عالم عقل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اولين مرحله از تعينهای خلقی که بلافاصله پس از تعين ثانی و صقع ربوبي قرار دارد، عالم عقل يا عالم ارواح است. مهمترين ويژگي اين
عالم، تجرد عقلاني موجودات متحقق در آن است، که به تعبير جامي، مجردات عقلي ـ برخلاف مجردات برزخي در
عالم مثال و موجودات
عالم ماده که اشارة حسي برميدارند ـ قابليت اشاره حسي ندارند.
عالَم در
لغت به معنای خَلق، مخلوقات و آنچه فلک آن را دربر میگیرد، است و جمع آن عوالم میباشد.
مشهور فلاسفه، عوالم را سه تا میدانند: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده.
البته
تذکر این نکته لازم است که منحصر کردن عوالم به
عقل، مثال و
نفس، حصر عقلی نیست و ممکن است یک سری عوالم دیگر غیر مادی وجود داشته باشد که فلاسفه به آن نرسیدهاند؛ هرچند
تقسیم موجود به مادی و غیر مادی حصر عقلی است.
عالم عقل، عالمی است که موجودات آن مجرد تام هستند و علاوه بر اینکه ذاتاً فاقد ابعاد مکانی و زمانی هستند، هیچ تعلقی هم به موجود مادی و جسمانی ندارند. عالم عقل بالاترین مرتبۀ در عوالم مخلوق بوده و علت فاعلی برای عوامل پایینتر از خود است.
مشائین معتقد بودند جمعاً ده عقل در عالم عقل وجود دارد که بهصورت طولی با یکدیگر رابطه دارند و در هر مرتبه بیش از یک عقل ممکن نیست موجود شود؛ اما
شیخ اشراق و
ملاصدرا با پذیرفتن مُثُل افلاطونی عملاً این مطلب را انکار کرده و کثرت عرضی در عالم عقل را نیز پذیرفتند.
اطلاق عقل بر چنین عالمی ربطی به عقل به معنای قوۀ درککنندۀ مفاهیم کلی ندارد و استعمال واژۀ عقل دربارۀ این دو، از قبیل اشتراک لفظی است.
فلاسفه پیشین برای اثبات جواهر عقلانی راههای پر پیچ و خمی را پیمودهاند که از آوردن آنها صرف نظر کرده
و تنها به یکی از بیانات ملاصدرا بسنده میکنیم:
قبل از بیان دلیل لازم به
ذکر است که عالم عقلی، ظرف موجودات عقلی و مجرد تام است و اگر یک موجود عقلی اثبات شود طبعاً عالم عقلی نیز اثبات خواهد شد. عالم عقلی وجودی مستقل از موجودات عقلی ندارد و بلکه ظرف همان موجودات عقلی محسوب میشود؛ چنانکه در عالم مثال و عالم ماده هم امر به همین منوال است؛ یعنی عالم مثال
ظرف برای موجودات مثالی و عالم ماده نیز ظرف موجودات مادی میباشد و با اثبات یک موجود مثالی و مادّی، عالم مثال و عالم ماده نیز اثبات میشود.
و اما تبیین برهان ملاصدرا را براساس اصول
حکمت متعالیه چنانکه برخی اتباع معاصر ایشان
تقریر کردهاند، از این قرار است:
با توجه به مبانی اصالت وجود و مراتب تشکیکی وجود و
حقیقت رابطۀ علیت که در فلسفۀ ملاصدرا به اثبات رسیده است، میتوان راه ساده و در عین حال متقنتری نسبت به فلاسفۀ دیگر برای اثبات عالم عقل پیمود و آن تمشک به قاعدۀ «امکان أشرف» است.
و اما تقریر قاعده بر اساس شیوۀ منطقی چنین است:
۱. بنابر اصول فلسفۀ ملاصدرا، اگر دو موجود امکانی را در نظر بگیریم که یکی اشرف از دیگری باشد، باید موجود اشرف در مرتبهای مقدم بر غیر اشرف تحقق یابد و علیتی نسبت به غیر اشرف داشته باشد (اثبات این مقدمه خواهد آمد).
۲. موجودات مادی و نفسانی وجود دارند.
۳. موجودات عقلی (جواهر عقلانی) از سایر موجودات (نفسانی و مادی) اشرف و اعلی هستند.
۴. پس وجود جواهر نفسانی و مادی، کاشف از وجود جواهر عقلانی در مرتبۀ مقدم بر آنهاست.
اما اثبات مقدمۀ اول براساس اصول صدرایی از این قرار است:
رابطۀ
علیت بین علت و معلول یک رابطۀ ذاتی و تغییرناپذیر است و وجود معلول وابستگی ذاتی به وجود
علت هستیبخش دارد و محال است که علت و معلول جابهجا شوند.
