صیغه سوگند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سوگند بمعنای
قسم و "قسم" در لغت به معنای جزءجزء کردن و بهره بردن است
۱. تا: (وتالله لاکیدن اصنامکم بعد ان تولوا مدبرین)؛ "و سوگند به
خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید قطعا در کار بتانتان تدبیری خواهم کرد".
۲. واو: (... والله ربنا ما کنا مشرکین)؛ " به خدا پروردگارمان سوگند که ما
مشرک نبودیم".
زمخشری در کتاب
الکشاف ذیل
آیه (لاکیدن اصنامکم) میگوید: اصل حروف قسم «باء» است و «واو» به جای «باء» به کار میرود و «تاء» به جای «واو»
لذا در
فقه اسلامی سوگند وقتی اعتبار دارد که به نام
الله و اسماء خاصه باشد.
سوگند به
کتابهای آسمانی و
اماکن متبرکه و
انبیای الهی و
ائمه و
اولیا دارای اثر قضایی نمیباشد.
شرایع الاسلام، المحقق الحلی،ج۳، ص۷۱۰. دلیل این امر
روایات وارده است.
شیعه از طریق
امام صادق نقل کرده که آن حضرت فرمود: «لا یحلف بغیر الله»
و عامه نیز نقل کردهاند: «من کان حالفا فلا یحلف الا بالله».
<
چنانچه سوگندخورنده، کافر باشد بازهم باید به نام الله سوگند داده شود مستندا به روایتی از امام صادق که فرموده است: «الیهودی و النصرانی و المجوسی لا یحلفوهم الا بالله» مگر آن که برای
دادگاه احراز شود که
کفار از به کار بردن بعضی عناوین دینی خود بیشتر هراس دارند و برای آنها احترام بیشتری قائل میباشند، که در این صورت به همان چیزی سوگند داده میشوند که مورد احترام و پرستش آنان است. رویه قضایی
امام علی علیهالسّلام نیز به همین گونه منقول است که آن حضرت
یهودیان را به
تورات سوگند میداده است.
قواعد فقه، برگرفته از مقاله «صیغه سوگند»،ج۳،ص۱۰۷.