• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ظلم بنی اسرائیل (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عادت به ستمکاری، تبدیل و تحریف حقایق دینی، گوساله پرستی، تقاضای مشاهده حسی خداوند، ناسپاسی در برابر نعمتها، نافرمانی از دستورات خداوند گوشه ای از ظلمهای بنی اسرائیل می باشد که خداوند متعال در قرآن کریم به آنها اشاره فرموده است.



قرآن کریم می فرماید، ستمکاری، عادت و رویه بنی اسرائیل بوده است: «واذ وعدنا موسی اربعین لیلة ثم اتخذتم العجل من بعده وانتم ظــلمون» و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاردیم (و او به میعادگاه برای گرفتن فرمانهای الهی آمد) سپس شما گوساله را ( معبود خود) انتخاب نمودید در حالی که با این کار (به خود) ستم می‌کردید. برداشت یاد شده بر این اساس است که بنی اسرائیل عصر بعثت ، از رفتار و خصوصیات ظالمانه نیاکان خود راضی بودند، لذا مورد خطاب توبیخی خداوند قرار گرفتند.

۱.۱ - بزرگترین انحراف بنی اسرائیل

قرآن در این چهار آیه به بخش دیگری از تاریخ پر ماجرای بنی اسرائیل اشاره کرده، و خاطرات تکان دهنده‌ای را به یهودیان یادآور می‌شود. این آیات از بزرگترین انحراف بنی اسرائیل در طول تاریخ زندگیشان سخن می‌گوید، و آن انحراف از اصل توحید، به شرک و گوساله پرستی است، و به آنها هشدار می‌دهد که شما یکبار در تاریختان بر اثر اغواگری مفسدان گرفتار چنین سرنوشتی شدید اکنون بیدار باشید راه توحید خالص (راه اسلام و قرآن) به روی شما گشوده شده، آن را رها نکنید.
«ولقد جاءکم موسی بالبینـت ثم اتخذتم العجل من بعده وانتم ظــلمون» (و نیز) موسی آنهمه معجزات را برای شما آورد (چرا شما) بعد از آن گوساله را انتخاب کردید و با این کار ستم نمودید؟ قرآن برای روشنتر ساختن دروغ و کذب آنها، در آیه بعد، سند دیگری را بر ضد آنها افشا می‌کند و می‌گوید: ((موسی آنهمه معجزات و دلائل روشن را برای شما آورد، ولی شما بعد از آن گوساله را انتخاب کردید و با این کار ظالم و ستمگر بودید.


ظلم بنی اسرائیل با تبدیل و تحریف حقایق دینی همراه بوده است: «واذ قلنا ادخلوا هـذه القریة... وقولوا حطة نغفر لکم خطـیـکم وسنزید المحسنین• فبدل الذین ظـلموا قولا غیر الذی قیل لهم...» و (به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتیم در این قریه ( بیت المقدس ) وارد شوید و از نعمتهای فراوان آن هر چه می‌خواهید بخورید، و از در ( معبد بیت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گردید و بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشتری نیز خواهیم داد• اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جای آن جمله استهزاء آمیزی می‌گفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانی عذابی از آسمان فرستادیم.
«واذ قیل لهم اسکنوا هـذه القریة... وقولوا حطة... • فبدل الذین ظـلموا منهم قولا غیر الذی قیل لهم...» و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد در این قریه (بیت المقدس) ساکن شوید و از هر جا (و بهر کیفیت) بخواهید از آن بخورید (و بهره گیرید) و بگوئید خداوندا! گناهان ما را بریز... • اما کسانی که از آنها ظلم و ستم (بر خویشتن) کردند این سخن (و آن برنامه‌ها) را دگرگون ساختند و غیر از آنچه به آنها گفته شده بود انجام دادند...

۲.۱ - کفران نعمت

ولی با اینکه درهای رحمت به روی آنها گشوده بود، و اگر از فرصت استفاده می‌کردند می‌توانستند، گذشته و آینده خود را اصلاح کنند، اما ستمکاران بنی اسرائیل نه تنها استفاده نکردند بلکه فرمان پروردگار را بر خلاف آنچه به آنها گفته شده بود عمل کردند. سرانجام به خاطر این نافرمانی و طغیان و ظلم و ستم بر خویشتن و بر - دیگران عذابی از آسمان بر آنها نازل کردیم.