از آنجا که عالم عقل بنابر فرض در مرتبۀ بالاتری از عالم ماده و عالم مثال قرار دارد و در نتیجه
کمال بیشتری از این دو
عالم را دارد، میتوان فرض کرد که این دو عالم، معلول
عالم عقل بوده و عین ربط و وابستگی به آن باشند. به عبارتی امکان دارد که عالم مثال و عالم ماده معلول عالم عقل باشند. از طرفی معلول بودن و وجود رابط بودن از صفات جداییناپذیر میباشند و موصوفی که بتواند این وصف را داشته باشد ضرورتاً متصف به آن میشود. بنابراین عالم ماده و مثال ضرورتاً معلول و عین ربط خواهند بود و از آنجا که معلول و موجود رابط بدون طرف ربط و علتش نمیتواند موجود باشد، پس طرف ربط و علت این دو
عالم (یعنی عالم عقل) نیز موجود است.
با معلوم شدن مقدمات فوق،
استدلال بر عالم عقلی نیز تمام خواهد بود.
برخی ویژگیهای موجودات عقلی یا عالم عقل از این قرار است:
این موجودات دارای فعلیت محضاند و هیچ جهت تغییری اعم از تغییر آنی و تدریجی و ذاتی و عرضی در آنها راه ندارد.
اگر سلسله طولی عقول را در نظر بگیریم هر موجود مجرد تامی در هر مرتبهای از مراتب نظام تشکیکی وجود باشد، از همه موجودات واقع در مراتب پایینتر بینیاز بوده و تنها به موجودات مراتب مافوق نیازمند است؛ یعنی ممکن نیست موجودی که از مرتبه پایینتری از کمالات برخوردار است در تحقق وصف کمالی در مجرد تامی مافوق خود دخیل باشد
و بالعکس هر موجود مجرد مادونی، معلول موجود مجرد مافوق است. به عبارتی، موجودات مجرد عقلی، واسطه رسیدن
فیض خداوند به موجودات پایینتر هستند و این سیر از عقل اول آغاز شده تا عالم ماده که پایینترین مراتب عالم هستی است ادامه دارد.
هر موجود عقلی که در مرتبه بالاتر وجود دارد همه کمالات مرتبه مادون را دارد. بالاترین مراتب طولی عقول که «عقل اول» یا «صادر اول» و به تعبیر عرفاء «وجود منبسط» نامیده میشود، هیچ نحو ترکیبی (حتی ترکیبات تحلیلی نظیر ترکیب از وجود و ماهیت یا ترکیب از وجود و عدم) در آن راه ندارد. فلاسفه با توجه به همین ویژگی و به موجب قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» معتقدند که محال است ممکنات و معلولات با کثرتی که دارند در
عرض هم از
واجب متعال صادر شوند، بلکه آنها در طول یکدیگر و بهصورت سلسلهای علی - معلولی از واجب صادر شدهاند؛ بهگونهای که حلقه نخست این سلسله که بیواسطه از
خداوند صادر شده است و به آن «صادر اول» میگویند کاملترین و بسیطترین عقل و در نتیجه، کاملترین و بسیطترین وجود امکانی قابل فرض است. پس از صادر اول یا عقل اول، کاملترین و بسیطترین
عقل، عقل دوم یا «صادر دوم» است که
معلول بیواسطه صادر اول و معلول با واسطه واجب بالذات است و همین طور این سلسله و ترتب ادامه پیدا میکند تا به آخرین عقل میرسیم که پس از او موجودات مثالی و پس از آنها موجودات مادی قرار دارند. عرفاء و حکماء «وجود منبسط» را ذاتاً واحد میدانند؛ اما وحدتی که عددی نیست؛ بلکه با
کثرت سازگار است (نظیر وحدت تشکیکی) و در عین وحدت، آنرا کثیر میدانند؛ البته نه کثرتی عرضی که با الحاق اموری خارجی به آن حاصل شده باشد؛ بلکه کثرتی ذاتی؛ یعنی هم وحدت ذاتی دارد و هم کثرت و به عبارتی روانتر وجود منبسط یا همان عقل اول در عین اینکه هیچ ماهیتی ندارد در درون خود، همه ماهیات و خصوصیات همه اشیاء را دارد. به عبارت دیگر همه کمالات مادون را دارد و به عبارتی که در مباحث وجود رابط معلول از آن تعبیر میشود همه عقول مادون، تجلی وجود منبسطاند و البته وجود منبسط نیز خودش عین ربط و وابستگی به وجود مستقل است.
موجودات عقلانی، چون مجرد محضاند، به خودشان،
علم حضوری دارند؛ بلکه عین
علم هستند. به عبارتی عقل و عاقل و معقول در آنها متحد است؛ یعنی این سه (عقل، عاقل، معقول) یک چیز هستند. این بحث در کتب مفصل فلسفی اثبات شده است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عالم عقل».