آلمان گریخت.


در ۲۶ ذیحجه ۱۳۷۷ ق/ ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ که ژنرال عبدالکریم قاسم، در عراق حکومت جمهوری اعلام کرد، جزایری و گروهی از علمای نجف از اقدام وی پشتیبانی کردند.


جزایری، رهبر دینی شیعیان عراق بود و سال‌های دراز، خانه او محل آمد‌و‌شد بزرگان کشور بود. مردم، دشواری‌های خود را نزد او می‌بردند و با نظرخواهی از وی، به حل آن‌ها می‌پرداختند. در خانه‌اش از اوایل بامداد تا ساعاتی از شب روی مردم باز بود و او با گشاده‌رویی، آنان را می‌پذیرفت و نیازهایشان را برآورده می‌کرد.


در ایامی که آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی، مرجعیت عامه شیعیان را داشت، در بیش‌تر کارها با او مشورت می‌کرد.


او نماز جماعت را در مسجد حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی برگزار می‌کرد؛ اما چون این مسجد، قدیمی و متروک شده بود، آن را خراب نمود و مسجد بهتر و بزرگ‌تری به جای آن بنا کرد.


او در ۵ صفر ۱۳۸۲ ق درگذشت و با عظمت و احترام تمام از طرف عموم طبقات مردم تشییع شد و در مقبرة خانوادگی در محله عماره نجف دفن شد. به مناسبت درگذشت او مجالس ختم متعددی در نجف و سایر شهرها برگزار گردید.


۱. حاشیه المکاسب؛
۲. شرح الرسائل؛
۳. شرح عروه الوثقی؛
۴. حاشیه الریاض.
[۱] رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ جنبش اسلامی در عراق، ص۲۰۹.
[۲] رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ جنبش اسلامی در عراق، ص۲۲۱.
[۳] حاج‌ سيدجوادي، احمد صدر، دایرة المعارف تشیع، ج۵، ص۳۵۳-۳۵۴.
[۴] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، ج۳، ص۱۱۷۹.
[۵] كفایی، عبدالحسین‌مجید، مرگی در نور، ص۱۳۳.
[۶] پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۸۴.
[۷] پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۹۱ ـ ۹۲.
[۸] پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۲۵ ـ ۱۲۶.
[۹] پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۲۹.
[۱۰] پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۳۷.
[۱۱] پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۳۹.
[۱۲] الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۸۸.
[۱۳] الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۹۰.
[۱۴] الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۹۲ ـ ۹۳.
[۱۵] الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۱۳۵.
[۱۶] الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۱۴۵.
[۱۷] الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۲۳۳.



۱. رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ جنبش اسلامی در عراق، ص۲۰۹.
۲. رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ جنبش اسلامی در عراق، ص۲۲۱.
۳. حاج‌ سيدجوادي، احمد صدر، دایرة المعارف تشیع، ج۵، ص۳۵۳-۳۵۴.
۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، ج۳، ص۱۱۷۹.
۵. كفایی، عبدالحسین‌مجید، مرگی در نور، ص۱۳۳.
۶. پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۸۴.
۷. پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۹۱ ـ ۹۲.
۸. پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۲۵ ـ ۱۲۶.
۹. پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۲۹.
۱۰. پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۳۷.
۱۱. پورکاظم، کاظم، نقش عشایر عرب خوزستان در جهاد علیه استعمار، ص۱۳۹.
۱۲. الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۸۸.
۱۳. الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۹۰.
۱۴. الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۹۲ ـ ۹۳.
۱۵. الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۱۳۵.
۱۶. الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۱۴۵.
۱۷. الحسنی، سلیم، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ص۲۳۳.



دانش‌نامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران، فرهنگ‌نامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «شیخ عبدالکریم جزایری».    



جعبه ابزار