گرایش بنی اسرائیل به کفر و شرک ، نمودی از ظلم گرایی آنان بوده است: «لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم وقال المسیح یـبنی اسرءیل اعبدوا الله ربی وربکم انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنة وماویه النار وما للظـلمین من انصار» آنها که گفتند خداوند همان مسیح بن مریم است بطور مسلم کافر شدند (با اینکه خود) مسیح گفت‌ای بنی اسرائیل خداوند یگانه‌ای را که پروردگار من و شماست پرستش کنید چه اینکه هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است و جایگاه او دوزخ است و ستمکاران یار و یاوری ندارند.

۳.۱ - انحراف مسیحیت

مهمترین انحراف مسیحیت یعنی مساءله الوهیت مسیح و تثلیث معبود می‌باشد: بطور مسلم آنها که گفته‌اند خدا همان مسیح بن مریم است، کافر شدند «لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم». چه کفری از این بالاتر که خداوند نامحدود از هر جهت را، با مخلوقی که از هر جهت محدود است یگانه و متحد بدانند، و صفات مخلوق را برای خالق قرار دهند؟! در حالی که خود مسیح علیه‌السّلام با صراحت به بنی اسرائیل گفت : خداوند یگانهای را پرستش کنید که پروردگار من و شما است «و قال المسیح یا بنی اسرائیل اعبدوا الله ربی و ربکم». و به این ترتیب بیزاری خود را از هر گونه شرک و غلو در مورد خویش نفی کرد و خود را همانند دیگران مخلوقی از مخلوقات خدا معرفی نمود. و نیز مسیح برای تاءکید این مطلب و رفع هر گونه ابهام و اشتباه اضافه کرد: هر کس شریکی برای خدا قرار دهد خداوند بهشت را بر او حرام کرده و جایگاه او آتش است «انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنة و ماویه النار». و باز برای تاءکید بیشتر و اثبات این حقیقت که شرک و غلو یک نوع ظلم آشکار است به آنها گفت : برای ستمگران و ظالمان هیچگونه یار و یاوری وجود نخواهد داشت «و ما للظالمین من انصار».


ستمگری بنی اسرائیل، در روی آوردن آنها به گوساله پرستی نمودار گردیده بود: «واذ وعدنا موسی اربعین لیلة ثم اتخذتم العجل من بعده وانتم ظــلمون» و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاردیم (و او به میعادگاه برای گرفتن فرمانهای الهی آمد) سپس شما گوساله را (معبود خود) انتخاب نمودید در حالی که با این کار (به خود) ستم می‌کردید.«واذ قال موسی لقومه یـقوم انکم ظـلمتم انفسکم باتخاذکم العجل...» و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ‌ای قوم شما با انتخاب گوساله به خود ستم کردید، ...«ولقد جاءکم موسی بالبینـت ثم اتخذتم العجل من بعده وانتم ظــلمون» (و نیز) موسی آنهمه معجزات را برای شما آورد (چرا شما) بعد از آن گوساله را انتخاب کردید و با این کار ستم نمودید؟
«واتخذ قوم موسی من بعده من حلیهم عجلا جسدا له خوار... • ولما رجع موسی الی قومه غضبـن اسفا... والقی الالواح واخذ براس اخیه یجره الیه قال ابن‌ام ان القوم استضعفونی وکادوا یقتلوننی فلاتشمت بی الاعداء ولاتجعلنی مع القوم الظـلمین» قوم موسی بعد از (رفتن) او (به میعادگاه خداوند) از زیور آلات خود گوساله‌ای ساختند، جسد بیروحی بود که صدای گاو داشت!. .. • هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشینانی برایم بودید (و آئین مرا ضایع کردید) آیا در فرمان پروردگارتان (و تمدید مدت میعاد او در قضاوت ) عجله نمودید؟! سپس الواح را افکند و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید، او گفت: فرزند مادرم! این گروه مرا در فشار گذاردند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند بنابراین کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده.

۴.۱ - گوساله سامری

بعد از رفتن موسی علیه‌السّلام به میقات پروردگار، بنی اسرائیل از دیر آمدنش به تنگ آمدند و سامری از ناشکیبائی ایشان استفاده نمود و آنان را بفریفت، به این طریق که زینت آلات ایشان را گرفت و از آن مجسمه گوساله‌ای ریخت که مانند سایر گوساله‌ها صدا می‌کرد، و آن را معبود ایشان خواند و گفت : این است اله شما و اله موسی. بنی اسرائیل هم گفته او را پذیرفته و در برابر آن به سجده در آمدند و آن را معبود خود پنداشتند.


تقاضای مشاهده حسی خداوند، از جمله ظلمهای بنی اسرائیل بوده که قرآن کریم اینچنین به آن اشاره فرموده است: «یسـلک اهل الکتـب ان تنزل علیهم کتـبا من السمآء فقد سالوا موسی اکبر من ذلک فقالوا ارنا الله جهرة فاخذتهم الصعقة بظلمهم...» اهل کتاب از تو تقاضا می‌کنند کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی (در حالی که این بهانه‌ای بیش نیست) آنها از موسی بزرگتر از این را خواستند و گفتند خدا را آشکارا بما نشان بده، و به خاطر این ستم صاعقه آنها را فرو گرفت، سپس گوساله (سامری) را پس از آنهمه دلایل روشن که برای آنها آمد (به خدائی) انتخاب کردند ولی ما آنها را عفو کردیم و به موسی برتری آشکاری دادیم.

۵.۱ - پاسخ خداوند

در پاسخشان فرمود: (از موسی بزرگتر از این را خواستند) یعنی بزرگتر از آنچه که از تو خواستند، زیرا از تو خواستند کتابی از آسمان برایشان نازل کنی ولی از موسی علیه‌السّلام خواستند که خدا را نشان بدهد و گفتند: «ارنا الله جهرة» یعنی خدا را بطور آشکار به ما نشان بده، بطوری که با چشمان خود او را ببینیم و این نهایت درجه طغیان و هذر و جهلی است که انسان بدان مبتلا می‌شود.


ظلم بنی اسرائیل با ناسپاسی در برابر نعمتها و روزیهای الهی همراه بوده است: «وظـللنا علیکم الغمام وانزلنا علیکم المن والسلوی کلوا من طیبـت ما رزقنـکم وما ظـلمونا ولـکن کانوا انفسهم یظـلمون» و ابر را بر شما سایبان ساختیم، و با من ( شیره مخصوص و لذیذ درختان) و سلوی (مرغان مخصوص شبیه کبوتر ) از شما پذیرائی به عمل آوردیم (و گفتیم) از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادیم بخورید (ولی شما کفران نعمت کردید) آنها به ما ستم نکردند بلکه به خود ستم می‌نمودند.
«وقطعنـهم اثنتی عشرة اسباطا امما واوحینآ الی موسی اذ استسقـیه قومه ان اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینا قدعلم کل اناس مشربهم وظـللنا علیهم الغمـم وانزلنا علیهم المن والسلوی کلوا من طیبـت مارزقنـکم وما ظـلمونا ولـکن کانوا انفسهم یظـلمون» و آنها را به دوازده گروه که هر یک شاخه ای (از دودمان اسرائیل) بودند تقسیم کردیم و هنگامی که موسی تقاضای آب (برای قوم تشنه کامش در بیابان ) کرد به او وحی فرستادیم که عصای خود را بر سنگ بزن ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون ریخت آنچنان که هر گروه چشمه خود را می‌شناختند و ابر را بر سر آنها سایبان ساختیم و بر آنها من و سلوی فرستادیم (و به از آنان گفتیم) از روزیهای پاکیزه که به شما داده‌ایم بخورید (و سپاس خدا را بجا آورید ولی آنها نافرمانی و ستم کردند) اما به ما ستم نکردند لکن به خودشان ستم نمودند.


ستمگری بنی اسرائیل، در پی نافرمانی از دستورات خداوند در پیکار با متجاوزان چنین بوده است: «الم تر الی الملا من بنی اسرءیل من بعد موسی اذ قالوا لنبی لهم ابعث لنا ملکا نقـتل فی سبیل الله قال هل عسیتم ان کتب علیکم القتال الاتقـتلوا قالوا وما لنا الانقـتل فی سبیل الله وقد اخرجنا من دیـرنا وابنائنا فلما کتب علیهم القتال تولوا الا قلیلا منهم والله علیم بالظـلمین» آیا مشاهده نکردی جمعی از بنی اسرائیل را بعد از موسی، که به پیامبر خود گفتند: زمامدار (و فرماندهی) برای ما انتخاب کن! تا (زیر فرمان او) در راه خدا پیکار کنیم. پیامبر آنها گفت: شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود، (سرپیچی کنید، و) در راه خدا، جهاد و پیکار نکنید! گفتند: چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم، در حالی که از خانه‌ها و فرزندانمان رانده شده‌ایم، (و شهرهای ما به وسیله دشمن اشغال ، و فرزندان ما اسیر شده اند)؟! اما هنگامی که دستور پیکار به آنها داده شد، جز عده کمی از آنان، همه سرپیچی کردند. و خداوند از ستمکاران، آگاه است.

۷.۱ - درخواست فرمانده جنگ

جمعیتی از بنی اسرائیل به پیامبر خود گفتند: پادشاهی برای ما معین کن تا در تحت فرمانش در راه خدا بجنگیم، و از سیاق بر می‌آید که پادشاهی که تا آنروز بر آنان تسلط داشته همان جالوت بوده، که در آنان به روشی رفتار کرده بود که همه شؤ ون حیاتی و استقلال و خانه و فرزند را از دست داده بودند و این گرفتاری بعد از نجاتشان از شر آل فرعون بود، که شکنجه شان می‌کردند و خدا موسی علیه‌السّلام را بر آنان مبعوث کرد، و برآنان ولایت و سرپرستی داد، بعد از موسی ولایت ایشان را به اوصیای موسی وا گذاشت، بعد از این دوره‌ها بود که گرفتار دیو جالوت شدند، و وقتی ظلم جالوت به ایشان شدت یافت و فشار از طرف دستگاه جالوت بر ایشان زیاد شد، قوای باطنشان که رو به خمود گذاشته بود، بیدار شد، و تعصب تو سری خورده و ضعیفشان زنده گشت، در اینجا بود که بزرگان قوم از پیامبرشان درخواست می‌کنند پادشاهی برایشان برگزیند تا به وسیله او اختلافات داخلی خود را برطرف نموده و قوایشان را تمرکز دهند، و در تحت فرمان آن پادشاه، در راه خدا کارزار کنند.


۱. بقره/سوره۲، آیه۵۱.    
۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۲۵۳.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۹۲.    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۳۵۰.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۵۸.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۵۹.    
۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۲۵۳.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۱.    
۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۲.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۴۱۴.    
۱۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۳۸۳.    
۱۲. مائده/سوره۵، آیه۷۲.    
۱۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۳۳.    
۱۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۶، ص۱۰۰.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۵۱.    
۱۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۲۵۳.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۵۴.    
۱۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۲۵۳.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۹۲.    
۲۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۳۵۰.    
۲۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۸.    
۲۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۰.    
۲۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۳۱۹.    
۲۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۳۷۰.    
۲۵. نساء/سوره۴، آیه۱۵۳.    
۲۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۵، ص۲۱۳.    
۲۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۱۹۳- ۱۹۴.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۵۷.    
۲۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۲۵۳.    
۳۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۰.    
۳۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۴۱۱- ۴۱۲.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۲۴۶.    
۳۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲، ص۴۳۲- ۴۳۳.    
۳۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج، ص۲۳۵- ۲۳۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ظلم بنی اسرائیل».    



جعبه ابزار